آگاه: جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است که سوریه در اثر یک جنگ شناختی و رسانهای به این ورطه افتاده است. او معتقد است علاوه بر جنگ شناختی و رسانهای، تحلیل نادرست ملت سوریه از شرایط منطقهای و جهانی نیز این وضعیت را رقم زد. در ادامه گفتوگوی «آگاه» با او را میخوانید:
اساسا و به صورت ریشهای اگر بخواهیم به ماجرا بپردازیم، تحولات اخیر سوریه یعنی سقوط بشار اسد و رویکارآمدن جولانی، چه هشدارها و نکتههایی برای ما دارد و اساسا چه عواملی به سقوط سوریه منجر شد؟
سوریه قربانی یک جنگ شناختی و رسانهای شد و همچنین عدم حضور و آگاهی کافی ملت سوریه از وقایع. مردم تحلیل درستی از شرایط منطقهای و جهانی نداشتند و تصور نمیکردند که عدم مشارکت و حضورشان در صحنه، کشورشان را به کشتارگاه تبدیل کند و به محلی برای رفتوآمد نظامیان اسرائیل و تهاجمات پیدرپی آنها و در نهایت به کشوری چندپاره مبدل شوند. مردم به دلیل عدم اطلاع و حضورنیافتن در صحنه، آسیب دیدند. البته باید اضافه کنم که حدود ۱۱-۱۲ سال بود که مردم سوریه از درگیریهای داخلی خسته شده بودند، اما غرب و ارتجاع منطقه به دنبال فرصتی بودند تا به حضور سوریه در حلقه مقاومت پایان دهند. سوریه نقش بسیار بزرگی در مجموعه مقاومت داشت؛ هم در کمکرسانی به فلسطین و هم در مقابله با سیاستهای توسعهطلبانه اسرائیل. کشورهای غربی، ارتجاع منطقه و خود اسرائیلیها دست به دست هم دادند و با تشکیل یک ائتلاف عبری - عربی، به فروپاشی دولت سوریه و رویکارآوردن یک گروه تروریستی کمک کردند. اکنون مردم سوریه از شرایط گذشته در زمان بشار اسد یاد میکنند و متوجه میشوند که چه توطئههایی پشت این سیاستها بوده است. بلافاصله پس از رفتن بشار اسد، حملات پیدرپی اسرائیل برای انهدام کلیه ادوات نظامی، پایگاهها و بخشهای دفاعی سوریه آغاز شد. اسرائیل به اختلافات قومی نیز دامن زد که اکنون شاهد جدایی بخشهایی از سوریه هستیم. این درس بزرگی برای کشورهاست که بیدار باشند و بدانند مقاومت هزینهاش بسیار کمتر از سازش است. اسرائیل اکنون میخواهد در بخشهای هممرز با سوریه، یک حکومت مرزی برای خود ایجاد کند؛ مشابه آنچه در دهههای ۶۰ و ۷۰ در جنوب لبنان ایجاد کرد. هدف آنها استقرار حکومتی است که بتواند در برابر حرکتهای مقاومت، از اسرائیل حمایت کند.
آمریکا از چه جهاتی در سوریه مداخله میکند؟ جولانی تا چه حد میتواند خواستههای اسرائیل و آمریکا را برای عادیسازی روابط محقق کند و آینده جولانی چه خواهد بود؟
آمریکاییها از چند جهت در سوریه مداخله میکنند. اول اینکه خودشان مطامع ارضی و نفتی دارند. آنها هنوز از برخی مناطق سوریه نفت استخراج میکنند و پنهانی به بازار میفروشند. دوم، آمریکا تلاش میکند سوریه را ضعیف نگه دارد، زیرا یکی از سیاستهای اصلی آنها در منطقه غرب آسیا، حفظ امنیت اسرائیل است.
در مورد جولانی، غرب و کشورهای عربی فکر میکردند که با رویکار آوردن گروه جولانی در دمشق، میتوانند او را تحت کنترل داشته باشند. اما پیامدهای این اقدام برای جولانی چه خواهد بود؟
اردوغان و عربستان، همسو با غرب و اسرائیل، به روی کار آمدن جولانی کمک کردند. اما اکنون سوریه چندپاره شده است. طبیعتا این وضعیتی که اتفاق افتاده، فضاحتبار است. بشار اسد و پدرش بیش از ۳۰ سال امنیت سوریه را حفظ کردند، اما در کمتر از یک سال، حکومتی روی کار آمد که موجب فاجعه شد. آنها با خیانت به بشار اسد و کمک به جولانی، شرایط را برای تجزیه سوریه فراهم کردند و اکنون قسمتهای جنوبی از سوریه از کشور جدا شده و تجزیه آن آغاز شده است. این نشان میدهد که آنها چه افتضاحی به بار آوردند. رویکار آوردن و حمایت از اینگونه حکومتها، ماهیت حامیانشان را نیز نشان میدهد. همکاری دولت جدید سوریه (تحت رهبری جولانی) با اسرائیل، بهویژه در شرایطی که اسرائیل مشغول کودککشی در غزه است و در سراسر جهان محکوم میشود، موجب سرافکندگی و رسوایی دولتهای حامی جولانی خواهد شد.
آیا هزینههایی که ایران در سوریه متحمل شد و دستاوردهایی که در دوران بشار اسد به دست آورد، بهقولمعروف بربادرفته است یا خیر؟
خیر، این هزینهها بر باد نرفته است. حمایت ایران از سوریه از چند جهت صورت میگرفت:
۱. وظیفه اسلامی و انسانی: اولا، به دلیل ماهیت اسلامی و مسلمان بودن سوریه و بر اساس وظایف شرعی و قانون اساسی جمهوری اسلامی در قبال کشورهای اسلامی مورد تجاوز!
۲. دفاع از امنیت ملی (دفاع پیشدستانه): ثانیا و از جنبه راهبردی، این کمکها در راستای دفاع از امنیت ملی ایران و بر اساس دکترین «دفاع از خود در خارج از مرزها» یا «دفاع پیشدستانه» بود! امروزه موثرترین، ارزانترین و پیشرفتهترین شیوههای حفاظت، در قالب همکاریهای نظامی و امنیتی دستهجمعی با همسایگان تعریف میشود. ما با همکاری با سوریه، در واقع از خودمان دفاع میکردیم. آنها خطراتی را از ما دور میکردند و ما نیز در مقابل، متعهد بودیم در صورت بروز خطر برای آنها، دفاع متقابل کنیم. این هزینهها در مقایسه با آنچه دشمنان ما در سوریه صرف کردند، بسیار ناچیز بود. خود آقای ترامپ میگوید ما هفت میلیارد دلار در منطقه هزینه کردیم که بخش بزرگی از آن در سوریه بود. برخلاف تصور برخی، این کمکها صرفا سرمایهگذاری نقدی برای آینده نبود، بلکه نوعی همکاری امنیتی مستمر بود. چیزی از بین نرفته است؛ ما سالها از این همکاری استفاده کردیم. این وضعیت را میتوان به سیستم حفاظتی یک منزل تشبیه کرد؛ شما هزینهای برای نصب و نگهداری آن میپردازید و تا زمانی که فعال است، از خانه شما محافظت میکند. حتی اگر بعدها سیستم را تغییر دهید، از سالها حفاظت آن بهرهمند شدهاید. مردم ایران بهویژه پس از حمله اخیر اسرائیل به کشورمان، هوشمندانهبودن این سیاست امنیتی را که سالها امنیت و ثبات را برای کشورمان به ارمغان آورده بود، بهتر درک کردند. اینکه سوریه حذف شد، خطر را برای ما روشنتر کرد؛ هرچند این خطر بزرگنمایی دروغین دشمنان ما نیست. دشمنان ما به دنبال ایجاد خطری مانند داعش در سوریه بودند تا آن را به سمت مرزهای ما هدایت کنند. اما این سیاست، خطر داعش را کاملا از میان برد. این سیاست یک دفاع امنیتی هوشمندانه و لازم در چارچوب همکاریهای دستهجمعی بود.
نظر شما