۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۹
کد خبر: ۱۵٬۰۵۶

شکل‌گیری یک مبارزه

جبهه اتحاد

یوسف پورجم ـ پژوهشگر مطالعات تمدنی

چند سال پیش، زمانی که بحث جنگ ترکیبی تازه رنگ‌وبویی جدی به خود گرفته بود، با یکی از دوستان به شوخی می‌گفتیم «بگذار یه جنگ ترکیبی واقعی ببینیم، داخل آن فقط موشک و تانک نباشد، بلکه شبکه‌های اجتماعی، پادکست و حتی شکلک‌ها هم وارد جنگ بشوند!»

آگاه: شاید آن موقع فکر می‌کردیم شوخی است، اما حالا می‌بینیم که این شوخی خیلی زود به واقعیت پیوست. جنگ ترکیبی یا همان جنگ نرم و سخت، بیش از هر زمان دیگری به میدان بازیگرانی نیاز دارد که پشتوانه‌شان اتحاد و انسجام باشد. محور مقاومت به‌عنوان یک جبهه منطقه‌ای، دقیقا در همین نقطه حساس ایستاده است؛ جایی که یکپارچگی و هماهنگی می‌تواند تفاوت بین پیروزی و شکست را رقم بزند.
واقعیت این است که دشمن امروز دیگر فقط به دنبال شکست نظامی نیست. او دنبال تضعیف روحیه، تفرقه‌افکنی و نفوذ در ساختارهای اجتماعی و سیاسی است. با تغییر تاکتیک‌ها و متنوع‌ترشدن ابزارهای جنگ، اتحاد میان بازیگران محور مقاومت نه فقط یک ضرورت بلکه یک الزام استراتژیک است.
اما تحقق این اتحاد، ساده نیست. من بارها شاهد بوده‌ام که اختلافات ریز و درشت، گاهی میان متحدان چه آسیب‌هایی به کلیت جبهه زده است. از رقابت‌های سیاسی گرفته تا سوءتفاهم‌های فرهنگی، همه‌وهمه دیوارهایی نامرئی ساخته‌اند که گاه از هر دیواری بلندترند.
در چنین شرایطی، باید راه‌هایی پیدا کرد که به‌جای تکرار اختلافات، بر نقاط اشتراک تاکید شود. گفت‌وگوی مستمر، احترام به تفاوت‌ها و تمرکز بر اهداف مشترک، کلیدهای طلایی این اتحاد هستند. باید پذیرفت که محور مقاومت، نه یک ساختار همگون و بی‌نقص بلکه مجموعه‌ای متنوع از کشورها و گروه‌هایی است که با همه تفاوت‌هایشان، به یک هدف مشترک چشم دوخته‌اند. از سوی دیگر، اتحاد فقط به معنای داشتن یک خط واحد نظامی نیست؛ اتحاد در حوزه دیپلماسی، فرهنگ، اقتصاد و رسانه نیز باید معنا پیدا کند. قدرت نرم آن چیزی است که امروز می‌تواند شکاف‌ها را پر کند و جبهه مقاومت را قوی‌تر و یکپارچه‌تر نشان دهد. برای من این اتحاد زمانی ارزشمندتر می‌شود که می‌بینم در دل پیچیده‌ترین شرایط، باز همصدای مقاومت از میان تمام هیاهوها به گوش می‌رسد؛ صدایی که پشتش تجربه‌های چند دهه مقاومت و آگاهی سیاسی گسترده‌ای دارد.
نکته مهم دیگر، ضرورت آموزش و تقویت نسل جوان محور مقاومت است. در شرایطی که جنگ ترکیبی بیش از هر زمان دیگری بر تغییر ذهن‌ها و افکار تاکید دارد، باید به پرورش نسلی آگاه و مقاوم توجه ویژه‌ای شود. نسلی که با درک عمیق از واقعیت‌های منطقه و جهان، توانایی مقابله با جنگ روانی و رسانه‌ای دشمن را داشته باشد.
در نهایت باید بپذیریم که جنگ ترکیبی، یک مبارزه چندسطحی است و در این مبارزه، بدون اتحاد واقعی و پایدار، مسیر پیروزی بسیار دشوار خواهد بود. شاید این جنگ بیش از هر چیز، جنگ صبر، درک متقابل و اتحاد باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.