آگاه: این در شرایطی بود که حجم جنایتهای این رژیم نسبت به این روزها از هیچ منظر قابلمقایسه نیست. جنایتهای این رژیم در نسلکشی مسلمانان و تبدیلشدن به یک رژیم کودککش و تعدی به سرزمینهای مسلمین از جمله ایران، بیش از پیش ضرورت تحقق این فراز از بیانات امام (ره) را ضروری ساخت. لذا بررسی هویت فرهنگی جامعه اسرائیل و نگاهی به گسلهای اجتماعی آن نقشه راه فرهنگی - اجتماعی تحقق این مهم است. تبیین و تفهیم مفاهیم هویت ملی یکی از مهمترین موضوعهای موردتوجه در علوم جامعهشناسی است و عناصری همچون احساس تعلق و اشتراک در ارزشها، باورها، تاریخ و فرهنگ مشترک در ایجاد همبستگی اجتماعی دارای اهمیت زیادی است. ازاینرو هویت یک جامعه با تقویت حس تعلق و وفاق، به توسعه و پیشرفت جامعه کمک کرده و در مقابله با چالشها و بحرانها نقش مهمی ایفا میکند. این یادداشت در تلاش است تا با بررسی عناصر تشکیلدهنده هویت، گسلهای هویتی جامعه اسرائیلی را تبیین و چگونگی استفاده از این گسلها برای محو این رژیم را موردبررسی قرار دهد.
عناصر تشکیل هویت ملی
از نظر جامعهشناسان، زبان، دین، فرهنگ، نماد ملی، سرزمین، تاریخ، ارزشها و باورها عناصر تشکیلدهنده هویت ملی به شمار میآیند. برخی از این عناصر هویتی مانند زبان، فرهنگ، دین و نماد ملی در جامعه کنونی اسرائیل را میتوان با اغماض - از منظر چالش هویتی - از آن عبور کرد. لیکن عناصری کلیدی همچون سرزمین، تاریخ، ارزشها و باورها در سرزمینهای اشغالی با چالشهای جدی مواجه هستند. دکتر Sammy Smooha ، استاد جامعهشناسی دانشگاه حیفا، میگوید: «اسرائیل کشوری است با تنوع قومی و مذهبی بسیار بالا که فاقد فرهنگ ملی واحد است. این وضعیت، حس تعلق شهروندان را تضعیف کرده و انسجام اجتماعی را شکننده میکند.»
سرزمین
اعلام استقلال از سوی رژیم صهیونیستی با مخالفت کشورهای عربی مواجه شد و زمینه جنگ میان اعراب و اسرائیل را فراهم ساخت. شکست اعراب در این جنگها، منجر به آوارگی فلسطینیان و افزایش تنش در منطقه شد. در حال حاضر وجود گسل امنیتی در سرزمینهای اشغالی در پی غصب سرزمین فلسطینیها و اقدامات جنایتآمیز جنگی از سوی اسرائیل، بزرگترین تهدید امنیتی برای ساکنین اراضی اشغالی از بدو تاسیس بهشمار میآید.
فرهنگ
اگر چه تنوع فرهنگی در جامعه اسرائیلی میتواند عاملی برای رشد و ارتقای این جامعه بهشمار آید، ولی واقعیت آن است که این تنوع فرهنگی تبدیل به تلاقی فرهنگی در آن شده است. وجود مهاجرانی از قلب اروپا، غرب آسیا و شمال آفریقا و سایر مناطق جغرافیایی، بیش از آن که بیانگر تنوع فرهنگی باشد، بیانگر تلاقی فرهنگها در میان ملتی مهاجر است.
گسلهای قومی و نژادی، از بارزترین بحرانهای فرهنگی رژیم اسرائیل
اشکنازیها که اغلب مناصب کلیدی سیاسی و اقتصادی را در اختیار دارند، برتریطلبی آشکاری نسبت به دیگر گروهها نشان میدهند.
سفاردیها و میزنراحیها (یهودیان شرقی) اغلب از تبعیض و نابرابری در فرصتها گلایه دارند.
یهودیان اتیوپیایی با مشکلات شدید تبعیض نژادی و فقر دستوپنجه نرم میکنند.
اعراب ساکن اسرائیل نیز با تبعیض ساختاری و محدودیتهای گسترده حقوق شهروندی مواجهاند.
باورهای اعتقادی
باورهای اعتقادی در جامعه اسرائیل بسیار متنوع است و به چند دسته تقسیم میشود :
یهودیت ارتدوکس: بخش قابلتوجهی از جامعه اسرائیل بهشدت به اجرای دقیق قوانین و سنتهای مذهبی یهودی (هلاخا) پایبند هستند. این گروه شامل شاخههای مختلفی مانند حسیدیها، یهودیان ارتدوکس مدرن و حریدم (فوق ارتدوکس) میشود.
یهودیت محافظهکار و اصلاحگرا: در جامعه اسرائیل گروههایی وجود دارند که به جریانهای محافظهکار یا اصلاحگرای یهودیت مشهورند. این گروهها تلاش میکنند سنتهای یهودی را با دنیای مدرن سازگار کنند.
سکولاریسم و بیدینی: بخش عمدهای از جامعه اسرائیل، بهویژه در شهرهای بزرگ مانند تلآویو، زندگی سکولار دارند و باورهای مذهبی در زندگی روزمره آنها نقش کمتری دارد.
باور به «سرزمین اسرائیل»: برای بسیاری از اسرائیلیها، صرفنظر از میزان پایبندی مذهبی، ارتباط عمیق با سرزمین اسرائیل و مفهوم «سرزمین موعود» از باورهای مهم فرهنگی و هویتساز بهشمار میآید.
تاریخ
عناصری همچون دیاسپورای یهودی، جنبش صهیونیسم، تاسیس دولت، مهاجرت یهودیان به سرزمین اشغالی، هولوکاست، تاسیس دولت اسرائیل و در نهایت جنگهای آنان بخشی از تاریخ و خاطرات مشترک جامعه اسرائیل است که همه این عوامل بهجای آنکه تاکیدی بر هویت ملی باشد، موید عناصری ناکارآمد در تشکیل هویت ملی بهشمار میآید.
شکلگیری جامعه اسرائیلی
با تشکیل دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی، یهودیان سراسر جهان به سرزمینهای اشغالی فراخوانده شدند تا عنصر مردم به عنوان یکی از عناصر مهم در شکلگیری دولت بتواند نقش خود را در شکلگیری جامعه تازه تاسیس یهودی ایفا کند. فراخوان از یهودیان در سراسر جهان در حالی شکل گرفت که به آنان وعده زندگی در ارض موعود با امکانات رفاهی مناسب و امنیت سیاسی - اقتصادی داده شد.
۲۵ درصد از ساکنین اراضی اشغالی که طی این ۳۰ سال اخیر در شهرکهای صهیونیستی سکونت داده شدهاند، امروزه بر این باورند که محل سکونت آنها ارض موعود وعدهدادهشده نیست، بلکه شهروند درجهدو به شمار میآیند که از آنها به عنوان سپر انسانی در مقابله با تهدیدهای امنیتی استفاده میشود یا به عبارت سادهتر، سپر دفاعی انسانی رژیم برای محافظت از پایتخت! به همین دلیل است که شهرکنشینان بر این باورند که این سپر انسانی قرار است از یک و نیممیلیون نفر از شهروندان درجه یک ساکن پایتخت، موسوم به هاگاناییها محافظت کند. موضوع استفاده از سپر انسانی در جامعه اسرائیلی به یک چالش مهم در سرزمینهای اشغالی تبدیل شده است که حتی از این چالش متحد استراتژیک این رژیم نیز در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با ایران مصون نمانده است.
ویژگیهای اصلی جامعه اسرائیلی
جامعه اسرائیل دارای پنج شاخصه اصلی است:
وجود اختلافات طبقاتی به لحاظ اقتصادی و تشدیدشدن این اختلافات در جامعه طی چند سال اخیر این جامعه را تبدیل به جامعهای گرسنه کرده است و جامعه گرسنه از منظر روانی جامعهای وحشی و غیرقابلپیشبینی است.
زندگی اجتماعی در اراضی اشغالی به لحاظ امنیت با فروپاشی مواجه شده است. اقدامات رژیم صهیونیستی در نوار غزه و به دنبال آن وقوع طوفان الاقصی و در نهایت جنگ تحمیلی این رژیم با جمهوری اسلامی ایران، موجب شد که سرزمینهای اشغالی با فروپاشی امنیتی مواجه شود.
جامعه صهیونیستی برای خود اعتبار زیادی قائل است و بهطورکلی صهیونیستها توجه بسیار زیادی نسبت به رعایت آن در جامعه جهانی دارند. از منظر جامعهشناسی، کل حیثیت اسرائیل بر پایه قدرت پدافندی آن است. یعنی پدافندی که بتواند در تبلیغات از آن استفاده ابزاری و رسانهای کند.
موضوع فرادست و فرودست یکی دیگر از موضوعات مهم در جامعه اسرائیل است. به عبارتی دیگر مردم در ۷۴ سال گذشته در اراضی اشغالی با وضعیت فرادست و فرودست - شهروند درجه یک و دو- مواجه هستند.
جامعه اسرائیلی در پادگانی به نام اسرائیل رشد و نمو یافته است. هر فردی که در اراضی اشغالی زندگی میکند، در حقیقت جزء نیروهای ذخیره ارتش این رژیم محسوب میشود و هر فردی که در سرزمینهای اشغالی به دنیا بیاید، نیروی نظامی بهشمار میآید. ذکر این نکته خارج از فایده نیست که ما در ارتش رژیم صهیونیستی با سه مدل انسان سروکار داریم:
الف- دسته اول ژنرالها و فرماندهان که به جز چند اسم از آنها، نشانه دیگری در دسترس نیست! علت اصلی این موضوع آن است که اگر در جنگ اتفاقی برای آنها بیفتد، فردی را جایگزین کنند که به افکار عمومی ضربه وارد نشود.
ب- دسته دوم نیروهای کادر و مستخدم در ارتش هستند. این نیروها عمدتا بعد از گذشت چند سال از عمر خود در ساختار ارتش به دلیل جنایتهای جنگی صورت گرفته، در ارتش دچار نوعی اختلال روانی و مشکلات روحی میشوند.
ج- دسته سوم سربازی اجباری برای زنان و مردان یهودی و دروزی بهجز حریدیها (مردان ۳۲ماه و زنان ۲۴ماه) که پس از پایان این مدت اجباری به عنوان نیروهای ذخیره هستند که چند هفته در سال از سوی ارتش فراخوانده میشوند.
موضوع بیهویتی جامعه اسرائیل در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه این رژیم بر علیه جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگری نمایان شد. در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بخش قابلتوجهی از مردم سرزمینهای اشغالی بهدنبال فرار از فلسطین اشغالی و بازگشت به زادگاه خود در کشورهای اروپایی نظیر آلمان، لهستان، روسیه یا کشورهای آفریقایی و غیره بودند. در مقایسه این اتفاق با جامعه ایرانی بهخوبی در مییابیم که یک ایرانی اگر تصمیم به مسافرت و تخلیه پایتخت بگیرد، نهایتا به شهرهای زادگاه خویش نظیر اصفهان، شیراز، گیلان، مازندران، یزد و غیره و ذالک سفر میکند.
سخن آخر
جنایتهای اسرائیل طی ۷۴ سال گذشته و نسلکشی امروز آنان در غزه محصول چرخش سیاست حکام عربی در قبال موضوع فلسطین و اجرای سیاست تعامل به جای تقابل در مقابله با جنایتهای این رژیم است. محو رژیم صهیونیستی بهعنوان یک ضرورت اجتنابناپذیر از جغرافیای منطقه فقط از طریق نظامی یا شعار مرگ بر اسرائیل محقق نمیشود. آسیبپذیری این رژیم به واسطه چالشهای هویتی و فرهنگی نیز میتواند یکی از راههای اصلی این اقدام راهبردی بهشمار آید.
جنایتهای سازمانیافته این رژیم در نوار غزه و قانونگریزی، منجر به جریحهدارشدن احساسات جامعه جهانی و اعتراضات گسترده مردم در سراسر جهان به این رژیم شده است، بهترین فرصت برای به چالش کشیدن صهیونیستها در عرصه جهانی و تحقق شعار «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود» است که میتوان با استفاده از شبکه ضد صهیونیستی جهانی نسبت به این مهم دست یافت.
نظر شما