آگاه: گروسی در شرایطی از «همکاری ایران» و «لزوم بازگشت به گفتوگو» سخن میگوید که چند روز بعد در مواضعی متضاد، ایران را به «عدم همکاری کافی» متهم میکند. این رفتارهای چندوجهی، نه نشانه استقلال فکری یا بیطرفی حرفهای، بلکه گواهی روشن بر گرفتار شدن مدیرکل آژانس در تله فشارهای سیاسی و رسانهای غرب است.
پس از حملات متجاوزانه آمریکا و رژیم صهیونیستی به تاسیسات هستهای ایران در فردو، نطنز و اصفهان(که نقض آشکار منشور ملل متحد و اصول آژانس بود) گروسی بهجای محکومیت این تجاوزها و دفاع از حقوق قانونی عضو تحت نظارت خود، در مصاحبه با روزنامه سوئیسی «نویه زورشر زایتونگ» عملا روایت دشمنان ایران را بازگو کرد. او در حالی درباره محل اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی ایران توضیح میدهد که این موضوع اساسا ارتباطی با وظایف رسانهای و سیاسی ندارد و در زمره اطلاعات حفاظتی و فنی محسوب میشود. رفتار گروسی نهتنها بیطرفی آژانس را زیر سوال برده، بلکه ماهیت کارشناسی این نهاد بینالمللی را به ابزاری در خدمت اهداف سیاسی غرب و رژیم صهیونیستی فروکاسته است. چگونه ممکن است نهادی که ماموریت آن نظارت فنی، اعتمادسازی و جلوگیری از اشاعه هستهای است، در برابر حملات نظامی آشکار به تاسیسات هستهای یک کشور عضو سکوت کند، اما درباره محل ذخایر اورانیوم آن کشور، با آبوتاب رسانهای اظهارنظر کند؟
این تناقض رفتاری، آژانس را از کارکرد واقعی خود(ایفای نقشی بیطرف، فنی و اعتمادساز)دور کرده و به نهادی سیاسی بدل ساخته است که هر بار در بزنگاههای حساس، با مواضع شتابزده و غیرحرفهای، به بحرانسازی کمک میکند نه حل آن. جمهوری اسلامی ایران، در طول دو دهه گذشته یکی از شفافترین همکاریها را با آژانس داشته است؛ از اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی تا نصب صدها دوربین نظارتی و گزارشهای پیدرپی درباره فعالیتهای صلحآمیز هستهای. اما آنچه مانع تداوم این روند شده، نه کمبود همکاری ایران، بلکه کماعتباری و سیاسیکاری مدیرانی مانند گروسی است که با فشار واشنگتن و تلآویو، بهجای گزارش کارشناسی، نقش بلندگوی سیاسی بازیگران خاص را ایفا میکنند. رفتار چندگانه گروسی، بیش از هر چیز، نشاندهنده بحران مشروعیت درون آژانس است. نهادی که زمانی مرجع علمی و بیطرف تلقی میشد، اکنون در افکار عمومی ملتها به نمادی از تبعیض، فشار و سیاستزدگی تبدیل شده است. تداوم این روند، نهتنها به زیان ایران، بلکه به زیان حیثیت و کارکرد خود آژانس خواهد بود.
امروز، بیش از هر زمان دیگر، آژانس نیازمند بازگشت به اصول اولیه خود است؛ یعنی پایبندی به بیطرفی، استقلال از قدرتهای بزرگ و تمرکز بر وظایف فنی. در غیر این صورت، اعتماد اعضا از میان خواهد رفت و آژانس بینالمللی انرژی اتمی به نهادی بیاثر، بیاعتبار و در خدمت سیاستورزی قدرتها بدل خواهد شد.
۲۷ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۲
کد خبر: ۱۷٬۱۵۲
رفتار و گفتار متناقض «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دیگر برای افکار عمومی و ناظران سیاسی تازگی ندارد. او بار دیگر در گفتوگویی با یک رسانه غربی، در حالی از «راهحل دیپلماتیک» برای پرونده هستهای ایران سخن گفته که همزمان، با تکرار ادعاهای مغرضانه درباره میزان و محل ذخایر اورانیوم غنیشده کشورمان، به شکلی آشکار در زمین سیاسی آمریکا و رژیم صهیونیستی بازی کرده است.
نظر شما