آگاه: ما مردم ایران نیز نیاز داریم تا با تحلیل و بررسی این واقعه مهم و تعیینکننده عبرتهای لازم را بگیریم و بر اساس آن نقاط قوت خود را استحکام بخشیم و نقاط ضعف را جبران کنیم و هر چه کاستی و ناراستی و روزنه و خلل هست را برطرف کنیم.
تبیین نقش مردم در دفاع مقدس اخیر، یکی از مهمترین بخشهای روایت این برهه است و مهمترین بخش از مردم در واقع شناسایی چیستی و چرایی و چگونگی نقشآفرینی جوانان و نوجوانان در این مواجهه عظیم و خاص. رفتار مردم در جنگ اخیر چنان برجسته و آشکار بود که هیچ توان انکار آن یا خدشه واردکردن بر آن را نداشت. حرکت مردم به سمت خنثیکردن هجوم دشمن به قدری درونی و جانانه بود که دست کسی به تحریف آن نمیرسید. مردم با هم جمع شدند، متحد شدند، یکپارچه شدند، نقطه ثقل را تعیین کردند و تکیهگاه را شناختند و جهت ایستادن و مسیر پیش رفتن را یافتند و وارد معرکه شدند.
با اینکه نقطه کانونی و هدف اصلی شلیک دشمن، خواست و اراده مردم برای ماندن در صحنه بود، کوچکترین موفقیتی در این مسیر برایشان حاصل نشد. بلکه بهت و حیرت او را فرا گرفت و دانست که دقیقا و شدیدا دچار اشتباه محاسباتی شده و بار دیگر بدون اینکه واقعیت را درست بفهمد روی میزهای پناهگاههای سرزمینهای اشغالی نقشه فریب و تخریب را کشیده است.
آنچه به محض شروع جنگ رخ نمود، در واقع اسناد یکدلی و یکپارچگی و یکجانی مردم ایران بود که بر اثر تبلیغات منفی شبانهروزی گمان میرفت خدشهدار شده است. این تبلیغات آنقدر فراگیر بود که حتی خود خبرسازان و شایعهپردازان و شبههپراکنان را نیز فریب داد تا دست به اقدامی احمقانه و البته تجاوزگرانه و شیطانی از جنس جنگ دوازده روزه بزنند. اما پایه و مایه محکم امر ملی و نهاد مردم در ایران، همه معادلات را باطل کرد و صحنه جنگ را پس از یک وقفه کوتاه چندروزه به سمت ویرانی خانه دشمن واژگون کرد.
اطمینان مردم به مسئولان و نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی و آرامش مردم که جدیترین ظهور و بروز آن در آرامش بازار خود را نشان داد و اتحاد مردم که خود را در تظاهرات خودشجوش گسترده و پرشمار همه اقشار و اصناف و اقوام و افکار سهیم در ملت، اثبات کرد و مهربانی و دلسوزی و خیرخواهی مردم که خود را در رسیدگی به آسیبدیدگان و دلداری به همدیگر و تقویت رابطهها و نزدیکشدن فاصلهها آشکار شد و میل به همکاری و مسئولیتپذیری و نقشپذیری مردم که خود را در اعلام آمادگی گسترده و حضور عملی اصناف مختلف در میدان رسیدگی به نیازهای مردم کاملا اثبات شد، ناگهان مردم ما را برجسته کرد و به نقطه عطف تاریخ مردم در ایران و منطقه و جهان تبدیل کرد. مردم در این جنگ خود را به عنوان مردمی الگو و نمونه به همه ثابت کردند و میتوانند موضوع مهمی برای محققانی باشند که سعی دارند راجع به دانش و بینش و کنش و روش مردمی بیشتر بدانند و بیشتر بیاموزند. همه حکومتهای جهان نیاز دارند که مردمی وفادار و هشیار همچون ایرانیان داشته باشند. این همه تنها بخشی از صفات خلاق و زندگیساز انسان ایرانی بود که از دل گرد و خاک جنگ برآمد و برجسته شد. انگار دشمن ندانسته بر دریایی دمید که از موجهای عظیم آن آگاهی نداشت. طوفانی از حضور مردم که آتش جنگ را به خانه متجاوز بازگرداند.
آنچه در این باره درخشش ویژه دارد، حضور فعال و مبتکر جوانان در اداره بهینه وضعیت جنگی بود. هم در خط مقدم مبارزه نظامی و هم در خط مقدم امنیت شهری و هم در خطوط مقدم مقابله فرهنگی و اقتصادی و سایبری - رسانهای، اکثریت افراد جوانان و نوجوانانی بودند و هستند که آیندهداران و آیندهسازان ایران خواهند بود. سالهاست که جنگ ترکیبی دشمن تمام ساحتهای زندگی ما را درگیر زیادهخواهی ناجوانمردانه خود کرده و نقاط ضعف و قوت ما را از هر جهت و به هر روش محک میزند تا مسیر نفوذ امن و موفق را بیابد. نسلهایی از ملت ایران که هیچگاه نه مبارزات انقلابی و پیروزی انقلاب را درک کردهاند و نه خیانتها و خباثتهای گروهها و فرقههای ضداسلام و ضدایران و ضدنظام و ضدمردم اوایل انقلاب را و نه دفاع مقدس هشتساله را امروز آماده ارتقای تمدنی و پیشرفت منطقهای و بینالمللی ایران در جنبههای مختلف هستند. تنوع حضور جوانان باعث شده تا روح تازگی در تمام عرصهها، باور و امید به بالندگی و سازندگی را بالا ببرد و آنان در شمار بهترینهای جهان قرار دهد. نشانههای فراوانی از این بلوغ نسلی و برجستگی فطری و میدانی جوانان و نوجوانان ایرانی را میتوان فهرست کرد. اما آنچه در حافظه کوتاه مدت همه ما تر و تازه و سبز است، مدالهای رنگارنگ قهرمانی جهان در رشتههای مختلف و متنوع علمی و عملی و هنری و ورزشی است. برخی کمتر و برخی بیشتر موردتوجه قرار گرفته؛ اما حقیقت آن است که نسل جدید متعهدان و متخصصان اصیل و ریشهدار ایرانی، با وجود هیاهوی تبلیغات مسموم و منفی شبانهروزی دشمنان و موجهای شدید ارعاب و تحقیر و طراحیهای پیچیده فتنه و فریبهای شناختی، به تدریج مسئولیت به دوشکشیدن ایران مقتدر و صاحب نام و نشان مستقل را پذیرفته و بهرغم میل دیگران و ناباوری بسیاری، در حال رقمزدن موفقیتهای روزافزون در حوزههای مختلف است.
جوان و نوجوان ما امروز اتهامات زیادی را علیه خود تحمل میکند. ذیل عنوان نسلZ که در واقع گرتهبرداری از تحقیقات و مطالعات غربیها نسبت به مردمان آنهاست و ترجمه بومی شده و به ظاهر مناسبسازی شده آن، یعنی دهه هشتادیها، قضاوتهای عجولانه و داوریهای نادرست فراوانی نسبت به میلیونها جوان هوشمند و زندهدل و عاقل و ماهر توسط برخی به اصطلاح متخصصان و کارشناسان روا دانسته شد؛ اما برای جوان و نوجوان امروزی این پدیده عجیبی نیست.
نسل جدید را باید در نسبت با زمانهای سنجید که در آن زیست میکند. فرزندان امروز دو جهانیاند. فضای مجازی به عنوان یکی از واقعیترین مولفههای تاثیرگذاری بر زندگی انسان بخشی از زندگی جوانان و نوجوانان ماست. جهانی که هر روز بزرگتر و جامعتر و غالبتر میشود. جهان جوان امروز ما بیمرز است. فناوری توانسته بسیاری از مرزها را از پیش پای انسان بردارد و ارتباط و اتصال جهانی را در همه زمینهها تسهیل کند. جهان امروز، به طور شگفتانگیزی سریع و متغیر است. تحول دائمی شبانهروزی موضوع استقرار و ثبات را به مسئله پیچیدهای بدل کرده است. انسان تمام قوای خود را بروز داده و فعلیت حداکثری بشر را شبانهروز درگیر مناسباتی میکند که پیش از این کمتر وجود داشت. لذا فرصت تامل و تاخیر برای جوان امروز وجود ندارد. جوان ما همواره در مرزهای خود زندگی میکند. هیچ نقطه امن و آسایش خودمانی ندارد. زیرا فناوری همه فضاها را از او ربوده است. جوان ما از همان کودکی میآموزد که حریم خصوصی تقریبا بیمعناست و حریم دل توسط برنامههای رسانهای مختلف به چالش کشیده میشود. نه گذشته، نه آینده و نه حتی حال، جوان امروز در لحظه صفر زندگی میکند. در خط مقدم برخورد با چیزهایی که خودمانی نیستند و حتی گاه در ستیز با ما هستند. همین باعث شده جوان امروز در غربت و تنهایی زندگی کند، حتی اگر در جمع باشد. او دیگر مفهومی به نام عرف را نمیشناسد، چون مجال هیچ استقرار و تامل و طمأنینهای در زندگی ندارد. عرفی که از گذشتگان به ارث برده به سرعت مصرف میشود. شرعش انکار و قانونش پامال میشود. خود را در معرض یک مواجهه تمام عیار میبیند. زندگی را با ابزار فراوان شریک است و نمیتواند بدون آنها نقش و فعالیت و عاملیتی داشته باشد. ابزارها و فرایندهای مهندسی شده بخش زیادی از زندگی او را به خود اختصاص دادهاند و امکان اختیار و انتخاب را در بخشهای فراوانی زدودهاند. بر خلاف این گمان که زندگی در عصر جدید فضای بزرگتری پیدا کرده، جوان مییابد که نهتنها فضا تنگ است، بلکه با قدرت و سرعت به فضای مجازی رانده میشود و حضور فیزیکی و عینی او در بسیاری از موقعیتها بیمعنی و بیمصرف میگردد. جوان امروز به آگاهی بینهایت دسترسی دارد. آن جنس از آگاهی و اطلاع که هیچ ضمانتی برای درست بودن و متعهدبودن و نظاممندبودن در پس آن نیست. جوان خود باید دل به دریای دادههای بیپایان بزند و نیاز خود را بیابد. این یعنی خطر غرقشدن جوان در وضع نامنظم دادهها بسیار بیش از گذشته است. در گذشته سخن از کتب ضاله و گمراهکننده بود. امروز جوان ما تقریبا بدون آنکه بتواند محیط زندگی خود را به طور کامل پاکیزه کند، اجبارا گرفتار در دادههای گمراهکننده از انواع و اقسام آن است. زندگی جوان امروز همواره در شرایط جنگی قرار دارد. زیرا شرایطی که پیش از این نام برده شد، چنان ملغمهای از خودی و ناخودی و بیخودی را در هم میآمیزد که همواره دشمنان در کنار هم و در دسترس یکدیگر و در معرض آسیب و شیطنت و دشمنی و خیانت و امثال آن قرار دارند. زندگی در فضای بحرانی تبدیل به روند عادی جوان امروز شده است. حکومتهای چندگانه بر انتخابهای او اثر میگذارند و او را دائما مجبور به حل مسائل در دستگاههای پیچیده چند معادله، چند مجهول میکنند که معلوم نیست در نهایت آیا پاسخی برای آن خواهد بود؟!
حال این جوان و نوجوان در این تجربه زیسته عجیب که برای گذشتگان ما غیرقابلتصور است، نهتنها غرق نشده، بلکه قدمهای سازنده فراوانی رو به جلو برداشته و افتخارات بسیار زیادی را آفریده است. حال این نسل قوی و هوشمند و متعهد و هشیار و باورمند و امیدوار، ناگهان با تجاوزی غافلگیرانه و فراگیر مواجه شد که صحنه را شکست و بروز بیمقدمه پدیده بزرگ، تامل و سکوت عظیمی را در میان مردم ایران به وجود آورد. در یک آن تمام ظرفیتهای خودمانی یک ملت، نظم رزمی به خود گرفت و همه استعدادها به خط مقدم فراخوانده شد. همانطور که نیروهای نظامی در عرض چند ساعت از شوک اولیه حمله به درآمدند و کنترل اوضاع را به دست گرفتند، مردم ایران به خصوص جوانان و نوجوانان با باز گشتن به زندگی عادی و به شکست کشاندن طرح اجتماعی و امنیتی دشمن، بزرگترین و اساسیترین سهم را در مهار و پایان جنگ ایفا کردند.
دشمنی که تا کنون خود را دوست مقتدر و صاحب اراده و نجاتبخش مردم ایران معرفی میکرد و سعی میکرد با هجمههای دروغ و شایعه و تقلب و فریب، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان دیگری نشان دهد و مردم را علیه حکومتی که خودشان ساخته و پرداخته و نگهداشتهاند، بشوراند و تمام دستاوردهای چند دهه را به وسیله فتنه و خیانت داخلی نابود کند، به شکل ناباورانهای غافلگیرانه و فریبکارانه و با هزار دروغ و ترفند و خیانت، در حالی که نماینده ملت ایران بر سر میز مذاکره بود، شبانه به مردم حمله کرد و شهرهای ما را به خون شهیدان سرفرازمان گلگون ساخت و عطر جهاد را در فضای تنفس ایرانیان جاری ساخت.
ناجوانمردی مردمکشی و دروغ نسبت دادن آن به نظام اسلامی چنان نخنما و رسوا بود که هیچ کس آن را نپذیرفت و موج بیمانند مردم به خصوص جوانان و نوجوانان و نونهالان بود که صورت شهر را علیه تجاوزگر، نظمی دفاعی بخشید و سطح امنیت و سلامت آن را چندین درجه بالا برد. شفافیت صحنه نوری بود که فضا را یکپارچه نشان داد و تاریکیها و سایهها را زدود و اتحاد مقدس را در دل دفاع مقدس پدید آورد.
از سوی دیگر پاسخهای محکم، کوبنده، ویران کننده، دقیق، حساب شده، منطبق با اخلاق رزم انسانی و جوانمردانه و ایستادگی و صلابت و جانفدایی تمام سران و مدیران ارشد و میانی نظام و اداره کمنظیر کشور در تمام زمینهها و همکاری و هماهنگی دو سویه حیرتآور و دور از باور در تجربههای جهانی، بین مردم و حکومت، صداقت و کاردانی و همدلی نظام جمهوری اسلامی ایران را در بالاترین سطح اثبات کرد. اثباتی که نه قابل کتمان بود و نه قابل انکار. تمام این شرایط در مجموع باعث شد تا ما در روزهای جنگ و تا حدود زیادی پس از آن تجربه بینظیری از ظهور و کشف یکپارچگی سیاسی و حکومتی و یکپارچگی رسانهای و نرمافزاری و یکپارچگی تشخیص و اجتهاد میدانی و عینی را شاهد باشیم. گویی این جنگ با تمام زشتیها و آزار و اذیتها و ضررها و خسارتهایش تلنگری بود، برای هشیاری بیشتر مردمی که زندهاند؛ اما گاهی نیازمند بیداری و تمرکز بیشتر روی داشتهها و خواستهها و نیازها و امکانات خویش است. احیای اجتماعی که در پس جنگ رخ داد صفت زندگی را چندین درجه در میان ما بالاتر برد. پویایی و ابتکار و خلاقیت و پایداری مردم ایران را بیشتر کرد و فضاهای جدیدی به روی مردم ما چه در داخل و چه در منطقه و جهان گشود.
جوانان ما امروز دیگر تنها ایرانی نیستند. بلکه الگوهایی رشد یافته از انسان ایرانیاند که در همه عرصهها به جوانان سایر کشورها و ملتها درس ترقی و تعالی میدهند. جوانان ما قویترین جوانان عصر حاضرند. زیرا با وجود دشواریهای فراوانی که بخشی از آن شمرده شد، توانستهاند کشور عزیز و مقتدر ایران را از گزند حوادث نگه دارند و در موقعیتهای بسیاری در جهان بدرخشند و زمینه توسعه و پیشرفت بیشتر کشور و ملت خود را فراهم کنند.
امروز انسان ایرانی یک آگاهی بزرگ به آگاهیهای گذشته خود افزوده و به یقین و اطمینان قلبی رسیده که اگر بناست گشایش و فتح و پیروزی نصیب ایرانیان شود، نه از راه دل بستن به دیگران و وابستگی به کمک و امتیاز دشمنان که از مسیر تقویت خود و احیای اجتماعی و خودسازی مادی و معنوی ممکن خواهد بود. جوانان و نوجوانان ایرانی مورد اعتمادترین نسل برای دریافت امانتی هستند که هزاران سال است بر دوش ایرانیان قدم به قدم و لحظه به لحظه منتقل شده تا به امروز رسیده است.
بدبینیهای القائی دیگران از برخی منافذ فرهنگی، علمی و اجتماعی و رسانهای و سایبری نسبت به جوانان و نوجوانان و نونهالان ایرانی و ایجاد سدشناختی بین نسلها و تولید و تکثیر اختلال و اختلاف و تضاد نسلی بین آنان باید توسط هوشمندترین و مبتکرترین جوانان رفع و دفع و خنثی شود تا جایی که جوانان ایران، جوانان جهان را به سوی آنچه زیست مطلوب و خوب و برگزیده است، فراخوانند و از آنان بخواهند که پشتیبان حکومتهای طاغوتی و جنایتکار و تجاوزگر نباشند. درود بر جوانانی که در تمام صحنههای افتخار پرچم ایران اسلامی را در بالاترین قلهها به اهتزاز در میآورند.
نظر شما