حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بارها بر شکل‌گیری نظام بین‌الملل جدید و افول نظم کنونی با محوریت آمریکا اشاره کرده‌اند. ایشان در یکی از سخنرانی‌های‌شان فرموده بودند: «ما در گذشته نزدیک، شاهد شکست سیاست‌های دوران جنگ سرد و نیز یک‌جانبه‌گرایی پس از آن بوده‌ایم. جهان با عبرت‌آموزی از این تجربه تاریخی، در حال گذار به نظام بین‌المللی جدیدی است. خوشبختانه چشم‌انداز تحولات جهانی، نویدبخش یک نظام چندوجهی است که در آن، قطب‌های سنتی قدرت جای خود را به مجموعه‌ای از کشورها و فرهنگ‌ها و تمدن‌های متنوع و با خاستگاه‌های گوناگون اقتصادی و اجتماعی و سیاسی می‌دهند. اتفاقات شگرفی که در سه دهه اخیر شاهد آن بوده‌ایم، آشکارا نشان می‌دهد که برآمدن قدرت‌های جدید با بروز ضعف در قدرت‌های قدیمی همراه بوده است.»

نقش ایران، روسیه و چین در نظم جدید جهانی

آگاه: پایگاه خبری شبکه المیادین در تحلیل خود درباره سخنان مقام رهبری، به روند تحولاتی که منجر به تضعیف آمریکا و غرب شده، اشاره کرده و نوشت که نظم نوین جهانی بر اساس انتقال قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی از غرب به شرق و گسترش ایدئولوژی مقاومت و جبهه‌های آن در حال شکل‌گیری است.
بر اساس این تحلیل، انزوای ایالات متحده آمریکا، انتقال قدرت به آسیا، گسترش ایدئولوژی مقاومت و توسعه میدان‌های آن، سه مولفه و شاخص اصلی گذار از وضعیت کنونی هستند؛ روند تحولات جهانی و منطقه‌ای نیز گواه آن است که ایران و متحدانش در محور مقاومت، پایه‌های نظم نوین جهانی را پایه‌ریزی خواهند کرد. المیادین در ادامه مطلب خود آورده بود: رهبر ایران طی سخنرانی خود، بر اساس داده‌ها و واقعیت‌هایی را مطرح کردند که سه ویژگی تغییر نظم نوین جهانی را نشان می‌دهند، این سه ویژگی عبارت‌اند از: انزوای ایالات متحده آمریکا، انتقال قدرت به آسیا، گسترش ایدئولوژی مقاومت و توسعه میدان‌های آن.

ایران در مرکز نظم نوین جهانی ایستاده است
نقش و جایگاه ایران در نظم نوین جهانی موضوعی بود که علی‌اکبر ولایتی، مشاور مقام رهبری در امور بین‌الملل در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به واکاوی آن پرداخت و با بیان اینکه با نگاهی به تاریخ، به‌جرئت می‌توان گفت ایران بعد از اسلام، هیچگاه تا این اندازه مقتدر، مستقل و تاثیرگذار نبوده است، گفت: یکی از نشانه‌های اقتدار، واکنش سریع و قاطع ایران در بحران قفقاز جنوبی بود. هنگامی که برخی کشورها تلاش داشتند با عنوان «دالان زنگزور»، ارتباط نخجوان و آذربایجان را از طریق ارمنستان برقرار کنند، طرحی که در واقع تجزیه ارمنستان و قطع مسیر ارتباطی ایران به اروپا را هدف قرار داده بود؛ جمهوری اسلامی ایران با هوشیاری و اقتدار در برابر آن ایستاد و این توطئه را خنثی کرد. وی به این نکته نیز اشاره کرد که هم شواهد تاریخی و هم واقعیت‌های میدانی امروز، اثبات می‌کنند جمهوری اسلامی ایران در زمره کشورهای مقتدر، مستقل و دارای توان بالای بازدارندگی در سطح منطقه و حتی جهان است که در مرکز نظم نوین جهانی ایستاده است.
البته فقط مسئولان ارشد جمهوری اسلامی ایران بر شکل‌گیری نظم نوین جهانی و افول آمریکا نمی‌پردازند، بلکه موضوع مذکور به تایید نظریه‌پردازان و متفکران غربی هم رسیده است. فرید زکریا، شاگرد هانتینگتون و تحلیل‌گر برجسته آمریکایی در کتاب خود، «جهان پساآمریکایی» با اشاره به اهمیت دوران‌سازبودن عصر حاضر می‌نویسد: جهان ظرف ۵۰۰ سال گذشته شاهد سه جابه‌جایی ساختاری در قدرت بوده است که حیات بین‌المللی و سیاست، اقتصاد و فرهنگ آن را دگرگون کرده است. اولین جابه‌جایی پیدایش جهان غرب بود. فراگردی که در قرن پانزدهم آغاز و در اواخر قرن هجدهم شتابی خارق‌العاده یافت و «مدرنیته» را به وجود آورد و موجب تسلط سیاسی ملل غربی و تداوم آن شد. دومین جابه‌جایی که در سال‌های پایانی قرن هجدهم رخ داد، ظهور ایالات متحده آمریکا بود که بلافاصله بعد از صنعتی‌شدن به قدرتمندترین کشور بعد از امپراتوری روم و احتمالا قدرتمندتر از مجموع کشورهای دیگر مبدل شد. زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا نیز با اشاره به اینکه در تاریخ هیچگاه بشر تا به این اندازه از نظر سیاسی فعال و آگاه نبوده است، بیداری سیاسی را حقیقت دوران کنونی می‌داند که باعث شده مردم در جوامع داخلی از وضعیت مردمان دیگر کشورها آگاه باشند. این حقیقتی جدید است. این بیداری سیاسی به این معنی است که قدرت و نفوذ هژمونیک قدرت‌های بزرگ، دیگر در تمام جهان امکان‌پذیر نیست.
فرانسیس فوکویاما که خود زمانی از پایان تاریخ نوشته بود، با اشاره به ایده «جهان پساآمریکایی» زکریا می‌نویسد: مطمئن نیستم که او در این مورد درست گفته باشد، اما این حس قوی را دارم که امروزه اقتصاد جهانی به شیوه‌هایی دراماتیک در حال تغییر است. اجازه دهید کمی دقیق‌تر به دنیای در حال تغییر امروز نگاه کنیم. اولین نشانه دنیای جدید، چندقطبی‌بودن آن است. این یکی از مشخصه‌های تغییر جهان نسبت به دوران برتری مطلق آمریکاست.
بنابراین، نظام بین‌الملل دیگر تحت سلطه آمریکا نیست. مصداق آن را می‌توان در بیانیه اخیر بریکس دید. بیانیه‌ای که حملات آمریکا و اسرائیل به ایران را محکوم کرد. این بیانیه که در جریان هفدهمین اجلاس سران بریکس در ریودوژانیروی برزیل منتشر شد، نقطه عطفی در تحولات ژئوپلیتیک جهان و تقویت جایگاه ایران در نظم نوین جهانی ارزیابی می‌شود. این سند که حملات رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان را نقض آشکار منشور ملل متحد و حقوق بین‌الملل می‌داند، از منظرهای مختلف سیاسی، اقتصادی، حقوقی و نظامی برای ایران و نظم بین‌الملل اهمیت دارد.

همکاری ایران، چین و روسیه در شکل‌گیری نظم جدید بین‌المللی
نمی‌توان از نظم نوین جهان سخن گفت و جایگاه ایران، روسیه و چین را نادیده گرفت. این سه کشور ضلع تاثیرگذار نظم موجود را تشکیل می‌دهند. به دلیل آنکه سازمان‌های بین‌المللی همچون ناتو، سازمان تجارت جهانی، صندوق بین‌المللی پول که تحت تسلط ویژه کشورهای غربی هستند، با بحران‌های عمیقی روبه‌رو شده‌اند. تاثیر این سازمان‌ها در شرایط حاضر رو به افول است. رویکرد دولت جدید آمریکا در قبال هم‌پیمانان اروپایی به‌وضوح اختلافات در نهادهایی همچون ناتو و اتحادیه اروپا را به سطح تهدیدات نظامی میان اعضا کشانده است. درعین‌حال تقویت چشمگیر قدرت اقتصادی و نظامی کشورهای جنوب جهانی در حال تغییر معادلات است.
کامران مرادی، کارشناس مسائل بین‌الملل ضمن بیان این مطلب، می‌گوید: البته این کشورها به صورت جداگانه سیاست‌ورزی نمی‌کنند، بلکه نهادهایی توانمند و موثر هم با حضور سایر بازیگران شکل داده‌اند. یک محور ژئوپلیتیک از کشورهای ایران، روسیه، چین و هند شکل گرفته که می‌تواند در آینده نزدیک به طور کامل جایگزین محور غربی توسعه شود. نمونه بارز این تغییر، گسترش سازمان‌هایی مانند بریکس (BRICS) و سازمان همکاری شانگهای (SCO) است که به‌عنوان نهادهای جایگزین برای نظام مالی و امنیتی غرب عمل می‌کنند. برای مثال، بریکس با عضویت کشورهایی مانند روسیه، چین، هند، برزیل و آفریقای جنوبی، در حال ایجاد سازوکارهای مالی مستقل مانند سامانه پرداخت بین‌المللی جایگزین سوئیفت و صندوق ذخیره ارزی مشترک است تا وابستگی به دلار آمریکا و نهادهای غربی را کاهش دهد. باتوجه‌به همین واقعیت‌هاست که به نظر می‌رسد حتی حل مسائل بنیادین غرب آسیا هم نه با مداخله نهادهای غربی، بلکه با نقش بیشتر سازمان‌هایی همچون بریکس و سازمان همکاری شانگهای میسر می‌شود.
دلیل آن هم مشخص است. کشورهای عضو این سازمان‌ها همواره رویکرد متوازن‌تری نسبت به مشکلات منطقه‌ای داشته‌اند، درحالی‌که ایالات متحده و متحدانش دائما با یک‌جانبه‌گرایی، فقط به دنبال به کرسی نشاندن رای خود بوده و هستند. تهران، مسکو و پکن بارها اعلام کرده‌اند که نهادی همچون ناتو، در تامین امنیت مناطق مختلف از جمله اوراسیا ناتوان بوده و به همین دلیل نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی همچون بریکس و سازمان همکاری شانگهای باید مسئولیت بیشتری در رفع مسائل منطقه‌ای برعهده بگیرند و تاکنون این مسئولیت را در تکمیل پازل «نظم نوین جهانی» به‌خوبی ایفا کرده‌اند. روی‌هم‌رفته، اتفاقات صورت گرفته همچون بیانیه بریکس و حمایت آن از ایران، نشان داد، نظم بین‌الملل در حال تغییر است و در این فضا ایران و متحدانش، پیروز خواهند بود.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.