۱۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۵
کد خبر: ۱۵٬۲۶۴

اگر قرار باشد از «اتساع دایره انقلابی‌ها» سخن بگوییم و بخواهیم انقلابی‌گری را از شائبه‌های التقاطی و بازی‌های فرصت‌طلبانه پالایش کنیم، نخست باید بر تعریفی شفاف، دقیق و بی‌تعارف از مفهوم انقلابی و ضدانقلابی بایدم.

«مردم» جمهوری اسلامی را برگزیدند

آگاه: انقلابی کسی است که این نظام، این انقلاب، این ولایت و این گفتمان را می‌خواهد. ضدانقلابی هرکس که ولو با لفاظی‌های شیک و دموکراتیک، در پی عبور از این نظام و فروپاشی ساختار ولایت‌مدار آن است. در این میان، میدان‌داری مردم در بحران‌ها از قضا بهترین ملاک تشخیص سره از ناسره است.

«مردم» جمهوری اسلامی را برگزیدند
در نبرد ۱۲روزه اخیر که نبردی بود میان جبهه حق و سپاه شیطان، میان ایرانِ انقلابی و رژیم جعلی صهیونیستی، ناگهان زمزمه‌هایی از برخی سکولارمسلکان و لیبرال‌زده‌ها به گوش رسید؛ زمزمه‌هایی که با زبان دلسوزی اما در لفافه خیانت، می‌کوشیدند مقاومت مردم را از انقلاب اسلامی تفکیک کنند. چنین می‌گفتند که «مردم، صرفا از خاکشان دفاع می‌کنند» که «اینان عاشق ایران‌اند اما نه لزوما جمهوری اسلامی» و چنان واکرد می‌کردند که بین وطن‌دوستی و انقلاب‌خواهی، دوگانگی‌ای ذات‌گرایانه و تفکیک‌ناپذیر وجود دارد.
این همان خط گفتمانی است که در آن «ایران» به نامی خالی از محتوای اسلامی بدل می‌شود؛ به پوسته‌ای باستان‌گرایانه و تهی از جوهره معنوی و انقلاب اسلامی به امری تحمیلی، زاید و مزاحم جلوه داده می‌شود و ایران را در مدار لائیک‌مآبی بازتعریف می‌کنند. حال آنکه این تحلیل، یک مغالطه مهلک و فریب‌کارانه است؛ چرا که اگر مقاومت مردم در این جنگ، صرفا برخاسته از احساس تعلق ملی بود، پس چرا به پروژه صهیونیستی حذفِ جمهوری اسلامی پاسخ منفی دادند؟ چرا با آنکه می‌توانستند با یک بی‌تفاوتی منفعلانه، به سرنوشت سوریه دچار شوند، ترجیح دادند بجنگند و بایستند؟
پرسش اساسی این است که اگر جمهوری اسلامی ایران، آنچنان‌که سکولارها ادعا می‌کنند، در قلوب مردم جایگاهی ندارد و جمهوری اسلامی را نمی‌خواستند، پس چرا فریب وعده‌های شیطانی قاتل سریالی قرن بنیامین نتانیاهو را نخوردند؟ چرا آنگاه که نتانیاهو صراحتا وعده «ایران بدون نظام انقلاب اسلامی» را داد، این مردم همچنان در کنار گفتمان انقلاب ایستادند؟ چرا به‌رغم تمام گلایه‌ها، ناکارآمدی‌ها و کاستی‌ها، هیچ دست جمعی از مردم به پروژه براندازی و آشوب و کودتا داخلی، دل نسپرد؟ مگر او صراحتا نگفت که می‌خواهیم نظام را ساقط کنیم، رهبری را سرنگون سازیم و ایران را از اسلام تخلیه کرده و در بسته‌ای لیبرال‌دموکراتیک به مردم تحویل دهیم؟ این همان رویاپردازی است که استکبار جهانی و نوچه‌های منطقه‌ای‌اش سال‌هاست برای آن هزینه داده‌اند؛ تئوری بی‌جمهوری اسلامی، تئوری ایران بی‌اسلام، تئوری وطن بی‌ولایت.
اما مردم با حضور خود، با مقاومت خود، باغیرت و بصیرت خود این توهمات را له کردند. آن‌کس که می‌گوید مردم از انقلاب بریده‌اند، باید به این سوال پاسخ دهد که چرا در بزنگاه خطر، مردم از میان جمهوری اسلامی و لیبرالیسم صهیونیستی، جمهوری اسلامی را برگزیدند؟ چرا اجازه ندادند فرصتی طلایی برای دشمنان خلق شود؟ این انتخاب آگاهانه، فقط انتخاب خاک و خانه نبود. انتخاب مکتب اسلامی و هویت اسلامی بود؛ انتخابی میان «ایران تهی از اسلام» و «جمهوری اسلامی ایران».  در این میدان همه آمدند؛ از آن مادر شهیدی که پیکر فرزندش را با چشمان اشک‌آلود اما لبخند رضایت بر دوش کشید، تا آن جوانی که در آتش پدافند بال شهادت گشود، از آنکه جان می‌دهد تا آنکه دل می‌دهد؛ از آنکه اسلحه می‌گیرد تا آنکه قلم برمی‌دارد؛ از آنکه در خط مقدم نبرد است تا آنکه در پشتیبانی لجستیکی، رسانه‌ای و روانی نقش‌آفرین است. اما آنچه فصل‌الخطاب است، ایستادگی در مقابل پروژه دشمن برای تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران است. تفاوت‌ها در نقش بود، اما در باور، در ایمان، در گرایش به اصل انقلاب، اشتراک عظیمی موج می‌زد.
انقلاب اسلامی با همه فراز و فرودهایش، در عمق وجدان تاریخی و هویتی این ملت ریشه دارد. مردم ما، با تمامی سطوح و طبقاتشان به‌خوبی فهمیدند که جنگ ۱۲ روزه عرصه‌ای برای بازتعریف هویت‌ها بود؛ جایی که «کدام سو ایستاده‌ای؟» مهم‌تر از «چه می‌گویی؟» بود.
معتقدم که مرز انقلابی و ضدانقلابی، در لحظه انتخاب تاریخی هر فرد نمایان می‌شود، نه در سخنان فانتزی و تحلیل‌های ایتایی. معتقدم که حتی اگر طیفی از مردم در زندگی روزمره از مشکلات اقتصادی گلایه دارند و مسئولین و نظام را به قلم یا زبان تلخ و تخریبی آویختن، در لحظه تعرض دشمن با نظام اسلامی و در دفاع از حاکمیت دینی خویش، بی‌هیچ تردیدی در کنار انقلاب می‌ایستند. بر این مبنا باید گفت که دایره انقلاب، وسیع است؛ نه به این معنا که هرکسی را در آن جا دهیم و مفهوم انقلاب را بی‌مرز کنیم. به این معنا که هر کسی که در مقام عمل، در میدان، در تقابل با دشمن نشان داد که خواهان جمهوری اسلامی است، انقلابی است. ولو نقد دارد، ولو خشم دارد، ولو خسته است. این انقلاب به مدد همین مردم، همین خروش، همین وجدان آگاه و مسئول، همچنان ایستاده است؛ خواهد ایستاد. و به‌عکس آنان که همصدا با دشمن، مردم را ضدنظام خواندند، فراخوان دادند، فضا را ملتهب کردند، آنها خارج از این دایره‌اند، حتی اگر صد جلد کتاب بنویسند و به صد تریبون دست یابند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.