آگاه: ٰاز ابتدای سال تا امروز ۶ دی ۱۴۰۴، شهروندان تهرانی ۱۱۹ روز هوای ناسالم برای گروههای حساس، ۲۱ روز ناسالم، دو روز بسیار ناسالم و دو روز در شرایط خطرناک را پشت سر گذاشتهاند. آماری عجیب و نگرانکننده برای مردم که ظاهرا دیگر تاثیری بر مسئولان و تصمیمگیران این عرصه ندارد. قانون هوای پاک به کلی فراموش شده و اگر هر از گاهی مسئولی درباره آن صحبت کند از سر ناچاری است. این در حالی است که هیچکس به طور مستقیم مسئول رفع این معضل نیست و البته
۱۵ نهاد، سازمان و وزارتخانه در این عرصه مسئولیتهایی دارند. اگرچه کارشناسان و حتی مردم نیز بارها اعلام کردهاند که تصمیمات کوتاهمدت راهکار درستی برای مقابله با معضل آلودگی هوا نیست اما مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در گفتوگو با «ایسنا»، راهکارهای تنفس دوباره پایتخت را تشریح کرده است. نکاتی که مرور آنها خالی از لطف نیست اگرچه بارها درباره این راهکارها و تجربیات صحبت شده است.
فاطمه کریمی با اشاره به راههای حل مسئله آلودگی هوای تهران گفت: هیچ شهری در دنیا از لسآنجلس تا سئول و مکزیکوسیتی آلودگی هوا را با یک اقدام یا یک دستور فوری حل نکرده است. تجربه شهرهای موفق جهان نشان داده است که تنها مسیر موثر تکیه بر علم، قانونگذاری دقیق و اجرای واقعی قوانین است. وی افزود: وجه مشترک همه شهرهای موفق انتخاب مسیر علمی مانند قانونگذاری مستمر، ارتقای تدریجی استانداردها و اجرای سختگیرانه قوانین بوده است.
نمونههای مدیریت موفق
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با اشاره به نمونههای موفق مدیریت آلودگی هوا در آمریکا، اروپا و انگلیس اظهار کرد: در آمریکا موفقترین اقدامات، واکنشهای مقطعی نبوده بلکه اجرای مرحله به مرحله و سختگیرانه استانداردهای آلایندگی بوده است؛ استانداردهایی که بهصورت مرحلهای سختتر شدهاند و شرکتهای خودروسازی و صنایع مجبور شدند به آن پایبند باشند. در اروپا شهرهایی مانند لندن و میلان نیز با مدیریت شرایط اضطراری جوی، ایجاد محدودههای کمانتشار و نظارت دائمی بر عملکرد موتور و کیفیت سوخت، طی چند سال کاهش قابل توجهی در آلایندههایی با شاخص ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون و دیاکسید نیتروژن داشتند. کریمی اضافه کرد: تهران با مسئلهای چندوجهی روبهروست؛ از اقلیم خشک و محصورشدگی میان ارتفاعات گرفته تا مصرف بالای سوخت فسیلی، ناوگان فرسوده، جایگاههای سوخت فاقد کنترل تبخیر، ساختمانهای پرمصرف و حضور صنایع در روزهای سرد سال. این شرایط ایجاب میکند تهران مسیر شهرهای موفق را با دقت بیشتری طی کند و همزمان اقدامات فوری و اصلاحات ساختاری را پیش ببرد.
تنها راه تنفس دوباره شهر
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران نمونههای موفقی از اقدامات کوتاهمدت برای مدیریت کاهش آلودگی هوا را توضیح داد و گفت: با نگاه به تجربه شهرهایی مثل سئول، دهلی، مکزیکوسیتی و پکن میتوان به چهار محور اصلی اثرگذار طی چند ماه توجه کرد. آنها کنترل سختگیرانه ناوگان فرسوده و معاینه فنی واقعی، مدیریت تقاضای سفر از طریق هوشمندسازی، مدیریت سوخت و فعالیت صنایع در روزهای وارونگی هوا و کاهش فوری انتشار ترکیبات آلی فرار (VOC) از جایگاههای سوخت را به اجرا گذاشتند البته اقدامات فوری بدون
راه حل بلندمدت، قانونگذاری دقیق و اجرای واقعی قوانین ممکن نیست. وی افزود: تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد موفقیت حاصل دههها قانونگذاری مستمر و اجرای سختگیرانه استانداردهاست و کاهش آلودگی هوا با چند اقدام کوتاهمدت حاصل نمیشود.
کریمی با اشاره به شرایط خاص تهران گفت: راه پایدار برای کاهش آلودگی هوا الزام خودروسازان به رعایت استانداردهای واقعی، بهسازی و نوسازی ناوگان حملونقل عمومی با اولویت ناوگان کم انتشار یا برقیسازی، ارتقای استانداردهای صنعتی و کنترل خروجی دودکشها و ارتقای بهرهوری انرژی در ساختمانهاست که اگرچه مسیری زمانبر است اما تنها راه نفس کشیدن دوباره شهر محسوب میشود.
راه را بلدیم اما کسی اجرا نمیکند
بازخوانی اخبار گذشته و راهکارهای قبلی و قوانینی که درباره مقابله با معضل آلودگی هوا منتشر و مصوب شدهاند نشان میدهد تا حدود زیادی میدانیم که باید چه اقداماتی انجام شود و چه کارهایی نباید ادامه داشته باشد تا از شر آلودگی هوا خلاص شویم. اما در این میان «اراده» لازم برای این کار وجود ندارد. البته برخی نیز اعتقاد دارند که باید نهادهای واسط و اجرایی حضور داشته باشند. رئیس ایرانداک با بیان اینکه هزاران راهکار علمی در دانشگاهها برای چالشهای کشور وجود دارد؛ گفت: در ایران نهاد حدواسطی وجود ندارد که پژوهشها را از دانشگاه بیرون آورده و قابل اجرا کند.
محمد حسنزاده درباره نقش دانشگاهها در حل مشکلات اجتماعی و تبدیل پژوهشها به عمل به «مهر» گفته است: در سالهای اخیر یکی از پرتکرارترین انتقادات به دانشگاهها این بوده که چرا باوجود حجم گسترده پژوهشها و پایاننامهها، مشکلات اجتماعی و اقتصادی همچنان پابرجا هستند. برای پاسخ به این سوال، باید ابتدا جایگاه واقعی دانشگاهها در زنجیره دانش و نقش آنها در حل مشکلات جامعه را بشناسیم.
وی دانشگاهها را مراکز تولید علم و نیروی انسانی توانمند عنوان کرد و ادامه داد: اگر دانشگاه را به کارخانهای تشبیه کنیم، محصول آن دانش، فناوری و نیروی انسانی متخصص است. همانطور که یک کارخانه مواد غذایی مسئول سیر کردن مردم نیست و تنها «محصول» تولید میکند، دانشگاهها نیز مسئول اجرای پژوهشها و پیادهسازی مستقیم راهحلها نیستند.
رئیس پژوهشگاه ایرانداک تاکید کرد: دانشگاه میسازد، تولید میکند و نیروی انسانی را توانمند میسازد؛ اما اجرای یافتهها وظیفه نهادهای اجرایی، نظام حکمرانی، صنعت، بخش خصوصی و جامعه است. این متخصص علم اطلاعات و دانششناسی با بیان اینکه در دانشگاهها پژوهشهای فراوانی در زمینه مسائل مختلف کشور انجام شده است؛ گفت: واقعیت این است که در دانشگاهها تقریبا برای بیشتر مسائل شهری، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و فرهنگی کشور پژوهشهای دامنهدار انجام شده است. پایاننامهها و رسالههای دقیق نوشته شده، مدلها و راهکارهای کاربردی ارائه شده و حتی شواهد تجربی و تحلیلهای قابل اجرا تهیه شده است. وی خاطرنشان کرد: دانشگاهها کمبود راهحل ندارند؛ بلکه کمبود «ترجمه راهحلها به عمل» وجود دارد. راهحلها به مرحله عمل نمیرسند و اجرایی نمیشوند. سالهاست در مجموعه بروندادهای پژوهش کشور، هزاران راهکار علمی برای آلودگی هوا، ترافیک، آب، مدیریت شهری، اقتصاد دانشبنیان، سلامت، انرژی و... آماده و موجود است؛ اما مورد استفاده قرار نمیگیرند.
عضو هیاتعلمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه ما نیازمند یک سازوکار مناسب برای ترجمه دانش به اقدامات اجرایی هستیم، گفت: در ایران، حلقهای حیاتی در زنجیره دانش غایب است. ما نهاد یا مکانیسمی نداریم که پژوهشها را از دانشگاهها بیرون بیاورد و آنها را به زبان قابل فهم، قابل اجرا و قابل تصمیمگیری تبدیل کند. نهادی وجود ندارد که یافتههای پژوهشها را به دست صنعت، دولت و جامعه برساند.
حسنزاده با بیان اینکه برای عملیاتی شدن پژوهشها، به یک اکوسیستم چندبخشی نیاز است، افزود: دولت باید ساختارهایی برای جذب پژوهشها و فناوریها طراحی کند. وزارتخانهها، شهرداریها و دستگاههای اجرایی باید بهصورت مسئلهمحور و سفارشمحور عمل کنند. بخش خصوصی نیز باید انگیزه و توان لازم برای جذب فناوری را داشته باشد. علاوه بر این، رسانهها و جامعه باید به راهحلهای علمی اعتماد کنند و در فرآیند اجرای آنها مشارکت داشته باشند. همچنین کارگزاری دانش نیز باید مانند یک مترجم و واسط، علم را به تصمیمسازی و سپس اجرا تبدیل کند.
نظر شما