حالا دیگر حضور در جشنواره‌های سینمایی بین‌المللی با فیلمی سیاه از ایران- یا به‌طورکلی کشورهای خاورمیانه‌- حرف تازه‌ای نیست، اما این بخش ماجرا که هر سال ابعاد جدیدی از آن عیان می‌شود، تازه است. سال گذشته فیلم «دانه انجیر معابد» ساخته محمد رسول‌اف، با سناریوی حاشیه‌های مخاطب‌پسند به جشنواره کن رسید و با جایزه‌ای ابداعی از آن خارج شد. فیلمی که حواشی برای جایزه بردن آن، نقش مهم‌تری را از متن و اصالت سینمایی آن ایفا کردند. 

اسپانسر  سیاه‌نمایی

آگاه: این سنت همچنان نیز ادامه دارد. سعید روستایی که حالا بعد از فیلم «برادران لیلا»، چهارمین اثر سینمایی خودش را ساخته است، این روزها برای اکران جشنواره‌ای این اثر با دیگر عوامل آن بر  فرش قرمز جشنواره کن ۲۰۲۵ قدم می‌زند. مجوز ساخت «زن و بچه» به تهیه‌کنندگی جمال ساداتیان در سال گذشته صادر شده بود، با این حال، شرکت فرانسوی حامی ساخت این اثر، در بیانیه‌ای که به مجله ورایتی داده است، عنوان می‌کند که تامین مالی این اثر هیچ ارتباطی با تهیه‌کننده رسمی آن ندارد و حضور ساداتیان در این فیلم تنها برای دریافت مجوز ساخت آن بوده است. 
این در حالی است که صحبت‌های کارگردان این اثر بعد از اکران فیلمش و نیز در نشست خبری آن، اگرچه از سنت سیاه‌نمایی در جشنواره‌های بین‌المللی پیروی می‌کند، اما پر از غافلگیری است. سعید روستایی می‌گوید: «اگر فیلم من تلخ است، برای آنکه از کوزه همان برون تراود که در اوست!» او در ادامه نیز، شخصیت زن فیلمش را فردی برخاسته از جامعه مردسالار ایرانی می‌داند. این در حالی است که اگر فرض را بر صحت این ادعا بگذاریم، اساسا مفهوم مردسالاری موضوعی منحصر به جغرافیای اجتماعی ایران نیست و موضوع روز بسیاری از کشورهای اروپایی و غربی نیز هست. با این حال، بهره‌بردن از هر فرصتی برای جلب‌توجه‌ها به اثر و نزدیک‌کردن آن به دریافت هر جایزه‌ای در این جشنواره و نیز تغذیه رسانه‌های ضدایرانی، چیزی است که در این گفت‌وگوها جریان داشت. 
در واقع، پرداخت به موضوعاتی که با فرهنگ عمومی جامعه در تضاد بودند، این کارگردان جوان ایرانی را به چهره‌ای محبوب برای جشنواره‌های خارجی و رادیکال‌های ضدایرانی بدل کرد؛ جشنواره‌هایی که حالا به شکلی عیان معیارشان نه هنر و خلاقیت؛ بلکه تطابق با خط‌مشی‌های ضدایرانی است. 
شگفتانه این جشنواره اما برای فیلم «زن و بچه» این بود که انتظارات بالا رفت و حالا که اثر تازه‌اش با وجود بازنمایی تلخ و اغراق‌شده از وضعیت زنان در جامعه ایران، نتوانسته همان سیاه‌نمایی فیلم قبلی را تکرار کند، سیل نقدها به سمت او روانه شده است. در فیلمی که به نحوی در ادامه «برادران لیلا» ساخته شده، این مرتبه، نه شأنیت پدر که جایگاه مادر در خانواده ایرانی مورد تردید و تخریب قرار گرفته؛ مسیری که به‌وضوح در خدمت خط‌مشی‌ای است که مدت‌هاست برخی محافل غربی آن را دنبال می‌کنند؛ نابودی خانواده ایرانی با تخریب پایه‌های اصلی آن یعنی جایگاه پدر و مادر. 
حالا اما موضوع فراتر از نقد یک اثر سینمایی است. وقتی تریبون‌های مهمی، چون جشنواره بین‌المللی کن به برخی سینماگران ایرانی داده می‌شود، انتظار می‌رود در همان چارچوب از آنها بهره‌برداری شود، یعنی ساخت آثار سیاه، ضدایرانی و متهم‌کننده نظام به تمام مشکلات اجتماعی و اگر فیلمی، حتی با روایتی تلخ، کمی از این مسیر خارج شود، متهم به بی‌تفاوتی و محافظه‌کاری می‌شود. واضح است که در این دست برخوردها، نه دغدغه‌ای برای کیفیت هنری آثار وجود دارد و نه انگیزه‌ای برای پیشرفت سینمای ایران. آنچه این جریان‌ها می‌خواهند، یک چیز است، هرطور که می‌توانی به کشورت خنجر بزن و هرچقدر خنجرت عمیق‌تر به فرهنگ و اصالت ایرانی زخم بزند، طولانی‌تر تشویقت می‌کنیم! در نهایت، آنچه از دل این حوادث بیرون می‌آید، چیزی جز سوءاستفاده از ابزار هنر برای جریان‌های سیاسی و فرهنگی نیست؛ مسیری که تنها آورده‌اش نابودی هنر و سینمای ایران و فاصله‌گرفتن هنرمندان از رسالت اصلی خویش است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.