دولت چین به صورت رسمی با هرگونه تلاش انگلیس، فرانسه و آلمان برای فعال‌سازی مکانیسم «اسنپ‌بک» و بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران مخالفت کرد. لین جیان، سخنگوی وزارت خارجه چین اعلام کرد که پکن مخالف اعمال دوباره تحریم‌ها ست و این اقدام را برای اعتمادسازی، کاهش اختلافات و ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای مضر می‌داند.

پیام‌های مثبت از پکن به تهران

آگاه: نماینده دولت چین با بیان اینکه این کشور همچنان به حل مسالمت‌آمیز مسئله هسته‌ای ایران از طریق ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک متعهد است و با توسل به مکانیسم «اسنپ‌بک» تحریم‌های شورای امنیت مخالف است و معتقد است که این امر به طرفین در ایجاد اعتماد و رفع اختلافات کمکی نمی‌کند و برای تلاش دیپلماتیک برای از سرگیری زودهنگام مذاکرات مفید نیست، تاکید کرد: هر اقدامی که اکنون توسط شورای امنیت انجام شود، باید به دستیابی به توافقات جدید در مذاکرات کمک کند، نه برعکس.
سخنگوی وزارت خارجه چین می‌گوید: چین از یک نگرش عینی و عادلانه حمایت خواهد کرد، به ترویج مذاکرات برای صلح ادامه خواهد داد و نقشی سازنده برای بازگرداندن مسئله هسته‌ای ایران به مسیر مذاکرات دیپلماتیک در اسرع وقت ایفا خواهد کرد. چین همچنین با جدیت از رژیم بین‌المللی عدم‌اشاعه هسته‌ای محافظت می‌کند و صلح و ثبات را در خاورمیانه ترویج می‌دهد.
لین جیان، ۲۵ تیرماه نیز با انتشار تصویری از دیدار وزرای خارجه ایران و چین در حاشیه بیست و پنجمین نشست شورای وزیران سازمان همکاری شانگهای در چین بر حق مشروع ایران در دفاع از خود در برابر تجاوز نظامی تاکید کرد. وی در حساب کاربری خود در شبکه ایکس نوشت: چین به‌عنوان یک شریک راهبردی جامع، همچنان از ایران در مسیر حفاظت از حاکمیت ملی و کرامت خود، مقابله با زورگویی و سیاست قدرت مآبی و زورگویی، دفاع از حقوق مشروع و منافع خود از طریق مذاکره سیاسی و همچنین پایبندی به اصل حسن همجواری و دوستی به‌منظور ارتقای مستمر روابط با کشورهای همسایه، حمایت خواهد کرد.
البته پیش از این، وزیر امور خارجه چین هم به غرب درباره تبعات استفاده از مکانیسم ماشه علیه ایران هشدار داد و گفته بود: چنین اقدامی، حاصل سال‌ها تلاش دیپلماتیک برای رسیدن به توافق هسته‌ای با تهران را از بین می‌برد. باتوجه‌به موضع چین در برابر تهدید اروپا برای بازگشت تحریم‌های ایران بر آن شدیم به این موضوع بپردازیم که چرا برای پکن همکاری با قدرت‌های منطقه‌ای مانند ایران مهم است و در مقابل زیاده‌خواهی غرب به سرکردگی ایالات متحده آمریکا ایستادگی می‌کند؟
برای پاسخ به سوال مذکور باید اشاره‌ای کوتاه به تحولات خاورمیانه داشته باشیم. درگیری‌های جاری در خاورمیانه، ازجمله فاجعه انسانی در غزه، بیش از هر زمان دیگری شکنندگی نظم بین‌المللی تحت رهبری آمریکا و استانداردهای دوگانه غرب را آشکار کرده است. دشوار بتوان اهمیت وخامت اوضاع را کمتر از آنچه هست بیان کرد؛ وضعیتی که ضرورت مداخله فوری جامعه جهانی را برجسته می‌سازد.
بسیاری از پژوهشگران اسرائیلی، سازمان‌های حقوق بشری و رهبران سیاسی به‌طور علنی نسبت به وقوع جنایات بی‌سابقه هشدار داده‌اند. حتی ایهود اولمرت، نخست‌وزیر پیشین اسرائیل و عضو سابق حزب حاکم لیکود، نسبت به ارتکاب جنایات جنگی و «تبدیل غزه به منطقه‌ای دچار فاجعه انسانی» هشدار داده است. درحالی‌که فلسطینیان با گرسنگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، کارشناسان نسبت به مرگ ده‌ها هزار غیرنظامی زنگ خطر را به‌صدا درآورده‌اند.
با این حال، ایالات متحده و قدرت‌های کلیدی اروپایی همچنان قاطعانه از اسرائیل حمایت می‌کنند و پس از حملات هولناک هفتم‌اکتبر بر حق «دفاع مشروع» آن پافشاری دارند. در همین حال، بیم‌ها از احتمال درگیری نظامی دوباره و ویرانگرتر میان اسرائیل و ایران افزایش یافته است؛ رخدادی که پیامدهای وخیمی برای امنیت منطقه و تامین انرژی جهان به همراه خواهدداشت. به بیان ساده، جهان به‌شدت در جست‌وجوی رهبری جایگزین برای پاسداشت یک نظم بین‌المللی مبتنی بر قواعد است. به‌طورکلی، چین در هیچ‌یک از منازعات خاورمیانه مداخله مستقیم نداشته است. در عوض، پکن اقدامات دولت‌های غربی را محکوم کرده و درعین‌حال از دیپلماسی حمایت کرده است. اما باتوجه‌به شبکه عظیم نفوذ خود، ناشی از روابط روبه‌رشد تجاری و دفاعی با کشورهای کلیدی خاورمیانه و فراتر از آن، چین در موقعیتی منحصربه‌فرد قرار دارد تا از قدرت جهانی خود برای پیشبرد راه‌حلی سازنده‌تر استفاده کند؛ راه‌حلی که مانع از بروز جنگ‌های بزرگ شده و رنج انسانی را کاهش دهد. به‌عنوان دومین قدرت اقتصادی و نظامی جهان و نیز شریک تجاری اصلی بسیاری از کشورها، چین در جایگاهی ممتاز برای ایفای نقشی حیاتی در سیاست جهانی قرار دارد. درحالی‌که غرب همواره از «نظم بین‌المللی مبتنی بر قواعد» سخن می‌گوید، خود آغازگر یا ناتوان از جلوگیری از چندین منازعه همزمان در خاورمیانه بوده است.
پس از دهه‌ها اعمال هژمونی جهانی، جایگاه ایالات متحده به دلیل سال‌هاستانداردهای دوگانه، نقض‌های مکرر حقوق بین‌الملل و حتی حملات مستقیم به نهادهای بین‌المللی به خطر افتاده است. افزون بر این، رویکرد اجبارگرایانه دولت دوم ترامپ در قبال متحدان ازجمله مطالبه افزایش سهم هزینه‌های دفاعی از اعضای ناتو و اعمال تعرفه‌های سنگین علیه شرکای نزدیک در آسیا و اروپا، بیش از پیش قدرت نرم آمریکا را فرسوده است.
نکته دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که اهمیت فزاینده چین در امنیت منطقه‌ای اندکی پس از پایان «جنگ ۱۲ روزه» اخیر میان ایران و اسرائیل آشکار شد؛ زمانی که عزیز نصیرزاده، وزیر دفاع ایران، نخستین سفر رسمی خود به چین را انجام داد. او با حضور در نشست وزیران دفاع سازمان همکاری شانگهای (SCO) در شهر چینگدائو استان شاندونگ، ابراز امیدواری کرد که کشور میزبان «همچنان به دفاع از عدالت ادامه دهد و نقش پررنگ‌تری در حفظ آتش‌بس کنونی و کاهش تنش‌های منطقه‌ای ایفا کند».
نشریه South China Morning Post ضمن بیان این مطلب در گزارشی با عنوان «چگونه چین می‌تواند آینده خاورمیانه را شکل دهد؟» نوشت: چین می‌تواند در جبهه‌های متعدد نفوذی سازنده اعمال کند. به‌عنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و یکی از رهبران نهادهایی همچون سازمان همکاری شانگهای و بریکس، پکن در حال بسیج کشورهای جنوب جهانی به‌سوی نظمی پساآمریکایی است.
چین می‌تواند حمایت جهانی از راه‌حل دو دولتی، مبتنی بر حقوق بین‌الملل و تضمین‌کننده کرامت و حاکمیت هم فلسطینیان و هم اسرائیلی‌ها را سامان دهد و حفظ کند. پکن به‌طور قاطع با اشغال غزه توسط اسرائیل مخالفت کرده است؛ به‌طوری که فو کونگ، سفیر چین در سازمان ملل، اخیرا خواستار برقراری فوری آتش‌بس و آزادی گروگان‌ها شد.
به‌هرحال چین می‌تواند با قدرت‌های منطقه‌ای ازجمله ترکیه، ایران و کشورهای برجسته عرب همکاری کند تا آتش‌بسی پایدار برقرار و حفظ شود و باتوجه‌به توان اقتصادی خود، چین می‌تواند نقشی محوری در بازسازی و احیای پساجنگ ایفا کند تا یک دولت فلسطینی باثبات و عملی شکل گیرد. علاوه بر این، چین قادر است به‌عنوان بخشی از یک نقشه راه بلندمدت برای جلوگیری از جنگ‌های بزرگ منطقه‌ای، میانجی‌گر تنش‌زدایی پایدارتر میان ایران و آمریکا باشد. آنچه مشخص است، پکن در مسیری که در پیش گرفته تنها نیست و روسیه همراه و همیار این کشور (چین) است؛ برای اینکه مصداقی مسائل را پردازش کنیم به ۲۹ تیرماه برمی‌گردیم.

چرا اروپایی‌ها مجاز به اجرای اسنپ‌بک نیستند؟
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در آن تاریخ پیامی در حساب کاربری ایکس خود، به ارسال نامه به آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد، رئیس شورای امنیت، کایا کالاس نماینده عالی اتحادیه اروپا و اعضای شورای امنیت سازمان ملل اشاره کرد و افزود: در این نامه دلایل خود را تشریح کردم که چرا سه کشور اروپایی از هیچ‌گونه مشروعیت حقوقی، سیاسی و اخلاقی برای فعال‌سازی سازوکارهای برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت (مصوب ۲۰۱۵) برخوردار نیستند.
میخائیل اولیانوف، نماینده دائم روسیه در سازمان‌های بین‌المللی مستقر در وین در تایید پیام وزیر امور خارجه کشورمان، در حساب ایکس خود نوشت: «حقیقتا، سه کشور اروپایی هیچ حق قانونی یا اخلاقی برای راه‌اندازی سازوکار موسوم به «اسنپ‌بک یا مکانیسم ماشه» برای اعمال مجدد تحریم‌های قبلی ضدایرانی را ندارند.» اولیانوف همچنین در گفت‌وگو با خبرگزاری روسی ایزوستیا گفت: «انگلیس، فرانسه و آلمان بارها مفاد توافق هسته‌ای را نقض کرده‌اند، ازاین‌رو مشروعیت آنها برای بازگرداندن تحریم‌های ایران از بین رفته است.»
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز در دیدار با سیدعباس عراقچی در حاشیه نشست وزرای امور خارجه سازمان همکاری شانگهای، بر اهمیت حل‌وفصل موضوع هسته‌ای ایران از طریق ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک تاکید کرد.
آنچه از تحرکات و مواضع یافت می‌شود، این است که یک‌صدا از تهران، مسکو و پکن علیه «اسنپ‌بک» شنیده می‌شود و همین هم صدایی کار را حسابی برای غرب و آمریکایی‌ها سخت کرده است.
محمدجواد ظریف، وزیر اسبق امور خارجه [در دولت‌های یازدهم و دوازدهم که برنامه جامع اقدام مشترک در دوره او به امضا رسید] در یادداشتی که در نشریه «فارن پالسی» منتشر شد، آورده است: سرگذشت برجام نماد وعده‌های تحقق‌نیافته دیپلماسی است. این توافق در سال ۱۳۹۴ (۲۰۱۵) در سراسر جهان به‌عنوان پیروزی دیپلماتیک مورد تحسین قرار گرفت، اما تصمیم ترامپ برای خروج از توافق سه سال بعد، به‌طور عمیقی اعتقاد به دیپلماسی را در داخل ایران خدشه‌دار کرد. فراتر از تحریم‌های خردکننده، اقدام اخیر اروپا برای فعال‌سازی سازوکار حل اختلاف برجام درمیانه حملات رژیم صهیونیستی به تاسیسات ایران، به‌شدت ریاکارانه است.
در این مطلب تاکید شده است: «اروپا به‌طور سیستماتیک به مدت هفت سال از انجام تعهدات خود در چارچوب برجام و قطعنامه‌های شورای امنیت ملل متحد قصور کرد. معامله اصلی- عادی‌سازی روابط اقتصادی در ازای پایبندی تاییدشده هسته‌ای - زمانی درهم شکست که ایالات متحده از برجام خارج شد و ناتوانی یا بی‌رغبتی اروپا به اجرای تعهداتش حتی در سازوکارهای اقتصادی ابتدایی، مانند سازوکار پیشنهادی خود موسوم به اینستکس - ابزاری برای دورزدن تحریم‌های آمریکا - ثابت شد.»
باتوجه‌به پالس‌های مثبتی که از پکن ارسال می‌شود، کارشناسان معتقدند حمایت آشکار چین در این مقطع، پیام سیاسی مهمی برای تهران دارد و می‌تواند بر معادلات دیپلماتیک پیش رو تاثیرگذار باشد و احتمالا موضع‌گیری آنها واکنش‌های جدیدی را از سوی طرف‌های اروپایی و آمریکا برخواهد انگیخت. اما باید توجه داشت پکن، از اهرم‌های قابل‌توجهی برخوردار است؛ چرا که می‌تواند مانع از تصویب تحریم‌های سازمان ملل شود، بخش عمده‌ای از نفت صادراتی ایران را خریداری می‌کند و در صورت تصمیم به فروش تجهیزات نظامی به ایران، احتمالا کلید بازگرداندن موازنه قدرت در خاورمیانه را در دست دارد.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.