آگاه: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان مرکز دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۴ با هدف یکپارچهسازی فعالیتهایفرهنگی در خارج از کشور تاسیس شد تا تصویری روشن از فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی را به جهانیان عرضه کند. این سازمان با داشتن نمایندگیهای فرهنگی در کشورهای مختلف جهان در تلاش است تا با بهرهگیری از دانش سازمانی و توان فرهیختگان و کارشناسان در قالب فعالیتهای متنوع و گوناگون مخاطبان خود را با گوشههایی از تمدن دیرینه ایران و دستاوردهای انقلاب شکوهمند اسلامی آشنا کند.
ریاست این سازمان از ابتدای تاسیس تا سال گذشته به عهده ابوذر ابراهیمی ترکمان بود و از سال گذشته محمدمهدی ایمانیپور این مسئولیت را به عهده گرفته است. اما به بهانه فرا رسیدن این روز، کمی به معرفی مقوله دیپلماسی فرهنگی و اهمیت آن بپردازیم.
دیپلماسی فرهنگی چیست و چرا اهمیت دارد؟
دیپلماسی فرهنگی، به زبان ساده، استفاده از هنر، ادبیات، موسیقی، زبان و دیگر عناصر فرهنگی برای تقویت روابط بینالمللی و پیشبرد منافع ملی است. برخلاف دیپلماسی سنتی که به قدرت نظامی یا اقتصادی وابسته است، این رویکرد از «قدرت نرم» بهره میبرد؛ توانایی جذب و اقناع از طریق جاذبههای فرهنگی. وقتی تماشاگران جهانی با شعر حافظ، موسیقی سنتی ایرانی یا شکوه معماری تخت جمشید آشنا میشوند، درکشان از ایران عمیقتر و مثبتتر میشود. این فرآیند میتواند کلیشههای منفی را بشکند، سوءتفاهمها را کاهش دهد و حتی زمینهساز همکاریهای اقتصادی و سیاسی شود. برای مثال ژاپن با ترویج انیمه و غذاهای سنتیاش نه تنها فرهنگ خود را جهانی کرده، بلکه بازارهای جدیدی برای محصولاتش باز کرده است. دیپلماسی فرهنگی همچنین در زمان بحرانهای سیاسی، راهی برای حفظ ارتباط بین ملتها فراهم میکند، حتی وقتی مذاکرات رسمی به بنبست میرسند.
در جهانی که تنشهای سیاسی و اقتصادی اغلب تیتر خبرها را به خود اختصاص میدهند، دیپلماسی فرهنگی به عنوان ابزاری ظریف اما قدرتمند برای پیوند ملتها و بازنمایی هویت یک کشور در صحنه جهانی ظاهر شده است. برای ایران، کشوری با گنجینهای از تاریخ چند هزارساله، ادبیات غنی پارسی و سینمایی که در جهان تحسین برانگیز است، این رویکرد فرصتی استثنایی برای نمایش چهرهای متفاوت و مقابله با سوءتفاهمهای جهانی فراهم میکند. موفقیت خیرهکننده فیلم کوتاه انیمیشن «در سایه سرو» به کارگردانی حسین مولایمی و شیرین سوهانی، که در سال ۲۰۲۵ جایزه اسکار بهترین فیلم کوتاه انیمیشن را از آن خود کرد، نمونهای درخشان از این پتانسیل است. این دستاورد نه تنها توانمندی سینمای ایران را به رخ کشید، بلکه پنجرهای به روح خلاق و فرهنگ عمیق این سرزمین گشود و نشان داد که چگونه هنر میتواند فراتر از مرزها، قلبها را تسخیر کند.
ظرفیت بالای ایران در دیپلماسی فرهنگی
ایران با گنجینه فرهنگی خود، از ادبیات پارسی تا سینمای برنده اسکار، پتانسیل بالایی برای بهرهبرداری از این ابزار دارد. زبان پارسی، با شاعرانی چون مولانا، حافظ و فردوسی، میتواند جهانیان را مجذوب کند. تصور کنید مراکز آموزش زبان پارسی در شهرهای بزرگ دنیا، مشابه موسسات کنفوسیوس چین، تاسیس شود. ترجمه آثار ادبی ایرانی به زبانهای جهانی و برگزاری کارگاههای ادبی در جشنوارههای بینالمللی میتواند عمق فرهنگ پارسی را به نمایش بگذارد.
یکی از نمونههای بارز و ملموس در دیپلماسی فرهنگی، برگزاری نمایشگاههای کتاب یا جشنوارههای سینمایی فیلمهای سینمایی ایران در کشورهای خارجی است. برای مثال حضور ایران با ۵۰۰ عنوان کتاب در نمایشگاه کتاب بلگراد در سال ۲۰۱۷ یا برگزاری «روزهای فرهنگ ایران» در این شهر، نشاندهنده تلاشهای موفق ایران در این حوزه است. این فعالیتها نهتنها حسننیت ایجاد میکنند، بلکه در مواقع حساس مانند واکنش همدلانه صربستان به بحران اخیر ایران به حمایت سیاسی منجر میشوند.
گردشگری فرهنگی نیز یکی دیگر از ابزارهای کلیدی است. تختجمشید، میدان نقشجهان در اصفهان و شهر تاریخی یزد که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند، جاذبههایی هستند که میتوانند گردشگران بینالمللی را به خود جذب کنند. بازاریابی هدفمند در رسانههای جهانی، تسهیل صدور ویزا و بهبود زیرساختهای گردشگری میتواند این ظرفیت را شکوفا کند. جشن نوروز که به عنوان میراث ناملموس یونسکو ثبت شده، میتواند به عنوان نقطه اشتراکی فرهنگی در کشورهای منطقه و فراتر از آن ترویج شود. دیپلماسی مذهبی نیز برای ایران به عنوان یکی از مراکز مهم تشیع، فرصتی بینظیر است. برگزاری کنفرانسهای بینالمللی با موضوع گفتوگوی ادیان یا دعوت از رهبران مذهبی خارجی برای بازدید از مراکز دینی ایران میتواند روابط با کشورهای اسلامی و غیراسلامی را تقویت کند. آیینهایی مانند عاشورا یا نوروز که در بسیاری از کشورهای منطقه ریشه دارند، میتوانند به عنوان نقاط مشترک فرهنگی ترویج شوند.
چالشهای مسیر
بااینحال، مسیر دیپلماسی فرهنگی برای ایران خالی از چالش نیست. تحریمهای بینالمللی، تبادلات فرهنگی را محدود کرده و دسترسی به منابع مالی را دشوار ساختهاند. تصویر منفی رسانهای نیز گاهی مانع دیدهشدن ظرفیتهای واقعی ایران میشود. هماهنگی بین نهادهای داخلی، مانند وزارت فرهنگ و وزارت امور خارجه، برای یک استراتژی منسجم ضروری است. رقابت با کشورهای منطقهای مانند ترکیه و عربستان که در دیپلماسی فرهنگی فعالاند، نیازمند رویکردهای نوآورانه است. تمرکز بر فعالیتهای غیرسیاسی و مردممحور، همکاری با سازمانهای بینالمللی مانند یونسکو و استفاده از فناوریهای نوین میتواند این موانع را کاهش دهد.
دیپلماسی فرهنگی برای ایران، کلیدی برای بازنمایی هویت واقعیاش در جهانی پر از سوءتفاهم است. از شعر حافظ تا شکوه معماری پارسی، از سینمای برنده اسکار تا آیینهای نوروزی، ایران گنجینهای دارد که میتواند قلبهای جهانیان را فتح کند. با برنامهریزی دقیق، هماهنگی داخلی و خلاقیت، این ابزار نهتنها تصویر ایران را بهبود میبخشد، بلکه میتواند به تقویت روابط بینالمللی و پیشبرد منافع ملی منجر شود.
نظر شما