آگاه: فهرستی که پیش روی شماست، شامل ۱۰ نویسندهای است که نه تنها نامشان در صدر لیست وبسایتها و پیشبینیهای منتقدان جهانی قرار دارد، بلکه هر کدام یک قطبنمای فرهنگی برای درک روندهای ادبیات تجربی جهان محسوب میشوند. این لیست به ما نشان میدهد که آکادمی سوئد در سال ۲۰۲۵ به دنبال چه چیزی است. آیا به دنبال یک سوپراستار جهانی مانند موراکامی است یا یک غول منزوی مانند پینچن؟ یا نویسندگانی که چالشهای فرمالیستی (مانند کراسناهورکایی و کن شوئه) را پذیرفتهاند؟ بررسی شانسهای شرطبندی عمومی و انتخابهای محتمل آکادمی -که اغلب به سمت نویسندگان گوشهگیر و کمتر تجاری متمایل است- این نکته را روشن میکند که نوبل اغلب تلاش میکند تعادل میان جهانی بودن و آوانگارد بودن را حفظ کند.
آوانگاردها و مدعیان اصلی
این بخش از فهرست در اختیار نویسندگانی است که در صدر شانسهای نوبل قرار دارند و بیشتر به دلیل سبکهای ادبی چالشبرانگیز و پستمدرن شناخته میشوند. این نویسندهها را اغلب نهفقط به قصهگویی که کاشف فرم و زبان بودن، میشناسند.
لاسلو کراسناهورکایی (László Krasznahorkai)
کراسناهورکایی که متولد ژانویه ۱۹۵۴ در مجارستان است، حالا ۷۱ ساله است. او بیشک یکی از بزرگترین نویسندگان پستمدرن زنده به شمار میآید. سبک او بسیار طولانی، نفسگیر و اغلب بدون پاراگرافبندیهای سنتی است که نوعی حالت موسیقایی و بیوقفه به نثرش میدهد. دلیل اصلی شهرت و اثرگذاری عمیق او، توصیف دقیق و تاریک فروپاشی تمدن، پوچگرایی و اضطراب مدرن در اروپای شرقی است.
اثری که باعث مطرح شدن او شده، رمان «تانگوی شیطان» (Sátántangó) است که شاهکار سینمایی بلاتار با همین نام و محصول سال ۱۹۹۴ نیز بر اساس آن ساخته شد. جایزه من بوکر بینالمللی (Man Booker International Prize) که او در سال ۲۰۱۵ دریافت کرد، جایگاه او را در ادبیات جهانی تثبیت کرد. او نمایندهای قوی از ادبیات اروپای شرقی است که به سبکهای تجربی وفادار مانده است. در فهرست شانسهای ۲۰۲۵، کراسناهورکایی با شانس بالا، یکی از صدرنشینان بلامنازع است.
کتابها
تانگوی شیطان (Sátántangó): این اثر محوری او و نقطه عطف شهرتش محسوب میشود که فروپاشی جامعه در یک روستای دورافتاده مجارستان را به تصویر میکشد. از این کتاب دو ترجمه با همین نام موجود است که یکی را سپند ساعدی در انتشارات نگاه و دیگری را زهرا وثوقی در انتشارات هنر پارینه ترجمه کرده است.
مالیخولیای مقاومت (The Melancholy of Resistance): این کتاب که تصویری حماسی از فروپاشی اجتماعی ارائه میدهد، با عنوان مالیخولیای مقاومت در ایران از سوی نشر ژرف به ترجمه علی معصومی منتشر شده است.
جنگ و جنگ (War and War): یکی دیگر از رمانهای سنگین و مهم اوست که مرزهای میان سفر، فلسفه و روایت را درهم میشکند. این کتاب در زبان فارسی ترجمهای ندارد اما از این نویسنده، کتابهای دیگری همچون «حیوان درون» در نشر نظر، «آخرین گرگ» در نشر ثالث و «تعقیب هومر» در نشر خوب، هر سه به ترجمه نیکزاد نورپناه به چاپ رسیده است.
کن شوئه (Can Xue)
کن شوئه با نام اصلی دنگ شیائوهوا، نویسنده چینی متولد ۱۹۵۳ است که ۷۱ سال دارد. نام مستعار او به معنای «برفی است که در درههای عمیق یا قلههای کوه، آب نشده باقی میماند.» او به دلیل خلق رمانهای تجربی تحت تأثیر بورخس و فرانتس کافکا شهرت دارد. سبک روایی بسیار تصویری و جریان سیال ذهن او بین موضوعات (شخصی و غیرشخصی) در نوسان است و اغلب با زاویه دید و توالی زمانی بازی میکند. میتوان شیفتگی ملموسی به گروتسک، کابوس و بیرحمی را در آثارش مشاهده کرد. سبک او سوررئال و نامتعارف است؛ او زندگی در جوامع خفقانآور و عجیب را به تصویر میکشد، هرچند گاهی رگههایی از طنز نیز در کارش دیده میشود.
شهرت او بیشتر به عنوان یک نویسنده داستان کوتاه است اما رمانهایش اوج کار او را به نمایش میگذارند. نکتهای که شانس نوبل او را بسیار بالا میبرد، این است که او برخلاف بسیاری از نویسندگان بزرگ چینی، در خارج از سیستم رسمی ادبیات چین رشد کرده و هرگز نامزد جوایز بزرگ کشوری نشده است. آکادمی سوئد تمایل دارد به نویسندگانی جایزه دهد که از سوی بروکراسی ادبی کشورشان نادیده گرفته شدهاند و این خروج از سیستم، یک امتیاز بزرگ برای اوست. کن شوئه با شانس بالا در کنار کراسناهورکایی، از مدعیان اول نوبل ۲۰۲۵ است. او در سالهای گذشته نیز در فهرست شانسهای نوبل ادبیات بوده است.
صدرنشینی مشترک کراسناهورکایی (نماینده پستمدرنیسم اروپایی) و کن شوئه (نماینده سوررئالیسم آسیایی) با بالاترین شانس، گویی پیامی روشن از سوی آکادمی نوبل دارد. آن هم تمرکز بر نویسندگانی که مرزهای ژانر و واقعیت را درهم میشکنند.
کتابها
آخرین عاشق (The Last Lover): این رمان یکی از آثار مهم و بلند اوست که درک عمیقی از جهانبینی سوررئال او و درگیریهای پیچیده روانی ارائه میدهد.
عشق در هزاره جدید (Love in the New Millennium): مجموعه داستانی مهم که بازتابدهنده دیدگاههای اجتماعی و فلسفی او در چین معاصر است.
رودخانه مادر (Mother River): سیزده داستان این مجموعه، آثار قدیمی جان شوئه هستند. مشابه رمانهای او (آخرین عاشق، مرز) و دیگر مجموعههایش (حرکت عمودی)، تمرکز کمتر بر اتفاقات و بیشتر بر تجربه خواندن است.
منزویها و کاوشگران فرم
این نویسندهها آنهایی هستند که عمدا یا فطرتا از فضای رسانهای دوری میکنند و آثارشان بیشتر بر خلوص هنری و نوآوریهای فرمی متمرکز است.
توماس پینچن (Thomas Pynchon)
توماس پینچن، نویسنده آمریکایی متولد ۱۹۳۷ حالا ۸۸ ساله است. او نماد ادبیات پستمدرن آمریکاست و آثارش، ترکیبی خارقالعاده از کمدی سیاه، فانتزی و توطئهپردازی برای به تصویر کشیدن بیگانگی انسان در هرج و مرج جامعه مدرن است. اثر شاخص و تاثیرگذار او رمان حماسی «رنگینکمان جاذبه» (Gravity›s Rainbow) است که به طور گستردهای یکی از بزرگترین آثار ادبیات آمریکا محسوب میشود. آنچه پینچن را منحصربهفرد میکند، انزوای عجیب اوست. او هرگز مصاحبهای انجام نداده و در رویدادهای ادبی شرکت نمیکند. موضع پینچن مانند هر نویسنده مستقل دیگری است: بگذارید کتابها خودشان گویای همه چیز باشند.
کتابها
رنگینکمان جاذبه (Gravity›s Rainbow): رمان عظیم و پیچیدهای که حول محور موشکهای V-۲ در جنگ جهانی دوم میچرخد. این رمان در سال ۱۹۷۴ توسط هیات مشاور پولیتزر به دلیل سربستهگویی رد شد.
اعلان قرعه ۴۹ (The Crying of Lot ۴۹): این رمان که جایزه ملی کتاب آمریکا را برای پینچن به ارمغان آورد، با ترجمه طهورا آیتی و نشر چشمه در ایران منتشر شده است.
فساد ذاتی (Inherent Vice): این رمان که فضایی شبیه داستانهای کارآگاهی دارد، با همین عنوان در نشر هیرمند به فارسی ترجمه شده است.
جرالد مورنان (Gerald Murnane)
جرالد مورنان، نویسنده استرالیایی متولد ۱۹۳۹، ۸۶ سال دارد. سبک او به شدت متمرکز بر تصاویر درونی، حافظه و چشماندازهای ذهنی است تا وقایع بیرونی. اثر شاخص او دشتها (The Plains) است. شهرت او در سالهای اخیر به طور جهانی و به ویژه با پوشش گسترده رسانههای آمریکایی مانند نیویورکتایمز افزایش پیدا کرده که نشان از ارزیابی مجدد کار او در سطح جهانی است.
کتابها
این دشتها (The Plains): رمان معروف او که تصویری از یک فیلمساز در دشتهای داخلی استرالیا را دنبال میکند با ترجمه فاطمه عزتیسوران و از سوی نشر شانی در ایران منتشر شده است.
ردیف تمریکس (Tamarisk Row): اولین رمان او (۱۹۷۴) که مسیر ادبی او را آغاز کرد.
مناطق مرزی (Border Districts): این اثر که گمان میرود آخرین اثر داستانی مورنان در سال ۲۰۱۸ باشد، ادامه کاوشهای او در حافظه و تصاویر ذهنی است.
ان کارسون (Anne Carson)
ان کارسون، متولد ۲۱ ژوئن ۱۹۵۰ در تورنتو کانادا، ۷۵ ساله است. او یک شاعر، مقالهنویس و مترجم برجسته است. شهرت او به دلیل تلاقی پستمدرن با موضوعات کلاسیک و آمیختن بیباکانه ژانرهاست. اثر شاخص او «زندگینامه سرخ: رمانی منظوم» (Autobiography of Red: A Novel in Verse) است. او به عنوان یک فرمالیست که روی زبان کار میکند، یکی از مدعیان جدی برای سال ۲۰۲۵ محسوب میشود. از این نویسنده در زبان فارسی تنها «چگونه شعر نخوانیم» به ترجمه سعید امیری در نشر آنیما تاکنون به چاپ رسیده است.
کتابها
زندگینامه سرخ (Autobiography of Red): این رمان منظوم با الهام از اسطوره یونانی گرین، اثری شاخص در آمیختن شعر، متن و روایت است.
زیبایی همسر (The Beauty of the Husband): این اثر، «زیبایی همسر: مقالهای تخیلی در ۲۹ تانگو» مجموعهای از شعرهای ان کارسون است که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد و جایزه تی.اس.الیوت را برای او به ارمغان آورد. این اثر به بررسی پیچیدگیهای ازدواج میپردازد.
اروس تلخ و شیرین (Eros the Bittersweet): تازهترین اثر او از اسطورههای دوران باستان تا مارگارت تاچر از طریق زیگموند فروید و گرترود استاین، کتاب «جنسیت صدا» جنسیتسازی صدا را در فرهنگ غرب ترسیم میکند. این تحقیق در مورد نحوه شنیدن صداها، ما را به بازاندیشی در برداشتهایمان از نظم، فضیلت و خودبودگی انسانی فرا میخواند.
نقاشان خیال و گریزپایان روایت
بخشی از فهرست شانس نوبل را نویسندگانی در اختیار دارند که با استفاده از سبکهای تخیلی، متافیکشن (نوعی داستان است که بر ساختگی بودن خود تاکید میکند) و روایتهای عاطفی، جهانهایی منحصربهفرد میآفرینند.
هاروکی موراکامی (Haruki Murakami)
هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنی متولد ۱۹۴۹، ۷۶ ساله است. او پدیده جهانی ادبیات ژاپن و یکی از معدود نویسندگان این فهرست است که شهرتی در حد یک سوپراستار را تجربه میکند. نثر او غنایی و تداعیگر است و عمیقا در احساسات انسانی، موسیقی و عناصر سوررئال میگردد. از آثار شاخص و تاثیرگذار او جنگل نروژی (Norwegian Wood) است. موراکامی البته چندسالی است در لیست نوبل قرار دارد و هر سال بعد از اعلام برنده این جایزه، بسیاری را برای برنده نشدنش متعجب میکند.
کتابها
کتاب جنگل نروژی (Norwegian Wood): احتمالا پرفروشترین اثر او که شهرتی جهانی برایش به ارمغان آورد و با همین نام در ایران منتشر شده است.
کافکا در کرانه (Kafka on the Shore): این رمان جایزه بهترین داستان فانتزی جهان را برد. چندین ترجمه فارسی از این اثر موجود است؛ از جمله ترجمه مهدی غبرایی (نشر نیلوفر) و گیتا گرکانی (نشر نگاه).
تاریخچه پرنده کوکی (The Wind-Up Bird Chronicle): یکی از مهمترین رمانهای حجیم او که کاوشی عمیق در تاریخ و حافظه دارد. در این رمان در اصل به گونهای از عناصر غیرواقعی استفاده شده است که واقعاً نمیتوان آنها را خارج از دنیای واقعی دانست و حتی تصور کرد، به این دلیل که روایات دارای همزیستی بالایی با هم هستند.
میرچا کارتارسکو (Mircea Cărtărescu)
میرچا کارتارسکو، نویسنده رومانیایی متولد ۱۹۵۶، ۶۹ ساله که یکی از بزرگترین نویسندگان زنده رومانیایی است. آثار او به دلیل فضای رویاگونه و اسطورهزدایی از واقعیت شناخته میشوند.
این سبک را میتوان نوعی رئالیسم جادویی با تمرکز بیشتر بر خودآگاهی و زبان دانست. اثر شاخص او رمان سهجلدی خیرهکننده (Blinding) است که بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۷ منتشر شد. برخی منتقدان او را به دلیل کار دقیق روی مادی بودن زبان و ادبیات آگاه از فرمالیسم، شایسته نوبل میدانند. در حال حاضر، ترجمه فارسی از آثار او موجود نیست اما پس از بردن جایزه دوبلین، توجه به آثار او در ایران افزایش یافته است.
کتابها
خیرهکننده (Blinding): رمان سهجلدی مهم او (۱۹۹۶-۲۰۰۷) که اوج جهانبینی ادبی اوست.
سولنویید (Solenoid): این رمان اخیرا (۲۰۲۴) جایزه ادبی دوبلین را دریافت کرد. این اثر روایت زندگی یک معلم در بخارست کمونیستی است که وارد دنیاهایی چندبعدی میشود.
نوستالژیا (Nostalgia): مجموعه داستانهایی که درهای ورود به جهان عجیب و خیالانگیز او را باز میکند.
انریکه ویلا ماتاس (Enrique Vila-Matas)
انریکه ویلا ماتاس، نویسنده اسپانیایی متولد ۳۱ مارس ۱۹۴۸ در بارسلوناست که حالا ۷۷ سال دارد. او برجستهترین و اصیلترین نویسنده اسپانیاییزبان است که ژانرها را با هم ترکیب میکند و به دلیل نوآوریهایش در ادبیات اسپانیایی شناخته شده است. از آثار معروف او میتوان به «بارتلبی و شرکا» و «دوبلینسکا» اشاره کرد. از او چندین کتاب از جمله همان «بارتلبی و شرکا» در نشر بان و «سوگواری در دوبلین» در نشر خوب به فارسی ترجمه شده است.
کتابها
بارتلبی و شرکا (Bartleby y compañía): یکی از معروفترین آثار او که درباره نویسندگانی است که تصمیم به «ننوشتن» گرفتهاند. این کتاب با ترجمه وحید علیزاده و نشر بان در ایران منتشر شده است.
جستوجوگران دره نیستی (Exploradores del abismo): این کتاب که کاوشی در متافیکشن است، از سوی امیر جنانی و مهتاب صابونچی ترجمه و توسط نشر هرمس منتشر شده است.
ناخوشی منتانو (El mal de Montano): این رمان یکی از آثار مهم و بحثبرانگیز او در مورد هویت نویسندگی است.
منتقدان تاریخ و مبارزان استعمار
در سالهای اخیر، نوبل توجه ویژهای به نویسندگانی داشته است که صدای مناطق حاشیهای هستند و به نقد ساختارهای اجتماعی، سیاسی و پیامدهای استعمار میپردازند. دو نویسندهای که در ادامه معرفی میشوند، نمایندگان برجسته این روند هستند.
جامیکا کینکید (Jamaica Kincaid)
جامیکا کینکید، نویسنده آنتیگوایی-آمریکایی متولد ۱۹۴۹ و ۷۶ ساله است. او استاد ادبیات آفریقایی و آمریکایی آفریقاییتبار در هاروارد است. کینکید با نثر تند و بیمحابای خود، به نقد قدرتمندانه میراث استعماری، نژادپرستی، فساد دولتی و صنعت گردشگری در زادگاهش، آنتیگوا، میپردازد. اثر شاخص او یک جای کوچک (A Small Place) است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد. کینکید صدای پررنگی از منطقه کارائیب و جهان انگلیسیزبان است.
کتابها
یک جای کوچک (A Small Place): یک جستار بلند و خشمگین که در آن نویسنده به نقد تند دولت و صنعت گردشگری در کشورش میپردازد. این رمان به دست نیما م.اشرفی در انتشارات مانکتاب ترجمه شده است.
لوسی (Lucy): رمانی درباره مهاجرت یک دختر جوان از جزایر کارائیب به آمریکا.
آنی جان (Annie John): رمانی درباره بلوغ که یکی از آثار مهم و اولیه اوست.
کریستینا ریورا گارزا (Cristina Rivera Garza)
کریستینا ریورا گارزا، نویسنده مکزیکی متولد ۱۹۶۴ و ۵۹ ساله است. او جوانترین فرد در این فهرست ۱۰ نفره شانسهای نوبل ادبیات است و یکی از قدرتمندترین نویسندگان معاصر مکزیک به شمار میرود. آثار او بر موضوعات هویتی، حافظه، مرزها و خشونت تمرکز دارند که اغلب با رویکردی فمینیستی و تجربی درهم تنیده شدهاند. از او هیچ اثری به فارسی ترجمه نشده است. انتخاب او میتواند نشاندهنده تمایل نوبل به ادبیات آمریکای لاتین و برجسته کردن صدای زنان در مقابله با ساختارهای قدرت و خشونت باشد.
کتابها
تابستان شکستناپذیر لیلیانا (El invencible verano de Liliana): این خاطرهنگاری در سال ۲۰۲۴ برنده جایزه پولیتزر در بخش خاطرات شد و دستاورد روایی او را به رسمیت شناخت.
تاج ایلیا (La cresta de Ilión): این رمان تجربی نیز از آثار مهم و شناختهشده اوست که مرزهای میان واقعیت و زبان را به چالش میکشد.
مرگ به من میآید (La muerte me da): رمانی که مسائل مرز، خشونت و هویت را در مکزیک بررسی میکند.
آثار شانسهای نوبل در ایران
در انتها یک پرسش مطرح میشود؛ اگر این نویسندگان تا این حد در جهان بزرگ و تاثیرگذارند، چرا بسیاری از آنها در ایران – به غیر از چند عنوان محدود ترجمهشده – همچنان ناشناخته ماندهاند؟ دلیل اصلی تا حد زیادی در ماهیت آوانگارد و پستمدرن بودن آثار آنها نهفته است. نویسندگانی مانند کراسناهورکایی، پینچن، مورنان و کن شوئه بر فرم، روایتهای غیرخطی، سوررئالیسم و بازیهای زبانی متمرکز هستند. این نوع ادبیات تجربی، برخلاف داستانهای رئالیستی یا خطی، نیازمند تمرکز بالا، صبوری و آشنایی عمیق با نظریههای ادبی است. در بازار نشر ایران که عمیقا به دنبال محتوای عامهپسند و سرگرمکننده، رمانهای عاشقانه یا کتابهای خودیاری پرفروش است، آثار عمیق و چالشبرانگیز این نویسندهها که خود پستمدرنیسم را سخت و درگیرکننده میدانند، اغلب جایگاه پرفروشی پیدا نمیکنند.
با این حال، هاروکی موراکامی یک استثنای عجیب است! او برخلاف بسیاری از نویسندههای دیگر این فهرست در ایران به یک نام محبوب و پرفروش تبدیل شده. موفقیت موراکامی در ایران میتواند به دو عامل کلیدی وابسته باشد؛ اول، سبک نگارش صمیمی و دسترسپذیر او. موراکامی در عین حال که عناصر سوررئال و عمیق را به کار میبرد اما نثر ساده، سلیس و تصویری دارد که به راحتی خواننده را همراه میکند. دوم، محتوای جهانی و معاصر او. آثار موراکامی بهطور عمده به احساسات انسانی، موسیقی پاپ یا جز، تنهایی و پویاییهای بین فردی میپردازد. این مضامین جهانی، به خصوص برای نسل جوان، بسیار ملموس و قابل درک هستند و فاصله فرهنگی کمتری با مخاطب ایرانی ایجاد میکنند تا بهعنوان مثال فروپاشی تمدنی در اروپای شرقی (کراسناهورکایی) یا نوآوریهای فرمی پینچن. این ترکیب محتوای جذاب و عمیق با فرم همهفهم، همان فرمولی است که موراکامی را از یک نویسنده تخصصی به یک ستاره جهانی تبدیل کرده است.
آکادمی نوبل احتمالا به کدام سمت میرود؟
مرور روندهای انتخاب آکادمی سوئد در سالهای اخیر نشان میدهد که این آکادمی همواره به دنبال تعادل بین دستاوردهای فرمالیستی (مانند کراسناهورکایی و کن شوئه) و تعهد به وظیفه روشنگری ادبی (مانند کینکید و ریورا گارزا) است. در نگاهی کلی، شانسها نشان میدهند که سال ۲۰۲۵ میتواند سالی برای نویسندگان تجربی باشد که مرزهای زبان را درنوردیدهاند. شانسهای مشترک و بالای کراسناهورکایی و کن شوئه قویا تاکید میکنند که آکادمی احتمالا به دنبال ساختارشکنی ادبی است.
نظر شما