بر اساس آخرین داده‌های منتشرشده توسط وزارت خزانه‌داری آمریکا، بدهی ملی این کشور به رقم بی‌سابقه‌ای رسیده و از مرز ۳۷ تریلیون دلار عبور کرده است که در تاریخ سابقه ندارد. این رکورد در حالی به ثبت رسیده که نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی (GDP) آمریکا نیز در حدود ۱۲۳ درصد قرار دارد که سطحی بی‌سابقه از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون محسوب می‌شود.

آمریکا، بدهکارترین دولت جهان

آگاه: بر اساس گزارش دفتر بودجه کنگره آمریکا (CBO)، پیش‌بینی می‌شود که تصویب قانون جنجالی «لایحه بزرگ و زیبا» که شامل کاهش مالیات‌ها بدون پیش‌بینی کاهش هزینه‌ها یا منابع درآمدی جدید است، طی دهه آینده حدود ۴.۱ تریلیون دلار به بدهی ملی این کشور اضافه کند. ری دالیو، اقتصاددان برجسته آمریکایی نسبت به این روند هشدار داده و تصویر واضحی از این وضعیت ارائه داده است. وی می‌گوید بدهی انباشته همانند «پلاک» در رگ‌های اقتصاد است که می‌تواند به فروپاشی آن منجر شود. دالیو از وضعیت کنونی به‌عنوان «قایقی که به سمت صخره‌ها در حرکت است» یاد کرده و سیاست‌گذاران را به اقدام فوری ترغیب می‌کند.
بر اساس این گزارش، روند کنونی نشان می‌دهد که آمریکا با چالش‌های ساختاری عمیقی در بودجه مواجه است و بدون اصلاحات جدی، جهت‌گیری فعلی می‌تواند نه‌تنها ثبات اقتصادی این کشور بلکه جایگاه دلار را نیز به خطر بیندازد.

بحران مسکن در آمریکا
در رخداد دیگری مربوط به بحران اقتصادی در آمریکا، برنی سندرز، سناتور آمریکایی طی پستی در ایکس به وضعیت وخیم مسکن در ینگه دنیا اشاره کرد و نوشت: این واقعا دیوانه‌کننده است که در ثروتمندترین کشور دنیا، میلیون‌ها نفر نمی‌توانند خانه‌ای بخرند و صدها هزار نفر هر شب بی‌خانمان هستند. ما به سرمایه‌گذاری‌های عمده در مسکن مقرون‌به‌صرفه نیاز داریم، نه تخفیف مالیاتی برای میلیاردرها!
از سوی دیگر، آمریکا در نقطه اوج بحران مالی فاجعه‌باری قرار دارد که به سلطه دلار پایان خواهد داد. در همین راستا، دِسموند لاخمن، معاون سابق صندوق بین‌المللی پول، استدلال می‌کند که دوران «امتیاز گزاف» آمریکا به‌سرعت در حال پایان است. اصطلاح «امتیاز گزاف» توسط والری ژیسکاردستن، وزیر دارایی فرانسه در دهه ۶۰ میلادی، برای اشاره به مزایای اقتصادی که آمریکا به لطف جایگاه دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی از آن بهره‌مند می‌شود، ابداع شد.
لاخمن، ترامپ را به تخریب سیستماتیک اعتماد بازارها به دلار و اقتصاد آمریکا متهم و اظهار کرد که اگر او از توجه به هشدارهای آنها خودداری کند که محتمل به نظر می‌رسد، آمریکا باید در آستانه انتخابات میان‌دوره‌ای سال آینده، خود را برای بحران دلار و بازار اوراق قرضه آماده کند. علائم هشداردهنده همه‌جا هستند، از جمله کاهش ۱۰ درصدی ارزش دلار در برابر سایر ارزهای اصلی؛ بدترین عملکرد آن از حداقل سال ۱۹۷۳ و افزایش ۲۵ درصدی ارزش طلا در سال گذشته که نشانه‌ای دیگر از فروپاشی اعتماد بازار به آمریکاست.
طبق گفته معاون سابق صندوق بین‌المللی پول، روزهایی که جهان به آمریکا اجازه می‌داد فراتر از توان خود زندگی کند، به‌سرعت در حال پایان است؛ اما در پی بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و رفتارهای اعوجاجی او بازارهای مالی جهانی شاهد موجی از نوسانات شده‌اند؛ نوساناتی که نگاه‌ها را به‌سوی آینده دلار آمریکا معطوف کرده‌اند. ارزی که در سال‌های گذشته همواره به‌عنوان پناهگاه امن سرمایه‌گذاران در دوره‌های بحران شناخته می‌شد، اما اکنون به گزارش وب‌سایت «اینوستینگ دات‌کام»، این تصویر در حال تیره‌شدن است.
دین ترنر، اقتصاددان گروه UBS، یکی از دلایل اصلی بی‌ثباتی اخیر دلار را در تغییر رفتار سرمایه‌گذاران نسبت به نگهداری این ارز می‌داند. او معتقد است: بسیاری از تحرکات اخیر نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران درباره درصدی که باید از دارایی‌های خود را به دلار آمریکا اختصاص دهند، در حال بازنگری هستند. این تغییرات رفتاری منجر به کاهش ارزش دلار شده‌اند. 
با افزایش بی‌ثباتی سیاسی در آمریکا، دین ترنر معتقد است که جذابیت دلار به‌عنوان یک پناهگاه امن در حال رنگ‌باختن است. او می‌افزاید: در دنیای امروز، جایی که خود آمریکا به منبع نگرانی و بی‌ثباتی تبدیل شده، دلار دیگر درخشش گذشته را ندارد. ترنر این اقتصاددان انگلیسی معتقد است که تداوم کسری‌های تجاری و مالی در آمریکا، به همراه بی‌ثباتی در سیاست‌های اقتصادی، چشم‌انداز تضعیف بیشتر دلار در فصول آینده را ترسیم می‌کند.

پدیدارشدن نشانه‌های پایان هژمونی آمریکا
کارشناسان و تحلیلگران معتقدند، امروز آمریکا با مجموعه‌ای از نشانه‌های افول روبه‌روست که همزمان پدیدار شده‌اند؛ به‌زعم این کارشناسان اگر این روند ادامه یابد، فروپاشی هژمونی آمریکا بسیار نزدیک‌تر از آن است که تصور می‌شود.
نشانه‌های پدیدار شده افول آمریکا عبارت‌اند از : فروپاشی مشروعیت سیاسی، شاملِ فساد، زوال عقل و بی‌کفایتی در بالاترین سطوح حاکمیتی، از جمله ریاست‌جمهوری. فروپاشی اخلاقی، شاملِ حمایت بی‌قید از نسل‌کشی در غزه، مشارکت مستقیم در جنایات جنگی و حمایت از تروریست‌هایی مانند جولانی در سوریه. ناتوانی نظامی، شاملِ شکست در افغانستان، بن‌بست در اوکراین، ناتوانی در برابر پاسخ نظامی ایران در جنگ ۱۲ روزه و ناتوانی کامل اسرائیل در شکست حماس با وجود پشتیبانی کامل نظامی، اطلاعاتی و لجستیکی از سوی آمریکا، ناتو و متحدان منطقه‌ای غرب. زوال اقتصادی، شاملِ بدهی کلان، تورم مزمن و افول نقش دلار در اقتصاد جهانی. شکاف اجتماعی عمیق، شاملِ قطبی‌سازی شدید، خشونت داخلی، بحران هویت ملی. ظهور نظم جهانی جدید و توجه به این نکته که ایران، روسیه، چین و دیگر اعضای بریکس، در حال ساختن نظمی بدون دلار و بدون آمریکا هستند.
اگر بخواهیم براساس تجربه‌های تاریخی و وضعیت امروز آمریکا پیش‌بینی کنیم، چند سناریو محتمل است؛ سناریوی خوش‌بینانه اینکه اگر آمریکا از سیاست‌های جنگ‌طلبانه دست بکشد، نظم نوین چندقطبی را بپذیرد و اصلاحات درونی انجام دهد، می‌تواند برای ۱۰ تا ۱۲ سال آینده از فروپاشی ساختاری جلوگیری کند. اما هیچ نشانه‌ای از چنین اصلاحاتی دیده نمی‌شود.
سناریوی واقع‌گرایانه، اینکه اگر روند کنونی ادامه یابد، یعنی حمایت از جنگ‌ها، فروپاشی اخلاقی، شکست نظامی و بی‌ثباتی داخلی تداوم یابد، فروپاشی قدرت جهانی آمریکا بین پنج تا هشت سال آینده اتفاق خواهد افتاد؛ یعنی تا سال ۲۰۳۰ میلادی. سناریوی تسریع‌شده، اینکه در صورت وقوع یک جنگ مستقیم با ایران، چین و روسیه یا شورش داخلی گسترده یا فروپاشی مالی ناگهانی، ممکن است این فروپاشی در عرض سه تا پنج سال آینده کامل شود.
اگر چه بسیاری هنوز بر قدرت نظامی و اقتصادی این کشور تاکید می‌کنند، اما تاریخ نشان داده که فروپاشی امپراتوری‌ها همیشه از درون آغاز می‌شود و وقتی بحران‌های داخلی با شکست‌های خارجی و انزوا در نظام جهانی همراه شود، پایان بسیار سریع‌تر از آن‌چیزی‌ست که تصور می‌شود.
اکنون تنها پرسش این است که آیا آمریکا واقعیت جدید جهان چندقطبی را می‌پذیرد یا تصمیم می‌گیرد جهان را با خود بسوزاند؟ نخبگان غربی می‌دانند امپراتوری تک‌قطبی‌شان در حال فروپاشی است؛ آنها دیگر قصد نجات آن را ندارند. آنها با سقوط آن همراه شده‌اند تا در نظم چندقطبی (BRICS) آینده نفوذ کنند و از درون، آن را به نفع خود بازنویسی کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.