۱۱ آذر ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۳
کد خبر: ۱۸٬۴۶۵

بعد از جنگ ۱۲روزه و شکست آمریکا از رسیدن به اهدافش، ترامپ مجددا حرف از مذاکره و توافق می‌زند و در ادامه گام‌های در ظاهر دیپلماتیک، واشنگتن تلاش کرده تا با استفاده از میانجیگری محمد بن‌سلمان، تهران را به پذیرش «سه شرط» اساسی شامل محدودسازی توان موشکی، مهار نفوذ منطقه‌ای و پایان هرگونه غنی‌سازی در خاک ایران سوق دهد. پرسش اینجاست: آیا عربستان سعودی می‌تواند نقشی بی‌طرف ایفا کند یا تنها ابزاری در دست واشنگتن برای تحمیل خواسته‌هایش است؟

آگاه: این پیشنهاد در حالی مطرح می‌شود که سابقه بی‌اعتمادی ناشی از عملکرد ترامپ و متحدانش، سنگینی خود را بر هرگونه گفت‌وگو می‌افکند؛ بی‌اعتمادی که ریشه در عدم پایبندی مکرر به تعهدات بین‌المللی دارد و اوج آن را در حمله به تاسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز ایران در میانه مذاکرات می‌توان دید. اقدامی که از سوی تهران نقض فاحش تمام اصول دیپلماسی و «فرود آمدن موشک وسط میز مذاکره» توصیف شد. اکنون، همان بازیگران که خود قواعد را شکستند، دوباره برای مذاکره میانجی می‌فرستند. این تناقض آشکار، خود گویای عمق فاصله بین ادعا و عمل است.
سه شرط ترامپ، در حقیقت نسخه‌ای سخت‌گیرانه‌تر و تحقیرآمیزتر از برجامی است که خود آمریکا از آن خارج شد. ترکیبی که به وضوح هدفی جز مهار همه‌جانبه ایران و محروم کردن آن از حقوق مسلم خود از جمله پیشرفت علمی و نقش منطقه‌ای ندارد. اگر واشنگتن انتظار داشته باشد ایران در برابر چنین بسته‌ای تسلیم شود، نه تنها در محاسبه خود اشتباه کرده، بلکه از درک واقعیت جدید قدرت در غرب آسیا غافل مانده است.
ایران ۱۴۰۴، بازیگری است با دستی پر و تجربه‌ای گران. امروز، تهران نه با زبان امتیازدهی، که با گویای عمق راهبردی، توان بازدارندگی و شبکه‌ای از متحدان استوار سخن می‌گوید. از عراق و لبنان تا یمن، معادلاتی که غرب روزگاری یک‌جانبه طراحی می‌کرد، اکنون با اراده‌ای جمعی و قدرت میدانی روبه‌روست که هرگونه تحمیل را بی‌ثمر می‌کند.
درس تاریخ برای ما روشن است: امنیت ملی و دستاوردهای استراتژیک مقاومت، هیچ‌گاه در میز مذاکره معامله‌پذیر نبوده و نخواهد بود.
بازگشت به چارچوب‌های محدودکننده قدیمی، به معنای نادیده گرفتن حق طبیعی ملت ایران برای پیشرفت و عزت است.
اهرم‌های قدرت در میدان ساخته می‌شوند و ایران این اهرم‌ها را با هزینه‌های بزرگ به دست آورده است.
پیام نهایی ایران به کاخ سفید و واسطه‌هایش واضح و قاطع است: مذاکره، زمانی معنا پیدا می‌کند که طرف مقابل ابتدا به عهدشکنی‌های گذشته پاسخ دهد و اراده‌ای واقعی برای یک توافق عادلانه، متوازن و با احترام متقابل نشان دهد. ایران، مذاکره از موضع ضعف و تحت تهدید را هرگز نخواهد پذیرفت. هرگونه گفت‌وگوی آینده باید از موضع قدرت و با محوریت عزت ملی، امنیت منطقه‌ای و منافع تغییرناپذیر ملت ایران تعریف شود.
و این یعنی: هر طرح و شرطی که بر پایه رویای شکست‌خورده «فشار حداکثری» و تحقیر نوشته شده باشد، حتی پیش از آغاز، محکوم به شکستی بزرگ‌تر است. غرب آسیای امروز، عرصه آزمون اراده‌هاست و اراده ملت ایران در دفاع از حق خود، آزموده‌تر و استوارتر از همیشه است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.