عماد خورشید طلب:  مصرف در اصطلاح اقتصادی عبارت است از «ارزش پولی کالاها و خدماتی که از سوی افراد خریداری و تهیه می‌شود.» برخی دیگر در تعریف مصرف می‌گویند که ثروت، منبع درآمد است و درآمد خالص (درآمد منهای استهلاک) به دو منظور استفاده می‌شود؛ بخشی از آن به انباشتن ثروت و پس‌انداز اختصاص می‌یابد و بخش دیگر، صرف تحصیل لذت می‌شود. آن قسمت از درآمد که صرف به‌دست آوردن لذت می‌شود، مصرف نام دارد.

سایه مصرف بر زندگی انسان امروز

آگاه: در دانش اقتصاد، مصرف، دو گروه عمده خوراکی‌ها و غیرخوراکی‌ها را دربر می‌گیرد. خوراکی‌ها شامل آشامیدنی‌ها، دخانیات، انواع نان، برنج، گوشت، لبنیات، روغن، میوه و سبزی و غیرخوراکی‌ها شامل گروه‌های پوشاک و کفش، مسکن، اثاثیه منزل، بهداشت و درمان، حمل‌ونقل و ارتباطات، تفریحات و سرگرمی‌ها، خدمات فرهنگی و کالاها و خدمات متفرقه است. به‌عبارت ساده مصرف، یعنی بهره‌گیری از چیزی برای برآوردن یک یا چند نیاز ذاتی. بنابراین، شناخت شیوه‌های درست مصرف و رعایت آن و آشنایی با راه‌های درست استفاده از سرمایه و ابزار کار و لوازم زندگی، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. حالا این الگوی مصرف در مکاتب مختلف دنیا اعم از اسلام و غرب متفاوت است. دنیای غرب می‌کوشد الگوهایی در مصرف به جوامع ارائه دهد که رهآوردی جز فرسایش ثروت و امکانات زندگی آنها ندارد. 
این تلاش غربی‌ها در محورهای زیر خلاصه می‌شود:
- ایجاد احساس نیاز و ضرورت به مصرف کالاهای تجملی و کم‌فایده
-گسترش روحیه مصرف‌گرایی
-انحراف ذهن‌ها از توجه به واقعیت‌های زندگی
اعلام پایان روزگار قناعت و فرارسیدن دوران مسابقه و رقابت در مصرف و زندگی لوکس و تشریفاتی.
غرب سعی می‌کند این اهداف را با شیوه‌های گوناگونی مانند تبلیغ و اشاعه مدگرایی، تنوع‌طلبی در مصرف و بزرگ نشان دادن اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی پی بگیرد و در این راه، از دولت‌ها، رادیو، تلویزیون، مجلات، روزنامه‌ها، سینما، تئاتر و وسایل ارتباطی دیگر بهره می‌برد. بنابراین، پایه‌های الگوی مصرف در غرب عبارتند از: ۱: تمتع و بهره‌وری هرچه بیشتر. ۲: رقابت و مسابقه در مصرف. ۳: تجمل‌گرایی و تشریفات زاید.
آمار و ارقام به‌دست‌آمده در زمینه مصرف انرژی در کشورهای به‌ظاهر پیشرفته نشان می‌دهد که این کشورها بیشترین مصرف انرژی را در سطح جهان دارند. برای مثال، مصرف سرانه انرژی در آمریکا در دهه ۷۰ حدود شش برابر مصرف سرانه انرژی در جهان بوده است یا یک فرد فرانسوی ۳۰۰بار بیش از یک فرد رواندایی انرژی مصرف می‌کند. نکته قابل تامل این است که مقدار زیادی از انرژی به مصرف‌های غیرضرور و صرفا لوکس اختصاص دارد.
شرکت‌های جهانی گرچه در اصطلاح، خود را موتور توسعه و عامل اساسی توسعه در جهان می‌دانند، ولی واقعیت چیز دیگری است. آنان به چیزی جز افزایش سود خود نمی‌اندیشند. آلبرت استریدزبرگ، از متخصصان تبلیغات جهانی می‌گوید: «ما باید خود را از شر یک سلسله‌عقاید متعارفی درباره اینکه چه چیزهایی برای رفع نیازمندی‌های مادی فقر لازم است، خلاص کنیم.» اما باید توجه داشت که انسان اقتصادی در اسلام، مساوی با نیازهای مادی نیست که مصرف او به این نوع از نیازها محدود باشد، بلکه برخی از خواسته‌های معنوی نیز انگیزه مصرف اوست؛ مثل ادای برخی از فریضه‌ها مانند انفاق.
ریشه‌های مصرف‌گرایی نوین
مصرف‌گرایی نوین از اواخر قرن نوزدهم با شعار «بگذار مرزها آزاد باشند» شروع شد و در نیمه اول قرن بیستم به اوج خود رسید. مردم در این پارادایم به مصرف به صورت امری که بر مبنای خواست آنهاست نگاه می‌کنند و فقط بر مبنای رفع نیاز نیست. آنان چیزهایی را می‌خواهند بخرند که بر اثر تبلیغات از طریق فیلم‌ها، مطبوعات، صدا و سیما و شیوه‌های تبلیغاتی دیگر در ذهن نقش می‌بندد. در این خواست و تمنا، استطاعت و توان شخص در نظر گرفته نمی‌شود زیرا ملاک برای وی خواست است نه رفع نیاز. سرمایه‌داری برای پدید ساختن این نوع مصرف‌گرایی در فروش محصولات از نشانه‌ها و نمادها استفاده کرد. اهمیت نشانه‌ها و نمایه‌ها اثر ساختارگرایی بود که به وسیله انسان‌شناس فرانسوی کلود لوی استروس نشان داده شد و به این نتیجه رسیده شد که نشانه‌ها و نمادها که در آگهی‌های تبلیغاتی استفاده می‌شود اثرگذار بوده و در کنار زبان نوشتاری نقش‌آفرین است. (همان). مصرف‌گرایی مسئله‌ای بین‌المللی است که از دیدگاه خرد و کلان قابل بررسی است. امروزه مصرف‌گرایی بی‌رویه گریبان‌گیر اکثر کشورها شده است. شرکت‌های چند ملیتی و جهانی، مناطق آزاد، فضای مجازی اینترنت و تبلیغات ماهواره‌ای مرزها را درهم شکسته و مخاطبان خود را پیدا می‌کند. این وسایل، سلیقه‌ها و فرهنگ مصرف را تغییر می‌دهند. افراد جامعه هر روز دنبال مدهایی هستند که شب از ماهواره دیده‌اند. خرید اینترنتی نیز خیلی از محدودیت‌ها را برداشته است. گاهی در این فضاها کالاهایی خرید و فروش می‌شود که بدون آن امکانش نیست یا به سختی صورت می‌گیرد و در برخی موارد، ناهنجاری‌های اجتماعی شمرده می‌شود مانند خرید و فروش اعضای بدن.
مصرف‌گرایی نوین در پی زیاد کردن مصرف با هدف حداکثر کردن سود است. رویکرد اقتصاددانان نیز تغییر کرده و در پی رسیدن به مصرف انبوه هستند زیرا مصرف انبوه، تولید انبوه و سود بیشتر را به دنبال دارد. برای مصرف انبوه باید افراد بیشتری مصرف‌کننده و نمی‌توان به مصرف طبقه مرفه و ثروتمند بسنده کرد. برای همین با یاری جستن از وسایل تبلیغات جهانی، تمام مردم جهان، در اقصی نقاط آن به مصرف‌گرایی کشیده شدند. برای اینکه مصرف انبوه محدود نشود، تولید از کالاهای ضروری به کالاهای غیر ضروری و لوکس کشیده شد و برای دوام مصرف انبوه، نیازهای کاذب تبلیغ شد. سیاست دیگر، تولید کالاهای یکبار مصرف، بی‌دوام و غیرقابل تعمیر بود تا مصرف‌کننده به جای تعمیر و استفاده دوباره، خود کالا را مجددا خریداری کند. 

ابزارهای مهم مصرف‌گرایی نوین
۱- تاسیس فروشگاه‌های بزرگ؛
۲- تاسیس شرکت‌های چند ملیتی و جهانی؛
۳- تبدیل خرید و مصرف به هنجار و ارزش؛
۴- ظهور مدگرایی و اشاعه نیازهای کاذب؛
۵- تبلیغات گسترده به وسیله وسایل ارتباط جمعی؛
۶- حراج‌های پی در پی؛
۷- استفاده از کارت‌های اعتباری.
در مصرف‌گرایی نوین، اشخاص بدون داشتن نیاز واقعی به دلایلی مانند رفتار متظاهرانه به خرید می‌پردازند و در پاره‌ای از اوقات قادر به کنترل خرید خود نیستند تا جایی که روان‌شناسان این نوع مصرف‌گرایی را بیماری می‌دانند و به معالجه آنها می‌پردازند و در پی یافتن راهکارهایی برای آن هستند. یکی از این راهکارها، نامیدن یک روز از سال به عنوان روز «چیزی نخریدن» است که سپتامبر ۱۹۹۲ به وسیله تددیو هنرمند اهل ونکوو کانادا به هدف مصرف کمتر نام‌گذاری شد (روزنامه تفاهم:‌ ۷/۸/۱۳۸۶). اکنون در بیشتر کشورها یک روز برای این کار اختصاص یافته است (همان). اختصاص این روز برای خرید نکردن، کوشش برای معقولانه مصرف کردن است.
نتیجه آنکه باید فکری اساسی به حال الگوهای مصرفی کرد. با طراحی و دستورکار قرار دادن الگوهای مصرفی است که می‌توانیم یک زندگی عاری از اسراف و کمبود برای همگان رقم بزنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.