آگاه: نسل امروز در محاصره شبکههای اجتماعی زندگی میکند؛ فضایی که پیامها با سرعتی بیسابقه تولید و بازنشر میشوند. در این میدان، هم پرسشهای اصیل شکل میگیرند و هم شبهات سازمانیافته. جوان امروز با انبوهی از تجربهها و روایتهای متناقض روبهرو است و طبیعی است که در برابر هر سخن رسمی یا کلیشهای، موضع احتیاطی بگیرد. او حق دارد بپرسد، حق دارد شک کند و حق دارد که پاسخها را همراه با احترام بشنود. همین واقعیت، تغییر لحن و روش گفتوگو را ضروری میکند. گفتوگوی اقناعی یعنی پاسخ دادن به پرسشها بدون تحقیر، شنیدن بدون قضاوت و ارائه دلیل بدون تحمیل. اقناع، فرآیندی مشارکتی است، نه دستوری.
برای وارد شدن به گفتوگوی موثر درباره حجاب، باید ابتدا زمینه روانی و اجتماعی مخاطب را شناخت. بسیاری از جوانان نه با اصل پوشش، بلکه با تجربه تحمیلی یا نگاه کنترلگرانه مسئله دارند. برخی از آنها از الگوهای ضعیف رسانهای دلزدهاند. گروهی دیگر، دغدغه آزادی فردی دارند و عدهای نیز میان آموزههای دینی و تجربههای زیسته خود دچار دوگانگی شدهاند. اگر این زمینهها نادیده گرفته شود، حتی دقیقترین استدلالها هم بیاثر خواهند بود. گفتوگو زمانی آغاز میشود که مخاطب احساس کند دیده و فهمیده شده است.
بخش مهمی از ناکامی مناظرهها و گفتمانهای رسمی درباره حجاب به همین عدم درک زمینه باز میگردد. بسیاری از مناظرهها با هدف پیروزی در بحث برگزار میشوند، نه ایجاد فهم مشترک. در این مناظرهها از همان لحظه اول، طرفین در موقعیت دفاعی قرار میگیرند و تلاش میکنند دیگری را رد کنند، نه اینکه یک مسئله پیچیده اجتماعی را بفهمند. نتیجه این روش، افزایش مقاومت مخاطب و تقویت شکافهای نسلی است. شیوه صحیح گفتوگو باید به جای ابتلا به جدل، از مرحله همسخنی آغاز شود؛ یعنی ایجاد فضایی امن که در آن جوان بتواند بدون ترس از برچسب خوردن، سوال کند و حتی مخالفتش را بیان کند. مرحله بعد همفهمی است؛ جایی که گوینده تلاش میکند معنای پشت پرسش یا اعتراض را بفهمد. سپس نوبت همتحلیل است؛ یعنی ارائه استدلال روشن، قابل لمس و مستند و در پایان، گفتوگو باید به همراهحل برسد؛ مرحلهای که در آن گوینده و مخاطب احساس میکنند در کنار هم به نتیجهای رسیدهاند.
پرسشهای امروز درباره حجاب از جنس پرسشهای گذشته نیست. جوان امروز میپرسد که چرا حجاب مهم است، چرا باید در جامعه رعایت شود، چگونه با حق انتخاب سازگار است و چرا الگوهای رسانهای، نمایشی واقعی از زن محجبه ارائه نمیدهند. پاسخ به این پرسشها تنها زمانی اثرگذار است که ابتدا پیچیدگی آنها پذیرفته شود. حجاب صرفا یک حکم فقهی نیست؛ پیوندی میان اخلاق، هویت اجتماعی، کرامت انسانی و ساختار فرهنگی جامعه دارد. توضیح این پیوندها باید با مثالهای واقعی، تحلیلهای اجتماعی، دادههای علمی و روایتهای قابل لمس همراه باشد. گفتوگوی اقناعی یعنی تبدیل حکم به حکمت؛ یعنی نشان دادن اینکه حجاب چگونه به کاهش ابژهسازی زنان، افزایش امنیت روانی جامعه، حفظ حریم فردی و تقویت شخصیت معنوی کمک میکند.
در کنار این تبیینها، یکی از مهمترین ابزارهای اقناع، ارائه «الگوی جذاب ایرانی-اسلامی» از حجاب است. جوانان هرگز با شعار قانع نمیشوند؛ آنها الگو میخواهند. اگر زنانی دیده نشوند که با حجاب، فعال، شاد، خلاق و پیشرو باشند، هیچ استدلالی نمیتواند ذهنها را تغییر دهد. الگوی مطلوب باید زیبا، متنوع، هماهنگ با سبک زندگی شهری و سازگار با نیازهای نسل امروز باشد. رسانهها نیز باید روایتهایی واقعی، انسانی و الهامبخش از زنان محجبه ارائه دهند؛ روایتهایی که نشان دهد حجاب نه محدودیت، بلکه انتخابی آگاهانه و بخشی از هویت فرهنگی ماست.
در نهایت، آینده گفتوگو درباره حجاب در گرو تغییر رویکرد است. اگر فعالان فرهنگی به جای تقابل و کلیشه، بر گفتوگوی مشارکتی و محترمانه تکیه کنند، اگر پرسشهای اصیل را به رسمیت بشناسند و اگر بتوانند تصویری زیباییشناسانه، انسانی و معنادار از حجاب ارائه دهند، مسیری تازه گشوده میشود؛ مسیری که در آن امکان اقناع افزایش مییابد و فاصلهها کاهش مییابد. هنر گفتوگو، نه در زیاد حرف زدن، بلکه در درست حرف زدن است.
۱۹ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۱
کد خبر: ۱۸٬۶۸۷
مسئله حجاب در سالهای اخیر به یکی از حساسترین میدانهای فرهنگی ایران تبدیل شده است؛ میدانی که در آن هر واژه میتواند تاثیری مستقیم بر ذهن و احساس جوانان بگذارد. آنچه این میدان را پیچیده میسازد، نه فقط تنوع دیدگاهها، بلکه غلبه شیوههای نادرست گفتوگو است. بسیاری از تنشها و مقاومتها نه از اختلاف نظری عمیق درباره ماهیت حجاب، بلکه از برخوردهای شتابزده، لحن داورانه و فشارهای ارتباطی ناشی میشود. در چنین فضایی، ضروری است به جای روشهای تقابلی، مهارت «گفتوگوی اقناعی» احیا شود؛ گفتوگویی که به جای برخوردهای احساسی، بر فهم متقابل، استدلال روشن و احترام واقعی به پرسشگری جوانان استوار باشد.
نظر شما