شورای فرهنگ عمومی که یکی از وظایفش نامگذاری روزها و مناسبت‌‏ها در تقویم ملی کشورمان است، خردادماه سال ۱۴۰۰ روز اول محرم را روز شعر و ادبیات آیینی و روز بزرگداشت محتشم کاشانی نام‌گذاری کرد. محتشم کاشانی، برجسته‌ترین شاعر مرثیه‌سرای ادبیات فارسی است.

تسلای شعور آفرین

آگاه: ادبیات آیینی تعاریف متفاوتی دارد اما یکی از کلی‏‌ترین تعاریف، آن بخش از ادبیات که شامل آثار ادبی مذهبی و آثار ملی و میهنی می‌‏شود، ادبیات آیینی نام دارد. به بیان دیگر، شاید بتوان گفت ادبیات آیینی ایرانی انعکاس درهم‌تنیدگی احساسات مذهبی و میهن‌دوستی در ایران ما است. 

ادبیات آیینی، پناهگاهی برای تسلی و آرامش جامعه‌
این شاخه از ادبیات محملی برای انتقال اخلاق، ارزش‌ها و تعالیم دینی ازطریق قصه‌ها، اشعار و روایت‌های مذهبی است و به نظر برخی جزو ادبیات تعلیمی نیز شناخته می‌شود. بهره‌بردن از این ادبیات در مراسم مذهبی که در قالب جمعیت‌های بزرگ برگزار می‌شود بر تاثیر ویژه آن در انتقال سنت‌ها و میراث آیینی می‌افزاید. این ادبیات با بیان حوادث و روایت‌های مذهبی، احساسات و عواطف دینی افراد را تقویت می‌کند. مرثیه‌ها و مدایح مذهبی، احساساتی چون عشق، اندوه و ایمان را در دل مومنان برمی‌انگیزد. ادبیات آیینی حتی در بحران‌ها و دشواری‌ها پشتیبان و حامی روانی جامعه است و می‌تواند پناهگاهی برای تسلی و آرامش جامعه‌ای باشد که نیاز به بازیابی قدرت صبر و ایمان خود دارد.
در تقویم رسمی ایران نام محتشم کاشانی به خاطر اشعار شورانگیز، اثرگذار و ماندگارش در وصف عاشورای حسینی، به عنوان نماینده ادبیات آیینی برگزیده‌ شده است. کمال‌الدین علی بن فتح‌الله، مشهور به محتشم کاشانی و معروف به شمس الشعراء از شاعران برجسته و مشهور قرن دهم هجری قمری است که بیشتر به خاطر اشعار مذهبی و به‌ویژه مرثیه‌های عاشورایی خود شهرت دارد. او در سال ۹۰۵ هجری قمری در شهر کاشان متولد شد. زادگاه او در آن زمان یکی از مراکز مهم فرهنگی و هنری ایران بود. اگرچه دوران نشو و نمای شخصیت او به لحاظ تاریخی چندان روشن نیست، اما قرائن نشان می‌دهد او در محیطی ادبی و فرهنگی پرورش یافته است و به خوبی با متون دینی و ادبی زمان خود آشنا بوده و تحت تاثیر ادبیات سنتی فارسی قرار داشته است. پدرش از ثروتمندان کاشان و اصلش از نراق بود و به شغل پارچه‌فروشی اشتغال داشت. خود نیز شغل بزازی را از پدر به ارث برد و همراه با آن، شاعری را در خدمت سلطان محمد صدقی استرآبادی، مشق کرد و به تدریج به یکی از سرایندگان توانای عصر صفوی و بزرگ‌ترین مرثیه سرای خاندان پیامبر اکرم (ص) در تاریخ ادب ایران مبدل شد. معروف‌ترین اثر او ترکیب‌بندی عاشورایی با مطلع «باز این چه شورش است که درخلق عالم است» معرف همه است. این اثر از مشهورترین و تاثیرگذارترین مرثیه‌های عاشورایی در ادبیات فارسی است که پس از سال‌ها خواندن و شنیدن آن، شوری بی‌مثال در خواننده برمی‌انگیزد. اشعار محتشم به بیان ساده و روان، عمق احساسات مذهبی و تصاویر زنده و تاثیرگذار شهرت دارد. او در بیان مصائب کربلا و حوادث عاشورا با تشبیه و استعاره‌های فراوان از زبان وتصاویری بهره می‌برد که بر عمق جان مخاطب می‌نشیند. گرد هم‌آمدن عناصری چون آشنایی محتشم با تعالیم وروایات دینی، فرهنگ عاشورایی، آشنایی عمیق با میراث ادب فارسی در بستر اجتماعی و سیاسی زمانه خود، محتشم را به شاعری بدل کرد که توانست با تلفیق مضامین دینی و فرهنگی، اثری بی‌بدیل در قالب اشعار آیینی به جای بگذارد که تا به امروز نیز از عمق تاثیر آن کاسته نشده است.

نقش مهم محتشم کاشانی در مرثیه‎ سرایی
او با ایجاد یک سبک خاص در مرثیه‌سرایی و بیان احساسات عمیق دینی، توانست مرثیه‌سرایی را به یکی ازقالب‌های مهم و برجسته ادبیات فارسی تبدیل کند. پس از او، بسیاری از شاعران به سرودن مرثیه‌های عاشورایی پرداختند و این نوع شعر به یک سنت پایدار درادبیات فارسی تبدیل شد. مکتب هندی بسیار از او تاثیر پذیرفت. شاعران بسیاری از سبک و سیاق او در سرودن اشعار مذهبی و آیینی بهره گرفتند؛ برای مثال شعرایی چون وصال شیرازی، قاآنی شیرازی و صائب تبریزی به روشنی تحت‌تاثیر محتشم قرار داشتند و در آثار خود هم از فنون شاعری و هم از مضامین شعری او بهره برده‌اند. محتشم با استفاده از زبانی ساده و روان اما در عین حال عمیق و تاثیرگذار، توانست مخاطبان زیادی راجذب کند. این سبک بیان باعث شد تا اشعار او به راحتی درمیان مردم نفوذ کرده و در مراسم‌ مذهبی همه‌گیر شود. او بدین‌ترتیب با اشعار خود موجب بالندگی ادبیات آیینی شد. 

ضرورت آسیب‌شناسی شعر آیینی
رضا اسماعیلی که از بنام‌‏ترین شاعران آیینی کشورمان است و نشان «درجه یک هنری» هم دارد، معتقد است که متاسفانه بسیاری با تقدس بخشیدن به شعر آیینی، ورود به عرصه نقد و آسیب‌شناسی این گونه ادبی را «گناه کبیره» می‌شمارند و می‌گویند خداوند خودش حافظ دین و آیینش است و نیازی به دلسوزی امثال من و شما ندارد، «بگذارید خدا کار خودش را بکند!» اصلاح دین به من و شما چه ربطی دارد؟! با چنین منطقی، دیگر نیازی به آمدن ۱۲۴ هزار پیامبر برای هدایت انسان نبود. اگر چنین حرفی درست باشد، باید از این به بعد کرکره «امر به معروف و نهی از منکر» را نیز پایین بکشیم و فارغ از درد دین سرگرم کار و زندگی خودمان باشیم! ولی این‌چنین نیست و اسلام مسلمان مسئول می‌خواهد و مسئولیت‌پذیری جز ذات دین‌داری و مسلمانی است.
وی بیان کرده است: متاسفانه در حوزه نقد و آسیب‌شناسی شعر آیینی و هیئت، جامعه ادبی ما موضعی کاملا انفعالی و بی‌تفاوت به خود گرفته است. علت آن نیز مشخص است، یعنی به محض ورود به حوزه پر خوف و خطر آسیب‌شناسی شعر آیینی، گوینده، مظلومانه از سوی کسانی که خود را مسلمان‌تر از رهبر معظم انقلاب، عالمان دینی و پیش‌کسوتان شعر آیینی می‌دانند مورد تکفیر قرار می‌گیرد و سنگ‌باران هجمه‌ها و تهمت‌های سنگین و گوناگون می‌شود؛ تهمت‌هایی از قبیل وهابی، بی‌سواد، دشمن دین، مخالف عزای حسینی، مخالف گریه بر مصیبت کربلا و...! با این هجمه و هزینه سنگین جای تعجب نیست که این عرصه از حضور دلسوزان و دغدغه‌مندان خالی است و همه منتظرند تا دستی از غیب برون آید و کاری بکند!

آسیب‏‌شناسی شعر آیینی از نگاه رهبری
رهبر انقلاب، طلایه‌دار آسیب‌شناسی شعر آیینی هستند و بارها در سخنرانی‌های خود، به  ویژه برای شاعران و مداحان اهل‌بیت به ضرورت آسیب‌شناسی شعر آیینی اشاره و اذعان کرده‌اند که این گونه ادبی باید شعورآفرین باشد.
ایشان در یکی از دیدارهایشان با جمعی از شاعران مذهبی‌سُرا (در اسفندماه سال ۱۳۹۵) با تاکید بر اهمیت محتوای اشعار دینی، خاطرنشان کردند: مدح و مصیبت ائمه (علیهم‌السلام) بخش مهمی از شعر دینی است اما در این بخش باید سخنان معقول، منطقی و برخاسته از نگاه و سلیقه درست به‌کار برده شود و از برداشت‌های عامیانه و سطحی، بیان مسائل جعلی و توهمی پرهیز شود. رهبر انقلاب اسلامی، با اشاره به ظرفیت عمیق احکام و معارف اسلامی، بر استفاده از این مضامین عالی در اشعار دینی تاکید کردند و گفتند: مفاهیم بلند و درس‌آموزی در ادعیه و مناجات‌ها به‌ویژه در صحیفه سجادیه وجود دارد و می‌توان از این اقیانوس و دریای مواج در اشعار مذهبی استفاده کرد. ایشان همچنین در دیدار دیگری که با شاعران داشتند بیان کردند: بعضی از شعرای ما انصافا خوب شعر می‌گویند؛ شعرهای مضمون‌دار خوب راجع به ائمه (علیهم‌السلام) - چه مراثی‌شان، چه مدایح‌شان، چه مناقب‌شان- و خیلی حرف‌های خوبی در شعرهایشان هست، لکن بعضی هم نه. کاری کنیم که شعرهای آیینی یک مجموعه‌ای از معارف ائمه باشد؛ یعنی وقتی‌که این شعر را شما دادید به مداح و فرض کنید این را در جلسه خواند، این به‌قدر چند منبر خوب اثر بگذارد. یعنی اگر واقعا مضامین خوب باشد، اگر شعرش شعر خوبی باشد چون از شیوه‌ هنری استفاده می‌شود، به‌قدر چند منبر خوب اثر می‌گذارد؛ اگر نه، شعرش همین حرف‌های متعارف و معمولی و مثلا همین چیزهایی که ارزش بیان آن‌چنانی ندارد جز برای گریه گرفتن ولی [هدف‌] فقط این نیست. ما نگاه کنیم به شعرهایی که امثال کُمِیت و دِعبل و مانند اینها درباره‌ ائمه (علیهم‌السلام) گفتند. ببینیم آنها چه‌جوری می‌گفتند، چه می‎‌گفتند، چه مضامینی را در آن قصاید بلند می‌گنجاندند؛ اگر انسان بخواهد شعر خوب بگوید، باید این‌جور شعری را بگوید. اگر اینها در اختیار مجموعه اداره‌کنندگان این جلسات باشد، البته خیلی باارزش است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.