به‌تازگی ۱۸۰ اقتصاددان، استاد دانشگاه و صاحب نظر در یک بیانیه خواستار اصلاحاتی در پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی کشور شدند. در این بیانیه تاکید شده با اصلاحات بر نظام حکمرانی می‌توان در بعد خارجی شرایط را برای ایجاد صلح پایدار و امنیت فراهم و در بعد داخلی، با مشارکت تمام گروه ها و افراد خبره فرصت را برای اتحاد و مقاوم‌سازی اقتصاد ایجاد کرد.

بیانیه مخالفین ایـران قـوی و پیشــرفته

آگاه: امضاکنندگان این بیانیه همچنین با تأکید بر اهمیت تامین امنیت به عنوان نخستین و مهم‌ترین وظیفه هر حکومت و در همین حال، تقدیر از رشادت های مردم و نیروهای مسلح و پدیده ارزشمند انسجام ملی در جنگ ۱۲ روزه، نسبت به تداوم ناکارآمدی ها، تبعیض ها و بی‌عدالتی‌ها هشدار دادند.
اما در حالی این بیانیه تدوین و منتشر شد که چند روزی از توقف جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه مواضع ایران نگذشته و به اذعان بسیاری از کارشناسان، رشادت‌های نیروهای نظامی ایران در این جنگ نابرابر، گواه بر اقتدار نظامی و اقتصادی ایران داشته است. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در عملیات وعده صادق ۱ و۲ نیز نشان دادند که توان زیادی در عملیات آفندی موشکی دارند. با این حال، عملکرد آنها در موج‌های گوناگون عملیات وعده صادق ۳ کم نظیر بود. بسیاری از موشک‌های ایران از پدافندهای لایه‌ای گنبد آهنین عبور کرده و به اهداف مختلف در اراضی اشغالی برخورد کردند. این مسئله سبب حیرت رسانه‌های گوناگون و خود صهیونیست‌ها شد و آنها در رسانه‌های مختلف خود به این مسئله اشاره کردند. موشک‌های سجیل و خرمشهر (خیبر) ایران در عملیات وعده صادق ۳ عملکرد قدرتمندی داشتند و توانستند نقاط مختلف اسرائیل را هدف قرار دهند.
علاوه‌برآن در شرایطی که بسیاری انتظار داشتند جنگ ۱۲ روزه اخیر میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم غاصب اسرائیلی ضربه جدی به جریان اقتصاد کشور وارد کند، ارزیابی‌های نهادهای مسئول و گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد که اقتصاد ملی بدون وقفه به فعالیت خود ادامه داد. از سوی دیگر، ایران کشوری با جمعیتی بالغ بر ۹۰‌میلیون نفر که نزدیک به ۴۵ سال است تحت سخت‌ترین تحریم‌ها و محاصره اقتصادی قرار دارد؛ در شرایط جنگی بر خلاف تصورات گذشته، از پایداری قابل‌قبولی به‌ویژه در حوزه تامین اقلام اساسی و بخش خدمات در زمان جنگ برخوردار بود. اما در شرایطی که رژیم صهیونیستی بعد از جنگی ۱۲ روزه با خسارات گسترده، در حوزه‌های نظامی و اقتصادی و نارضایتی بخش زیادی از ساکنان سرزمین‌های اشغالی به‌خاطر شروع این جنگ، مواجه است و پیروزی ایران در این جنگ نابرابر موجب تثبیت اقتدار آن در منطقه شده است، آیا اذعان چهره‌های اقتصادی مبنی بر تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی یک نوع بازی در زمین دشمن نیست؟ آیا دفاع ملی در مقابله با تجاوز استکبار، دفاع برای حفظ و برقراری امنیت و به قول نویسندگان بیانیه موجود، صلح پایدار در کشور نبوده است؟با این حال امضاکنندگان نیز با اشاره به «هزینه‌های سنگین جنگ» و «بحران‌های ساختاری در حوزه‌های اقتصاد، سیاست و روابط خارجی»، اصلاحات بنیادین در رویکرد نظام حکمرانی، تقویت شایسته‌سالاری و آزادی زندانیان سیاسی را به‌عنوان ضرورت‌های تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران معرفی کرده و از دولت درخواست کرده‌اند با درپیش‌گرفتن مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده با آمریکا و اروپا، از ایران محافظت کند. این گروه همچنین خواستار خروج نیروهای نظامی از اقتصاد و بازنگری در سیاست‌های ارزی و مالی برای مقابله با رانت‌جویی، فساد و احیای اعتماد عمومی شده‌اند.
امضاکنندگان این بیانیه در حالی توصیه به درپیش‌گرفتن مسیر مذاکره می‌کنند که گویی ایران از اساس مسیر و ریل مذاکرات را تغییر داده است. این در حالی است که چندین دور مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا در ماه‌های گذشته در حالی متوقف شد که رژیم اسرائیل جمعه ۲۳ خردادماه، حملات هوایی و نظامی را علیه مواضع ایران با صحنه‌گردانی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و ناتو ترتیب داد. با این حال، آمریکا در حالی در خلال این جنگ‌افروزی، ایران را به پای میز مذاکره فرامی‌خواند که در جبهه دیگری به دنبال تقویت استحکامات نظامی اسرائیلی‌ها بود. همچنین باید به استحضار امضاکنندگان این بیانیه رساند که ایران پیش از آغاز این جنگ پای میز مذاکره با آمریکا نشست، اما آمریکا که امروز آن را به «ابر دبه‌کننده» می‌شناسند، راهی دیگر را برگزید تا میز مذاکرات از اساس برچیده و گفت‌وگوی موشک‌ها آغاز شود و جنگ دیگری به ایران، به موجب تئوری‌های به اصطلاح صلح‌طلبانه و پوچ آمریکایی، تحمیل شود.
اما نکته‌ای که بیش از پیش در این بیانیه جلب‌توجه می‌کند، امضاکنندگان آن است. در این بیانیه چهره هایی مانند عباس آخوندی، وزیر اسبق راه و شهرسازی، ولی الله سیف، رییس بانک مرکزی دردولت یازدهم ومحمد ستاری فر، رییس سازمان مدیریت وبرنامه ریزی دولت هفتم، مسعود روغنی زنجانی،رییس سازمان برنامه وبودجه کشور دردولت سازندگی، به چشم می خورد.
این افراد که سال‌ها سکان دار اقتصاد کشور بوده یا نظرات آنها در اقتصاد اجرا شده است، خواستار تغییرات در وضعیت سیاست گذاری های اقتصادی کشور شده اند، همین مسئله سبب به‌وجودآمدن یک سوال اساسی می شود. چگونه می شود افرادی که دهه‌ها در حوزه اقتصاد تصمیم گیر بوده‌اند و باید نسبت به عملکردشان پاسخگو باشند، اکنون خواستار تغییر پارادایم اقتصادی کشور باشند؟ به‌عنوان‌مثال عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در دهه ۹۰، با شعار اقتصاد آزاد در عمل بازار مسکن را به حال خود رها کرد. مسکن مهر را ناکارآمد دانست، اما جایگزین جدی نداد. نتیجه تفکر او رشد شدید قیمت، افت قدرت خرید مردم و انجماد بازار مسکن برای طبقه متوسط بود. بررسی گزارش های رسمی حاکی از آن است که از مرداد ۹۲ تا اسفند ۹۹ متوسط قیمت مسکن ۶۸۹.۶ درصد افزایش یافت. درزمان ریاست ولی الله سیف بر بانک مرکزی نرخ‌ارز جهش کرد. در دوره ریاست سیف بر بانک مرکزی قیمت دلار در بازار آزاد ۱۵۵.۲درصد افزایش یافت. در دوره او موسسات مالی غیرمجاز بی رویه رشد کردند، اعتماد عمومی به سیاست پولی فروریخت. سیف در مصاحبه ای گفته است که در آن زمان بعضی موسسات غیرمجاز ۱۲ هزار میلیارد تومان سپرده جمع کرده بودند و تنها چهار میلیارد تومان سرمایه داشتند. حالا همان سیاست گذار از «اصلاح ساختار حکمرانی» می گوید. اما این مسئله را در نظر نمی گیرد که ساختاری که دچار مشکل شده است، حاصل عملکرد خود آنهاست. واقعیت این است که این افراد در این بیانیه خواستار تغییر پارادایم های اقتصادی کشور شده اند که بخشی از ساختار اقتصاد دهه های گذشته اند. اگر قرار بود با نگرش آنها توسعه کشور محقق شود، تاکنون شده بود. حرف زدن از پارادایم جدید، با چهره‌های قدیمی و امتحان پس داده بیشتر شبیه بازتولید گذشته با ادبیات آینده است.
با این حال پس از پایان جنگ ۱۲ روزه بین جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی و براساس ارزیابی بسیاری از ناظران اقتصادی، مهم‌ترین دستاورد این دوران کوتاه اما حساس، حفظ اعتماد عمومی به توان نظام مدیریتی کشور برای ادامه فعالیت‌های اقتصادی در شرایط خاص بود. اگرچه نمی‌توان ادعا کرد جنگ ۱۲روزه هیچ اثر روانی و اقتصادی نداشته، اما شواهد نشان می‌دهد که ساختار اقتصاد ملی ایران با اتکا به ظرفیت‌های تولیدی و انضباط نسبی سیاست‌گذاری، توانسته بدون توقف جریان تولید و تامین کالا، این مقطع را پشت سر بگذارد که نشان از ساختارهای اقتصادی مقاوم دارد. با همه این تفاسیر و با توقف جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران، این اقتصاددانان وطنی گویی با صدور این بیانیه سعی داشتند این طور وانمود کنند که راهبرد نهایی در دست آنهاست و اقتدار نظامی - اقتصادی و هوشمندی بالای مردم در تثبیت جایگاه جهانی ایران و دفاع جانانه در مقابل دشمن، چندان اهمیت نداشته و تنها پارادایم‌های تکراری و آغشته به سوگیری‌های سیاسی، حزبی و جریانی آنها نسخه شفابخش است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.