آگاه: واقعیت این است که کتاب دیگر آن جایگاه سابق را در زندگی مردم ندارد. نه ازآنرو که مردم بیذوق شدهاند یا دیگر کسی اهل مطالعه نیست، بلکه ازآنرو که کتاب، هم در کیفیت و هم در کمیت، از زندگی روزمره مردم عقب افتاده است. نگاهی به غرفههای نمایشگاه بیندازید؛ انبوهی از کتابهای تکراری، ترجمههای ناقص و عناوینی که تنها برای پُرکردن ویترین ناشران منتشر شدهاند. کتابهای ارزشمند، در میان این انبوه گم میشوند. مخاطب حرفهای که زمانی با اشتیاق دنبال کتابهای تازه میگشت، چرا باید وقتش را صرف یافتن گوهری در میان خاکها کند، وقتی میداند احتمالا چیزی که میخواهد، آنقدر گران است که نمیتواند بخرد؟
قیمت کتاب خود داستانی غمانگیز است. کتاب که زمانی کالایی عمومی و در دسترس بود، حالا به کالایی لوکس تبدیل شده، ویژه قشری خاص که هنوز میتوانند هزینههای سرسامآور آن را بپردازند. وقتی قیمت یک کتاب معمولی از مرز چند صدهزار تومان عبور میکند، طبیعی است که بسیاری از مردم، حتی اگر دوستدار کتاب هم باشند، ترجیح میدهند پولشان را برای چیزهای ضروریتر خرج کنند. نمایشگاه کتاب هم، با همه تبلیغاتش، دیگر آن تخفیفهای جذاب را ندارد. حتی با یارانه پرداختی اول صبح که صف دریافت هم دارد!
اما مشکل فقط قیمت و کیفیت نیست. مشکل اصلیتر، جایی در سبک زندگی مردم ریشه دوانده است. وضعیت معیشتی طوری شده که کتاب، حتی برای بسیاری از قشرهای متوسط، به یک «کالای غیرضروری» تبدیل شده است. وقتی کسی نگران هزینههای درمان، اجارهخانه، یا حتی تامین معاش است، چطور میتواند به کتاب فکر کند؟ کتاب، در چنین شرایطی، تبدیل به یک دغدغه لوکس میشود؛ چیزی که فقط در آرامش و امنیت مالی میتوان به آن فکر کرد. متاسفانه این آرامش برای بسیاری از مردم وجود ندارد.
از سوی دیگر، ذائقه فرهنگی مردم هم تغییر کرده. فضای مجازی و رسانههای دیجیتال، با آن جذابیتهای رنگارنگ و محتواهای سریع، کتاب را به حاشیه راندهاند. چرا باید ساعتها وقت گذاشت و کتابی را خواند، وقتی میتوان در همان مدت، دهها پست آموزشی، تحلیل خبری، یا حتی کتابهای خلاصهشده را در فضای مجازی مصرف کرد؟ این سؤال، ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده و پاسخ آن برای بسیاری، روی آوردن به دنیای دیجیتال بوده است. ناشران هم، به جای تطبیق خود با این تغییر، هنوز درگیر روشهای سنتی هستند. کتاب الکترونیک و صوتی هنوز در ایران جایگاه واقعی خود را پیدا نکردهاند و این یعنی بخش بزرگی از جامعه که میتوانست مخاطب کتاب باشد، از چرخه مطالعه خارج شده است.
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۲
کد خبر: ۱۲٬۸۸۲
دیگر آن شوروشوق قدیمی نیست. سالنهای نمایشگاه کتاب خلوتتر از سالهای پیش شده و غبار بیتفاوتی روی جلد کتابها نشسته است. کسی که زمانی با ذوق و شوق از لیست بلندبالای کتابهای مورد نظرش صحبت میکرد، امروز با بیحوصلگی از کنار نمایشگاه رد میشود. انگار چیزی شکسته است. چیزی که روزی پیوند ناگسستنی میان مردم و کتاب بود، حالا به رشتهای سست و سستتر تبدیل شده. اما چرا؟ چرا نمایشگاه کتاب، این رویداد فرهنگی که زمانی قلب تپنده اهل مطالعه بود، امروز به جایی تبدیل شده که حتی کتابدوستان قدیمی هم با اکراه به آن قدم میگذارند؟
نظر شما