آگاه: نشست خبری این همایش ۱۱ آبان با حضور محمد اسحاقی، معاون آموزشی و پژوهشی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای و محمدجواد لاریجانی، موسی حقانی و موسی نجفی اعضای شورای سیاست‌گذاری همایش ما و غرب در آرا و اندیشه‌های حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای برگزار شد.
تشکیل همایش یک روزه، فرصتی را فراهم کرد تا ما نگاهی به اندیشه‌های رهبر انقلاب در قبال غرب بیندازیم و مهم‌ترین مواضع و اظهارات ایشان را در این باره بازخوانی کنیم. در ابتدای مطلب باید به یک گزاره پاسخ داد و آن اینکه چرا برای پیشرفت‌ها از غرب تبعیت نمی‌کنیم؟ به نظر شخص اول کشور، پیشرفت برای همه‌ کشورها و همه‌ جوامع عالم، یک الگوی واحد و یک معنای مطلق ندارد. شرایط گوناگون - شرایط تاریخی، شرایط جغرافیائی، شرایط جغرافیای سیاسی، شرایط طبیعی، شرایط انسانی و شرایط زمانی و مکانی - در ایجاد مدل‌های پیشرفت، اثر می‌گذارد. ممکن است یک مدل پیشرفت برای یک کشور مدلی مطلوب باشد اما همان مدل برای یک کشور دیگر نامطلوب باشد. بنابراین مدل واحدی برای پیشرفت وجود ندارد که ما آن را پیدا کنیم و همه‌ اجزای آن الگو را در کشورمان پیاده کنیم.
به نظر رهبر انقلاب باید جست‌وجو کنیم و الگوی متناسب با شرایط خود را پیدا کنیم. آن الگو ما را به پیشرفت خواهد رساند. نسخه‌های دیگر، چه نسخه‌ پیشرفت آمریکایی، چه نسخه‌ پیشرفت اروپایی از نوع اروپای غربی، چه نسخه‌ پیشرفت اروپایی از نوع اروپای شمالی - کشورهای اسکاندیناوی، که آنها یک نوع دیگری هستند – هیچ‌کدام از آنها، برای پیشرفت کشور ما نمی‌تواند مدل مطلوب باشد.
رهبر انقلاب اذعان دارند: اگر نقاط افتراق پیشرفت با منطق اسلامی را با توسعه‌ غربی می‌شماریم، نباید از نقاط اشتراک غفلت کنیم؛ یک نقاط اشتراکی هم وجود دارد که اینها در توسعه‌ کشورهای توسعه‌یافته‌ غربی کاملا وجود داشته است. ازجمله روح خطرپذیری - که انصافا جزو خلقیات و خصال خوب اروپایی‌هاست - روح ابتکار، اقدام و انضباط، چیزهای بسیار لازمی است. به نظر ایشان در هر جامعه‌ای که این عوامل نباشد، پیشرفت حاصل نخواهد شد. اینها هم لازم است و ما باید اینها را یاد بگیریم، یاد هم می‌گیریم؛ اگر هم در منابع خودمان باشد، باید آنها را فرا بگیریم و عمل کنیم. نمی‌توان از غرب نام برد و انفعال و سکوت آنها پیرامون آنچه در غزه گذشت و همچنان می‌گذرد را نادیده گرفت. در دوره‌ای که مردم کشورهای مختلف با صدای رسا نسبت به جنایت‌های صهیونیست‌ها در غزه واکنش نشان می‌دادند، مجریان شبکه‌های غربی تلاش می‌کردند به مخاطبانشان القا کنند که «کودکان اسرائیلی لیاقت زندگی دارند، اما کودکان فلسطینی نه»!
رهبر انقلاب در سال ۹۲ گفته بودند: «غربی‌ها، یعنی به خصوص نژادهای اروپایی، نژادهای وحشی‌اند؛ اینها ظاهرشان اتوکشیده و کراوات‌زده و ادکلن‌زده‌اند، اما همان باطن وحشی‌گری‌ای که در تاریخ وجود داشته هنوز هم در اینها هست؛ راحت آدم می‌کشند، خونسرد جنایت می‌کنند.» و در سال ۹۹ می‌گویند: «یکی از سناتورهای غربی همین چند روز پیش گفته بود که غرب‌وحشی زنده شده؛ این حرف آنها است. ما وقتی که می‌گوییم در غرب یک روح وحشی‌گری وجود دارد که با ظاهر آراسته و ادکلن‌زده و کراوات‌بسته‌اش منافاتی ندارد، بعضی‌ها تعجب می‌کنند و انکار می‌کنند، این را حالا خودشان می‌گویند؛ می‌گویند این نماد زنده شدن غرب وحشی است.»
تمدن غرب موضوع دیگری بود که ایشان به تبیین آن پرداخته بودند و در مراسم پانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) فرمودند: «تمدن غربی بر پایه‌ ستیز با معنویت و طرد معنویت بنا شد؛ این خطای بزرگ کسانی بود که تمدن و حرکت علمی و صنعتی را در اروپا شروع کردند.» روشنگری‌ها نسبت به آنچه از سوی غربی‌ها صورت می‌گرفت در دونامه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به جوانان غربی تبیین شد.
رهبر انقلاب در ابتدای این نامه تاریخی فرموده‌اند: «حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفت‌وگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تاسف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، اما واقعیت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌خودی‌خود برای همنوعان اندوه‌بار است. از دیدن این صحنه‌ها متاثر و متالم می‌شود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعا یک‌ونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسببان این فجایع، منزجر و بیزارند. اما مسئله این است که رنج‌های امروز اگر مایه‌ ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوان‌هایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سد بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ کنونی رسانده است.»
از آرا و اندیشه‌های رهبر انقلاب می‌توان به این جمع‌بندی دست یافت: «امید به غرب باید از بین برود» چرا که پشت چهره‌های خندان و اتوکشیده غربی‌ها، یک سیاست نهفته و آن تقابل با کشورها و ملت‌های مستقل است. از این رو باید نیک پنداشت زیر سایه غربی‌ها نمی‌توان گام‌های اساسی برداشت. رهبر انقلاب مبتنی بر سنت و وعده‌ الهی فرجامی جز هلاکت و نابودی برای غرب و ملل غربی نمی‌بینند. این یک قاعده‌ حتمی است که بنیان جامعه بر پایه‌ فساد، جنایت، خودسری و شهوت‌پرستی محصولی جز ویرانی نخواهد داشت.