آگاه: او خطاب به اصحاب رسانه گفته بود: مردم شجاعانه و با جوانمردی همه موضوعات را کنار گذاشتند و ایستادند؛ طوری که تمامی تحلیلهای دستگاههای اطلاعاتی موساد و سیا با شوک روبهرو شدند. از این رو حفظ این موضوع برای ما مسئولان و خبرنگاران وظیفه مهم و اساسی است و نباید اجازه دهیم عدهای با زبان، قلم خود و مسئولان با عمل و کارکرد خود، انسجام، وحدت و یکپارچگی مذکور که نتیجه جنگ اخیر بود را تضعیف کنند.
با توجه به اینکه ملت ایران پس از تهاجم ۱۲ روزه صهیونیستها علیه کشورمان انسجام ملی را به خوبی به نمایش گذاشتند، باید پرسید در مقطع فعلی الزامات حفظ وحدت و همدلی ملی چیست؟
سینا کلهر، جامعهشناس در این باره میگوید: اگر توان موشکی و دفاعی عامل انسجام بوده، تقویت آن باید یک راهبرد باشد. اگر استقلال ایران و مقاومت در برابر تجاوز دشمن محور انسجام بوده، باید تقویت این ایستادگی در دستور کار بماند. اگر سیاست خارجی عقلانیِ همراه با حفظ استقلال، عامل همبستگی اجتماعی بوده، تثبیت آن باید محور مطالبه عمومی قرار گیرد و اگر عقلانیت عرفی و تکیه بر ارزشهای بنیادین دینی و ملی، جامعه را حول معنایی مشترک متحد ساخته، صیانت از آنها مسیر پایداری اجتماعی است. وی تاکید کرد: بنابراین روایت وارونه از ریشههای انسجام نهتنها آن را حفظ نمیکند، بلکه در پوشش شعار حفظ وحدت، شکافها و دوقطبیهای گذشته را بازتولید میکند. جامعهشناس فرهنگی اظهار کرد: اگر قرار است انسجام اجتماعی به سرمایهای پایدار برای آینده بدل شود، باید با واقعیتهای زیسته و تجربههای اثباتشده آن صادق بود.
البته برخی دیگر از صاحب نظران بر این باور هستند که برای حفظ انسجام ملی، باید تغییرات و اصلاحاتی در بخشهایی از ساختار سیاسی ایران شکل بگیرد. محمدرضا اخضریان کاشانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران از جمله این کارشناسان است که بر اصلاح روندها تاکید دارد. او گفت: این همگرایی به شکل مقطعی و در واکنش به یک تهدید مشخص شکل گرفت. گرچه ارزشمند است، اما بهتنهایی به معنای عبور جامعه از دوپارگی نیست؛ امیدوارم که جامعه به وضعیت پیشین بازنگردد، اما اگر تغییرات جدی در فرآیندهای حکمرانی، رسانهای و فرهنگی رخ ندهد، بازگشت به گذشته اجتنابناپذیر خواهد بود. یکی از نگرانیهای من، سوءاستفاده از فضای همگرایی برای افزایش نگاههای رادیکال درون ساختار قدرت است. برای نمونه، برخی ممکن است بگویند حالا که با اسرائیل میجنگیم، هر کسی که قبلا منتقد بوده، پس لابد «عنصر وابسته» بوده و باید با او برخورد شود! این خطر جدی است و میتواند روند همگرایی را معکوس کند.
بههرحال سرمایه اجتماعی به مثابه آبرویی است که یک تاجر بزرگ برای بهدستآوردن آن تلاش کرده و ممکن است به راحتی و با یک اتفاق کوچک از بین برود. از این رو بهدست آوردن و کسب سرمایه اجتماعی در قیاس با سرمایههای دیگر، بسیار سختتر است و ازدستدادن آن نیز راحتتر و آسانتر انجام میشود. سرمایه اجتماعی کالا و دارایی نیست که تولید یا حفظ آن را به صورت مشخص از یک مجموعه یا فرد واحد بتوان انتظار داشت.
حفظ سرمایه اجتماعی از طریق تقویت روابط اجتماعی، افزایش اعتماد متقابل و مشارکت فعال در فعالیتهای جمعی امکانپذیر است که با تکیه بر آن می توان بر بسیاری از موانع و کاستی ها فائق آمد و مشکلات را حل کرد. در جنگ ۱۲ روزه، عمده تحلیل دشمن این بود که نظام دچار ضعف درونی است و از پشتیبانی مردمی برخوردار نیست که یکی از دلایل حمله رژیم صهیونیستی به کشور نیز همین بود. آنها در تحلیلهای ارائه شده از سوی مجموعههای اطلاعاتی خود به این پیشبینی رسیده بودند که در صورت حمله به کشور، شورشهای مردمی شکل خواهد گرفت. خوب این اتفاق نیفتاد و ما در عمل شاهد انسجام اجتماعی بودیم. این موضوع حتی در تشییع شهدا و نمازهای جمعه باشکوه در هفته های آتی پس از جنگ به وضوح نمایان بود، به گونهای که بازتولید سرمایه اجتماعی در این مدت کوتاه، دشمنان را آشفته کرد.
بنابراین مهمترین مولفه «پایداری انسجام ملی» لزوم توجه به صاحبان انقلاب یعنی مردم است. همانگونه که در سخنرانیهای رهبر انقلاب در این ۱۲روز و بعد از آن شاهد توجه ویژه ایشان به مردم و نقش مردم بودیم و همین صحبتها در عمل موجب بازیابی و بازتولید این اعتماد و انسجام مردم در عرصههای مختلف شد.
البته در این بین نقش خواص و فعالان سیاسی پررنگ است. احزاب باید فضاهای مشترک برای تعامل و گفتوگو بین خود را فراهم کنند و نخبگان سیاسی با دیدگاهها و نظرات و سلایق سیاسی متفاوت در میزگردها و مناظرههایی که احزاب برگزار میکنند، شرکت کنند و فقط مسئولیت پاسداری از انسجام ملی را محدود به رسانهها و بهخصوص رسانه ملی نکنند، بلکه باید به موازات آن، احزاب و تشکلها مراقب عوامل تضعیفکننده از جمله دامنزدن به اختلافات بیاهمیت و حتی کماهمیت و ایجاد دوقطبیها باشند و از بروز ناامیدی، از خودبیگانگی و بیتفاوتی اجتماعی جلوگیری کنند. بهترین چشمانداز برای تقویت انسجام ملی را فرمانده کل قوا برای مردم و مسئولان ترسیم کرده بودند. معظمله سال ۱۴۰۲ در دیدار فرماندهان کل سپاه فرموده بودند: امروز وظیفه ما مراقبت دائمی از انقلاب است، وظیفهمان امروز وحدت ملی است، وحدت ملی مهم است، وظیفهمان امروز مشارکت دادن مردم است، کمک کردن به آحاد مردم بهخصوص به طبقات ضعیف است، وظیفهمان امروز کار جهادی مسئولان است. این دیگر مربوط به خصوصِ سپاه نیست، همه مسئولان کشور امروز موظفاند کار جهادی کنند، شبانهروزی کار کنند، خستگی نشناسند. ما فصل مُشبعی را حرکت کردهایم؛ این سربالایی، این شیب تند را عبور کردهایم، به قلهها نزدیک شدهایم.
نباید خسته بشویم. امروز روز خستهشدن نیست، روز ناامیدشدن نیست؛ امروز روز شوق است، روز امید است، روز حرکت است. ایشان تاکید کرده بودند: مسئولین کشور در بخشهای مختلف باید با این روحیه حرکت کنند. اعتماد باید وجود داشته باشد، نمیگویم انتقاد نباشد؛ انتقاد همراه با اعتماد. میخواهند انتقاد بکنند، اشکال ندارد، اما اعتماد داشته باشند. آنچه مشخص است، انسجام ملی در حین و بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، فرصتی مناسب برای جبران ضعفها و کاستیهای گذشته فراهم کرده و اگر مولفههای سرمایه اجتماعی که به پارهای از آنها اشاره شد، تقویت شود، جامعه به سوی استحکام و پویایی بیشتری خواهد رفت و همگان باید تکالیف و مسئولیت های خود را برای حفظ و تقویت انسجام ملی برای قویترشدن ایران انجام دهند.
۱۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۷
کد خبر: ۱۵٬۳۵۴
محمدباقر قالیباف، شامگاه شنبه (۱۸ مردادماه) در آیین گرامیداشت روز خبرنگار به کلید واژهای مهمی اشاره کرد که در دوره پساجنگ درباره آن تحلیلهای و تفسیرهای متعددی ارائه شد و آن، انسجام ملی است.

نظر شما