آگاه: حضرت آیتالله خامنهای در سالگرد ارتحال امام خمینی فرموده بودند: «بعد از فقدان این عزیز، من دیدم تقریبا همه روزنامهها، همه مطبوعات، در فضای مجازی، اشخاص گوناگون از جریانهای مختلف، از خدمات او و تلاشهای شبانهروزی او حرف میزنند، از او تمجید میکنند، تعریف میکنند؛ دلم سوخت؛ دلم برای رئیسی سوخت؛ [بعضی از] اینها در زمان حیات او حاضر نبودند یک کلمه از این حرفها را بگویند؛ در زمان حیات او این برجستگیها را میدیدند، اما کتمان میکردند؛ بلکه عکس آن را میگفتند و او را میآزردند. البته او غالبا جواب نمیداد، اما گاهی پیش من میآمد و مقداری شکایت میکرد. خدای متعال درجات این مرد عزیز و مغتنم را عالی کند.»
به هرحال، رئیسی یک سال میشود که دیگر در بین ما حضور ندارد و دولت چهاردهم به ریاست مسعود پزشکیان بیش از هفت ماه است که روی کارآمده و درحال برنامهریزی و تلاش «برای ایران» است. او (رئیسی) و شهدای دیگر همانند رجایی و باهنر حقیقتا بهعنوان یک الگو برای مدیران اجرایی هستند و باید راه و مکتب آنان از سوی دولتیها استمرار یابد. یک مسیری که رییسجمهور شهید از خود به نیکی به میراث گذاشت، سفرهای استانی و ارتباط رودررو و چهرهبهچهره با مردم بود. وقتی که دولت جدید مستقر شد، رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رییسجمهور و اعضای هیات دولت چهاردهم در توصیهای، به سفرهای استانی رییسجمهور و اعضای هیات دولت اشاره کردند و فرمودند: به این حرفها که اگر سفر استانی کردید بگویند پوپولیسم و عوامگرایی است، توجه نکنید چرا که اطلاع از متن زندگی مردم با کارتابل و گزارشهای کتبی امکانپذیر نیست، حتی اگر گزارشهای خوبی باشد؛ بنابراین سفر استانی و حضور در بین مردم ازجمله روستاها و تصمیمگیری براساس مشاهدات و شنیدهها را دنبال کنید.
بر همین اساس و طبق توصیه اکید رهبر انقلاب به دولتمردان، مبنی بر حضور بین مردم و شنیدن دغدغههای آنان، آیتالله شهید سیدابراهیم رئیسی، رییسجمهور شهید و اعضای هیات دولت سیزدهم نیز اهتمام ویژهای به سفرهای استانی داشتهاند، به طوری که شهید رئیسی در مدت سه سال ریاستجمهوری خود، ۴۷ سفر استانی داشت و دور اول سفرهای استانی خود را از استان خوزستان و در تاریخ پنج شهریور سال ۱۴۰۰ و بلافاصله پس از تشکیل دولت آغاز کرده بوده که آخرین سفر در دور اول نیز با سفر به استان کرمان در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ پایان یافت که شامل ۳۱سفر استانی شده است.
همچنین شهید رئیسی و اعضای هیات دولت سیزدهم، دور دوم سفرهای استانی خود را در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۱ با سفر به استان خراسان جنوبی آغاز کردند که با ۱۷ سفر استانی در این دور و با سفر به استان آذربایجانشرقی و با شهادت وی پایان یافته است.
دولت چهاردهم نیز انصافا از زمانی که به صورت رسمی فعالیتش را در پاستور آغاز کرده، سفرهای استانی را در دستور کار قرار داده است و ششمین سفر کاروانِ وفاق چهارشنبه هفته گذشته به کرمانشاه انجام شد. «مسعود پزشکیان» در قالب سفرهای استانی، پیش از این به استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی، خوزستان، بوشهر و شهرستانهای استان تهران سفر کرده است. رئییسجمهور در نخستین سفر استانی خود، روز پنجشنبه اول آذرماه، به شهر زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان سفر کرد و سپس چهارشنبه پنج دیماه در دومین سفر استانی به استان خراسان شمالی رفت. همچنین شهرستانهای چابهار و زابل مقاصد مرحله دوم سفر استانی رییسجمهور به سیستان و بلوچستان بودند. پزشکیان سوم بهمن ۱۴۰۳ در سومین سفر استانی دولت چهاردهم به استان خوزستان سفر کرد و سپس ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ در استان بوشهر دیار نخل و دریا حضور یافت.
رییسجمهور همچنین در اسفندماه سال گذشته در چهار مرحله، به شهرستانهای استان تهران شامل قرچک، پاکدشت، ورامین، پیشوا، پردیس، فیروزکوه، دماوند، اسلامشهر، بهارستان، رباط کریم، شهریار، قدس و ملارد سفر کرد؛ اما چرا باید از سفرهای استانی دولت استقبال کرد و آن را به فال نیک گرفت؟ هرچند شخص اول نظام به خوبی به تبیین اهمیت این سفرها پرداخته بودند، اما در عین حال میتوان به دو نکته اشاره کرد:
۱- عبور از پروتکلهای تشریفاتی:
رییس دولت وفاق از زمانی که کلید پاستور را از محمد مخبر تحویل گرفت، تا به امروز نتوانسته خود را در قاعده پروتکلهای تشریفاتی تعریف کند، برخی سیاسیون این اقدام پزشکیان را مناسب میدانند و میگویند: رییس جمهور هرچند دیگر در بهارستان حضور ندارد، اما مقام ریاست جمهوری باعث نشد او خود را جدا از مردم ولی نعمتان انقلاب بداند. بهخاطر همین، حاضر است کت از تن دربیاورد و برای تحقق عدالت آموزشی، لباس کارگری برتن بپوشد. ازاینرو به هراستانی که میرود، خود ریاست جلسه نهضت توسعه عدالت آموزشی با مشارکت مردم را برعهده میگیرد و دستورات لازم را صادر میکند.
قبل از آنکه سفر به کرمانشاه انجام شود، «حبیب عباسی» مدیرروابط عمومی دفتر رییسجمهور، در گفتوگو با خبرگزاری دولت، با اشاره به رویکرد پزشکیان در پرهیز از استقبالِ تشریفاتی و خارج از عرف در فرودگاه، گفت: آنچه برای رییسجمهور اهمیت دارد، کرامت مردم است، نه آداب و آیین تشریفاتی. وی با بیان اینکه از زمان پذیرش مسئولیت در دولت چهاردهم، پزشکیان موضعی بسیار صریح و صادقانه در قبال تشریفات زائد داشتند، تاکید کرد: او بارها اعلام کرده که مراسم استقبال باید در چارچوب ضوابط رسمی و در نهایت سادگی و احترام برگزار شود، نه با صف طولانی از مقامات، نه با طنین مارشهای تشریفاتی و نه با فرش قرمز. اینکه استاندار و مدیران کل با کتوشلوار اتوکشیده به صف شوند و مردم پشت نرده بمانند، نه در شأن مردم است و نه در تراز این دولت. به جای هزینهکردن برای تاج گل و پردهنوشته و بنر و بیلبورد، بهتر است برای یک مدرسه روستایی هزینه کنیم.
۲- ارتباط بدون روتوش با مردم:
دومین عامل به سفرهای استانی رییسجمهور بها و وزن میدهد، ارتباط بدون روتوش و صمیمی او با مردم است. او با عبور از پروتکلهای تشریفاتی به این نحوه ارتباط با مردم رسیده است و در هر سفری که انجام میدهد به بازار میرود و با کسبه و مردم گفتوگو و مطالبات آنها را از نزدیک میشنود. در سفر به کرمانشاه هم مردم از دغدغههایشان گفتند و رییس جمهور نیز آنچه باید میگفت را با آنان (عوام) و اقشار مختلف ازجمله روحانیون، سیاسیون، فرهنگیان و فعالان اقتصادی در میان گذشت.
همین مسیری که دولت در قالب سفرهای استانی طراحی کرده، با قوت ادامه پیدا کند. مردم میخواهند بدون واسطه نظارتشان را با مسئولان اجرایی در میان بگذارند، تا دولتیها مطالبات را بشنوند و برای آن چارهاندیشی کنند. آقای رییسجمهور! خداقوت.
نظر شما