آگاه: شیوهها و سبکوسیاق رزم و بزم نیز نمیتواند بیگانه و غیرخودمانی باشد. یعنی شکل و شاکله آن باید برخاسته از استعداد و ایمان و وجدان درونی فرد و جمع و جامعه و محصول خودآگاهی و خودسازی و هماهنگی صورت و معنی بوده باشد. اگر نه حتی برخورداری از ابزار رزم و بزم و رفتار و سبک و سلیقه بهرهبرداری از آن ضامن زندگی نیست و در نهایت درجه ما را زنده نگه خواهد داشت برای دیگری و نه برای خودمان.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دشمنان ایران و ایمان، طرحها و برنامههای بیشماری را برای تلخکامی و ناکامی مردمان ما تدارک دیدند. مردم مسلمان ایران، تصمیم گرفته بودند نظام بزم و رزم خودشان را طراحی و اجرا کنند و اندکاندک آن خود طرد و فراموششده ایرانی مومن را بازیابند و رشد دهند و به عنوان الگوی معتبر رهاییبخش به دیگرانی که زیر فشار استکبار و استعمار و استبداد کمر خم کردهاند، ارائه دهند. در نتیجه تلاش دشمن بیمعنی کردن زندگی و ازهمپاشیدن آن از طرق مختلف بوده است. به راهانداختن فتنههای داخلی و جنگهای تحمیلی و تهدید و تحریم و تخریب مدام در تمام حوزههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی در تمام این سالها هدفی جز به شکست کشاندن اراده ایرانیان برای زندگی خود بنیاد و خودبسنده ایرانی ندارد.
جنگهای ترکیبی با هجوم چندوجهی این توان را دارند که در جبهههای مختلف با شیوههای نرم و سخت، هم استعداد رزم ما را به چالش بکشند و هم مهارت بزم ما را. اما ایرانیان طی چند دهه گذشته نشان دادهاند که باور آنها به زیست ایرانی چنان عمیق و فعال است که هر چه فشارها بیشتر باشد، نخواهد توانست مانع سبزشدن و شکوفایی و ثمربخشی زندگی بومی و خودمانی در این کشور شود.
فشارهای دشمن نه توانسته جمعیت ما را از بین ببرد و نه جامعیت ما را. ایرانیان با شیطنتهای حساب شده فراوانی مواجهاند که از یک سو میخواهد بین جمعیت آنان تفرقه بیندازد و از سوی دیگر جمع آنان را هر روز کمتر و کمتر کند و از دیگر سو بین عناصر کیفی و هویتی زندگی ایرانیان جدایی و شکاف به وجود آورد. لذا همواره هر پدیدهای که بخواهد نشانه رشد و بلوغ و کمال و خوداتکایی ایرانیان در فهم و تعریف زندگی باشد، مورد هجوم همهجانبه قرار میگیرد. آنان مخالف رزمندگی ایرانیان هستند؛ همانطور که نمیتوانند با بزم ایرانیان کنار بیایند. تلاش آنان برای به چالش کشیدن زندگی ایرانیان با تهدیدهای پیاپی نتوانسته لطافت و انعطاف و طراوت را از ما ایرانیان برباید. نشانههای حیات هر روز خود را بیشتر نشان میدهد. مقاومت هم دیگریها را در جای خود نگه میدارد و اجازه نفوذ و اعمال سلیقه به آنان نمیدهد و هم خودمانیها را مراقبت میکند و اجازه فراموششدن و غفلت از آنان را روا نمیداند. این یعنی مردم ما زنده و بالندهاند. با یک رصد ساده میتوان دریافت که هرگاه ایرانیان حول یک معنای اصیل و معتبر ایرانی - اسلامی گرد هم آمدند، سیل شبهات و انکار واقعیات به سمت ما سرازیر شده است. تقریبا نمیتوان یک ایرانی در هر موقعیت و وضعیتی که باشد یافت که انبوه شبهات به او نرسیده باشد و هدف عملیات روانی دشمن برای فروپاشی فکری و عقیدتی قرار نگرفته باشد. سعی دشمن برای تفرقه حداکثری در میان ایرانیان است. اگر ایرانیان فرصت و نقد و اصلاح و بازیافت معارف و فرهنگ خود را داشته باشند، جذابیتهای سبک زندگی ایرانی بسیاری از مردم جهان را متوجه صورتهای سحرانگیز و شورآفرین خود خواهد کرد. پس ما باید درون خودمان دچار اختلاف و انحطاط گردیم تا دیگریهای ما به هدف خود برسند.
آنان ایرانیان را برای جهانیان، مردمانی عقبمانده، خشن، افسرده، ضعیف و غیرقابلاعتماد معرفی میکنند تا حس ترس و خشم و بیگانگی را در جان آنان نسبت به ایرانیان به وجود آورده، زنده نگه دارند. از سوی دیگر، در داخل تلاش دارند نشان دهند که هرچه که مربوط به هویت اسلامی و انقلابی است، در دشمنتراشی و رزمندگی و جنگ و آثار آن از جمله عزاداری و سوگواری و غمگساری و امثال آن عینیت پیدا میکند و مسلمانان و مردم انقلابی توان و امکان شاد زیستن و نشاط و خلاقیت و شکوفایی فردی و اجتماعی را ندارند. سعی میکنند آنان را ضد زندگی، مرگاندیش، منزوی، ناامید، کوتاهمدت و پایان یافته نشان دهند. از سوی دیگر، شاد زیستن را سبک و سلیقه کسانی نشان دهند که کاری به کار انقلاب و اسلام و جهاد و مقاومت ندارند. لذا همواره تمام اجتماعات مومنانه را از هر نوع که باشد، زیر ضرب هجوم ناجوانمردانه خود قرار میدهند.
اما مردم ایران در طی سالهای طولانی آموخته که چگونه از زیر بار تخریبها جان سالم به در برد و اراده خود را بر بدخواهانش تحمیل کند. مردم ایران پس از انقلاب، همواره تمرین کردهاند که چگونه میتوانند در وضع جدید تحول انقلابی خود، با معانی فاخر و صورتهای زیبا زندگی کنند. تمرینهایی که در تمام عرصهها نتایج خود را نشان داده و ما را به عنوان ملتی مستقل، پویا، مبتکر، خلاق و آیندهنگر معرفی کرده است.
مانند تمام تلاشهای بشر، سعی ایرانیان برای یافتن بهترین موقعیت در زمانه جدید و دوران شکوفاییشان، همیشه بیعیبونقص نبوده است. کاستیهای عادی و طبیعی و آسیبهای ناگزیر مسیر رشد، بهانهای برای دشمنان فریبکار و ناجوانمرد است. اما دوستان همدل و همداستان، همواره برای جبران و بهبود شرایط بیوقفه از جانودل مایه میگذارند. ما طی حرکت در فضای انقلاب اسلامی همواره تمرین کردهایم که چگونه اجتماعی زندگی کنیم. جامعهپردازی ما چگونه باشد. چگونه میتوانیم خط مستقیم خودسازی به تمدنسازی را به صورت عمومی طی کنیم. لذا عناصر هویتی خود را بهانه کردهایم تا با یک توافق جمعی حضور بانشاط و حداکثری در لحظات غم و شادی داشته باشیم. شریک روزهای خوش و ناخوش یکدیگر باشیم. به یاری و دلگرمی هم بشتابیم و هیچگاه یکدیگر را تنها نگذاریم.
یکی از آن صحنههای بروز و ظهور بلوغ اجتماعی ایرانیان، شادپیماییهای برآمده از عشق ایرانیان به اهلبیت عصمت و طهارت است. هر سال مردم ایران میآموزند که چگونه میتوانند با حضوری گشوده و روادار با استفاده از حداکثر امکانها با هم به شادی بپردازند، بدون اینکه آسیب ببینند یا آسیب بزنند. هر چه دشمن سعی در تخریب هویتهای ملی و دینی در مراسمات ایرانیان دارد، مردم ایران همت عالی به خرج میدهند و راه و روشهای بهتری برای گرد هم آمدن و لذتبردن از بودن در کنار هم و داشتن همدیگر و یکدلی و خوشدلی مییابند. این یک مسیر فاخر و ارزشمند است که با تمام مولفههای فرهنگی برگزیده ما ایرانیان پشتیبانی میشود.
مردم ایران عاشق و محب اهلبیت هستند. این یک توافق جمعی و اعتقاد قلبی بین ایرانیان است. حس مشترکی که مرزهای مذهب و دین و سبکهای مختلف زندگی را در هر جای ایران پشت سر گذاشته و در موقعیتهای ناب و خاص ظهور و بروز شگفتانگیزی پیدا میکند. روز بزرگ عید غدیر که به یک لحاظ بزرگترین عید ایرانیان و حتی جهانیان است، بهانهای شد تا یکی از باشکوهترین شادپیماییهای تاریخ ایران شکل گیرد و توسعه یابد و تکثیر پیدا کند و صورت شهر را برای یک روز بهیادماندنی تغییر دهد.
مانند هر تلاش مثبت و سازنده دیگری، این مراسم عظیم و معتبر و مغتنم نیز مورد هجوم تردیدها و تهدیدها و شبههسازیها و بدگمانیها قرار گرفته است. دوستان بدبین یا نادان و دشمنان بدخواه و دانا، تلاش میکنند مانع گسترش و تثبیت این مراسم زیبا شوند. گویی مخالفتی با تمرین ایرانیان برای یافتن نقطه توافق جمعی و جامع برای شادی اجتماعی دارند. این در حالی است که تمام ملتها و حکومتها در جهان تلاش میکنند مبتنی بر فرهنگ و خواست قلبی مردمانشان مراسمهایی را در روزها و موقعیتهای خاص ابداع و اجرا کنند و آن را به عنوان یک نشان برجسته و نماد خاص در تمام جهان تبلیغ کنند تا باعث شناختهشدن بیشتر و بهتر آنان در جهان شود و منافع مادی و معنوی فراوانی را به سمت آنان جلب کند.
اما متاسفانه جریاناتی که غالبا حضوری رسانهای دارند تا واقعیتی اجتماعی، سعی میکنند با تمام صحنههای معرفی مثبت ایرانیان به جهانیان همراستا با تبلیغات منفی غرب علیه ایرانیان، مواجهه غیردوستانه و غیرمصلحانه داشته باشند و با عیبجوییهای ناموجه چهره پدیدههای بزرگ ملی را مخدوش کنند و در جهت عکس اراده و خواست ملت گام بردارند. قصد نداریم در آستانه این عید بزرگ نسبت به انگیزه این افراد قضاوت و داوری کنیم؛ اما مشفقانه و همدلانه میگوییم که ملت ایران هر روز در خط مقدم هجمههای دشمن تلاش میکند نقشبرجسته خود را از بافت هنرمندانه بزم و رزم به دید جهانیان بگذارد و نشان دهد که چقدر مهارت زندگی در سختیها و زیر طوفان بدخواهیها را دارد و چه قوت و قدرت و اقتداری در جان ایرانیان برای حمایت از حیات انسانی در جهان ذخیره شده است. بهتر است همگان به جشن پرنشاط ایرانیان برای بزرگداشت عید غدیر بپیوندند و برای اکمال و اعتلای آن تلاش کنند. عید سعید غدیر مبارک.
نظر شما