آگاه: آنها (جبهه مشترک آمریکا و رژیم آپارتاید اسرائیل) سالیان سال بر پروژه براندازی ایران متمرکز شده بودند و عملیات خود را در اواخر خردادماه کلید زدند، به همین جهت نمیتوان اقدام دشمن را علیه ما شتابزده تلقی کرد. در برنامهای که تدارک دیده بودند، میخواستند حداقل ظرف یک هفته ایرانِ سربلند را ساقط و آن را تجزیه کنند. علی لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب اسلامی در گفتوگویی که با شبکه خبر سیما داشت، جزییات دقیق و بیشتری از اهداف و برنامههای صهیونیستها در حمله به کشورمان تشریح کرده بود اما ایران در جنگ ۱۲ روزه بنا به دستور و فرمانِ فرمانده کل قوا، صهیونیستها را سر جای خود نشاند و درسی به آنها داد تا دیگر به فکر تجاوز و عملیات تروریستی در ایرانِ پهناور نیفتند.
درس ایران به آمریکا و رژیم صهیونیستی
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران اسلامی روز جمعه - ۱۳ تیرماه ۱۴۰۴ - در هفدهمین اجلاس سران کشورهای سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) با اشاره به تلفات انسانی زیاد تجاوز رژیم صهیونیستی علیه مردم عزیز ایران گفت: «در این جنگ نیروهای مسلح ایران وفق ماده ۵۱ منشور ملل متحد به دفاع مشروع از ملت ایران، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورمان پرداختند و درس بزرگی به متجاوزان دادند و مانع گسترش جنگ در منطقه شدند.» هنگامی که برنامههایشان خنثی شد و نتوانستند ایران را از پا دربیاورند - متحدانشان یعنی اروپاییها - احیای گفتوگو با ایران را روی میز قرار دادند. روزنامه واشنگتنپست در تحلیلی نوشت: مقامات اروپایی میگویند ارزیابیهای اولیه آنها نشان میدهد که حملات ایالات متحده، برنامه هستهای ایران را به عقب انداخته اما از بین نبرده است؛ اما اروپاییها نگران هستند، آنچه ممکن است از بین رفته باشد، احتمال دستیابی به توافق بر سر برنامه هستهای ایران در آینده نزدیک باشد. مقامات اروپایی اذعان دارند که مذاکره، تنها راه برای نظارت و محدودکردن فعالیتهای هستهای تهران است، اما آنها معتقدند که حملات اسرائیل و سپس ایالات متحده ممکن است انگیزههای جدیدی را برای دستیابی به بازدارندگی هستهای ایجاد کرده باشد. در همین حال، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در اظهاراتی متناقض گفت که «هیچچیزی به ایران پیشنهاد نمیدهد» و «حتی با آنها صحبت نمیکند» چون به ادعای او تاسیسات هستهای ایران کاملا نابود شدهاند، درحالیکه چند روز پیش او گفته بود که مذاکرات میتواند در روزهای آینده از سر گرفته شود.
اروپا به دنبال احیای گفتوگوها با ایران
با وجود این اروپاییها در حال تلاش برای از سرگیری مذاکرات با ایران هستند، اما مقامات اروپایی اذعان دارند که متقاعدکردن هر دو طرف برای از سرگیری مذاکرات برای یک توافق هستهای گسترده - بهویژه توافقی که شامل کشورهای اروپایی و احتمالا سایر قدرتهای جهانی باشد - دشوار خواهد بود. مقامات اروپایی بهخوبی میدانند که ترامپ گاهی موضع خود را بهسرعت تغییر میدهد، بنابراین اروپاییها بهخوبی میدانند که لحن او میتواند تغییر کند. با این حال اگر او مذاکرات با تهران را از سر بگیرد، میتواند بدون رهبران اروپایی که از زمان تصدی سمت ریاستجمهوری به حاشیه رانده است، به پیش برود. مشخص نیست که آنها چقدر میتوانند بر رئیسجمهوری که ماه گذشته به کارزار اسرائیل پیوست و سپس بدون مشورت با متحدان سنتی ایالات متحده در اروپا، پایان آن را اعلام کرد، نفوذ داشته باشند.
برای ایران کاهش تحریمها ممکن است انگیزه کافی برای توافق در طول زمان ایجاد کند، اما رهبران اروپایی میدانند که نمیتوانند به مقامات ایرانی تضمین دهند که ایالات متحده یا رژیم صهیونیستی از اقدام نظامی یکجانبه در آینده خودداری خواهند کرد.
جالب آنجاست که بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ با اطلاعات غلط به ایران حمله کردند تا سیاستی که از سال ۵۷ به دنبال آن بودند (تهاجم نظامی به ایران) را محقق کنند. این کار انجام شد اما چه نتایجی به همراه داشت؟ برای پاسخ به این سوال به مقاله یک اندیشکده غربی اشاره میکنیم. اندیشکده کوئینسی در مقالهای با عنوان «استفاده و سوءاستفاده ترامپ از اطلاعات ایران» نوشت: بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل بیش از سه دهه است که میگوید ایران در آستانه ساخت سلاح هستهای است. این درحالی است که حتی ساعت خراب هم روزی دو بار درست کار میکند، باور به آنچه نتانیاهو درباره مسائل هستهای ایران میگوید، نادیدهگرفتن این است که او برای مدت طولانی تا چه حد اشتباه کرده است. همچنین این مساله را نادیده میگیرد که هر گونه افشاگری اطلاعاتی اسرائیل در این موضوع، مطمئنا باتوجهبه هدف قوی اسرائیل برای درگیر کردن ایالات متحده در جنگی علیه ایران، مغرضانه است. بیانیههای اخیر جان رتکلیف و گابارد برای حمایت از ادعاهای ترامپ درباره «نابودی» نمونه دیگری از گزینش مغرضانه است؛ این بیانیهها ارزیابی نیستند. برای مثال وقتی رتکلیف به «اطلاعات جدید» اشاره میکند که «چندین تاسیسات هستهای کلیدی ایران نابود شده و باید در طول سالها بازسازی شوند»، این چیزی درباره آنچه نابود نشده و پتانسیل بازسازی کل برنامه هستهای ایران نمیگوید.
رئیسجمهور آمریکا پیشتر به دنبال توافقی با ایران بود که بتواند آن را بهعنوان «توافقی بهتر» از آنچه باراک اوباما به دست آورده بود، تبلیغ کند. اما حالا که نتانیاهو او را به جنگ با ایران کشانده، ترامپ میگوید: «برایم اهمیتی ندارد که توافقی داشته باشم یا نه.» او بهسختی میتواند شواهد ادامه قابلیتهای هستهای ایران را نادیده بگیرد و ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا در این موضوع را کنار بزند.
ترامپ تحتفشار خواهد بود تا با این قابلیتها برخورد کند و بهسختی میتواند به پیشبینی خود مبنی بر اینکه لازم نیست نگران حملات اضافی به ایران باشد، پایبند بماند. این فشار بهویژه از سوی دولت اسرائیل خواهد بود که هدفش برای درگیری نظامی ایالات متحده علیه ایران ادامه خواهد یافت و وزیر دفاعش، اسرائیل کاتس درباره یک «سیاست اجرایی» شامل حملات بیشتر علیه ایران صحبت میکند.
آزموده را آزمودن خطاست
بههرحال اسناد و تحلیلهایی که از سوی غربیها منتشر شده نشان میدهد، سکاندار کاخ سفید و نخستوزیر تروریست و کودککش صهیونیستی، با حمله به ایران در تله تهدیدسازی برنامههای هستهای ایران افتادهاند. آنان با گزارش جهتدار و مغرضانه مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی میخواستند با جنگ، ایران را تسلیم خواستههای غیرمنطقی خود کنند. اما نهتنها ایران ضعفی از خود نشان نداد، بلکه کار را با موشکهای بالستیکش به جایی رساند که اروپاییها امروز نسبت به مذاکره و گفتوگو چراغ سبز نشان دادهاند، البته نباید فریب اروپاییها را خورد؛ اکنون توپ در زمین ایران است. فراموش نمیکنیم، برخی دولتهای اروپایی به جای تمایز بین حقوق مشروع ایران و اقدامات غیرقانونی دشمنان آن، در کنار آمریکا و رژیم صهیونی قرار گرفتند و با سکوت و بعضا همراهی، به تضعیف اصول و هنجارهای حقوق بینالملل دامن زدند. اساسا اروپا نمیتواند بهعنوان یک مجموعه مستقل در برابر سیاستهای آمریکا موضعگیری کند. اروپاییها سرباز پیاده آمریکا هستند و در حال حاضر نیز آمریکا، امنیت اروپا را تحت پوشش خود قرار داده و فرماندهی ناتو نیز با آمریکاست و جنگ تحمیلی ۱۲ روزه چهره غرب را برای دنیا آشکار کرد.
نظر شما