آگاه: در این میان با تفکر و تدبر در آیات قرآن کریم در این زمینه و سیره معصومین (علیهمالسلام) میتوانیم به روشنگری اصیل رسیم و در راستای جهاد تبیین قدم برداریم. در قرآن کریم آیات بیشماری کارشکنی و دشمنی کفار و منافقین را بیان میکند که این نوشته کوتاه، برخی از آنها و گوشه کوچکی از آنچه تاریخ بازگو میکند را بیان کرده است.
۱. مبانی قرآنی بیاعتمادی
قرآن کریم، بیپرده و مستدل، تصویر روشنی از روابط مسلمانان با اهل کتاب و منافقان ارائه میدهد. آیه ۱۲۰ سوره بقره هشدار میدهد: «وَلَن تَرْضَی عَنکَ ٱلْیَهُودُ وَلَا ٱلنَّصَـرَی حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» این آیه، قاعدهای فراتاریخی را بیان میکند: رضایت برخی قدرتها، تنها زمانی حاصل میشود که هویت مستقل تو را بگیرند و به رنگ آنان درآیی. در سوره منافقون، آیه چهار، خداوند از منافقان چنین نام میبرد:
«هُمُ ٱلْعَدُوُّ فَٱحْذَرْهُمْ»
اینگونه نیست که حتما دشمن با تیر و گلوله به سراغ ما آید، دشمن ما گاهی چهرهای آشنا و لبخندی گرم دارد، باید حواسمان جمع باشد تا دین و سرمایه دنیوی و ابدیمان را به دست آنان ندهیم. این هشدار نسخهای جاوید است برای هر عصر و نسلی، از صدر اسلام تا دنیای پیچیده امروز. حتی در احکام عملی قرآن نیز، احتیاط در برابر دشمنان توصیه شده است. در سوره نساء، آیه ۱۰۱، هنگام نماز در سفر و خطر، به «صلاة خوف» اشاره میشود؛ گویی حتی در لحظه راز و نیاز با خدا هم نباید جانب امنیت را فراموش کرد.
۲. روایات تاریخی از سیره پیامبر (ص) و اهلبیت(علیهم السلام)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در شروع زندگی سیاسی در مدینه، با یهود بنیقینقاع، بنینضیر و بنیقریظه پیمان بستند. این پیمانها، بر اساس همزیستی مسالمتآمیز و دفاع مشترک منعقد شد، اما تاریخ کمتر از چند سال عهدشکنی آنان را نشان میدهد. پیامبر که از آغاز میدانستند اعتماد بیضابطه آفت امت است، هر بار با حکمت و قاطعیت واکنش نشان دادند؛ گاه نصیحت، گاه گفتوگو و در صورت لزوم، اقدام عملی.
امیرالمومنین (علیه السلام) در دوران پرتنش خلافت، بارها به فرماندهان و استانداران خود هشدار دادند: دشمن هرگز خیرخواه حقیقیتان نیست. در نهجالبلاغه، خطبه ۲۳، میخوانیم: «فَإِنَّ الشَّرَّ لا یُؤدِّی إِلَی خَیْرٍ»؛ بدی، هرگز به خیر ختم نمیشود، حتی اگر در آغاز لباسی زیبا بر تن کرده باشد و امام حسین (ع) که راهی جز قیام ندیدند، تا واپسین لحظات از پذیرش پیشنهادهایی که بوی فریب میداد، خودداری کردند. ایشان میدانستند که اعتماد به وعدههای عبیدالله و یزید، آغاز خاموشی صدای حق است و نباید به وعدههای واهی و فریبکارانه یک آنها اعتماد کنند.
۳. الگویی الهامبخش برای سیاست امروز ایران
جمهوری اسلامی ایران، وارث همان مکتب فکری است که بیاعتمادی به سلطهگران را یک اصل میداند، نه یک تاکتیک مقطعی. این بیاعتمادی برخاسته از تعصب کور نیست، بلکه ریشه در تجربههای هزارساله و آموزههای وحیانی دارد.
برجامها، تحریمها و مذاکرات قرن بیستویکم میدانهایی هستند که بار دیگر اثبات کردهاند وعده قدرتهای غربی، بدون پشتوانه قدرت و عزت داخلی، کاغذی بیارزش است. در همین سالهای اخیر، مصادیق فراوانی دیدهایم که چگونه لبخندهای دیپلماتیک، ساعاتی بعد به تصویب تحریم یا فشار اقتصادی منجر شده است. همانگونه که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میدانستند مدینه را با دیوارهای بیداری باید حفظ کرد، ایران امروز نیز دریافته است که قلعه استقلال را با حسنظن بیحد به دشمن نمیتوان پاس داشت.
۴. بیاعتمادی؛ نه انزوا، بلکه هوشمندی
نکته مهم آن است که بیاعتمادی به معنای بستن همه درها نیست. پیامبر (ص) با دشمنان مذاکره میکردند، ولی هرگز سرمایه امنیتی و ایمانی امت را در گرو وعدههای آنان نمیگذاشتند. قرآن، هوشیاری را در کنار تعامل توصیه میکند:
«وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا ٱسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ» (انفال، ۶۰)
این آیه، ترکیبی از تعامل و آمادگی را بهعنوان راهبردی پایدار به مسلمانان میآموزد.
جمعبندی
تاریخ و قرآن، هر دو در یک زبان مشترک به ما میگویند: اعتماد بیمحابا به دشمن، آغاز زوال است. بیاعتمادی مقدس، نه یک دیوار بلند از ترس بلکه سپری است که امت را در طوفان سیاستهای جهانخواران حفظ میکند.
درسی که از مدینه، کوفه و کربلا تا ایران امروز کشیده شده، این است که امت اسلامی، هرگاه بر ایمان و توان خود تکیه کرده، عزت را در میدان تجربه کرده است و شاید شایسته باشد بار دیگر این فرمان جاوید را به یاد آوریم: «هُمُ ٱلْعَدُوُّ فَٱحْذَرْهُمْ» دشمناند؛ پس مراقب باش.
نظر شما