۱۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۰
کد خبر: ۱۶٬۶۴۶

سال‌هاست که موضوع انرژی هسته‌ای و به‌ویژه توان غنی‌سازی، در مرکز مناقشه ایران و غرب قرار گرفته است. از همان روزی که رهبر انقلاب صریح و روشن فرمودند: «انرژی هسته‌ای حق مسلم ملت ایران است.» مسئله تنها یک فناوری یا یک آزمایشگاه علمی نبود؛ بلکه نشانه‌ای از استقلال ملی و توان ایستادگی ملتی بود که نمی‌خواست آینده‌اش را در گرو اراده بیگانگان ببیند. همین جمله به‌ظاهر ساده، در دل خود بار سنگین یک گفتمان تاریخی را حمل می‌کند: گفتمان «ایران مستقل» در برابر نظم سلطه‌گر جهانی!

استقلال و پیشرفت پایدار

آگاه: غنی‌سازی در اندیشه رهبر انقلاب، به معنای دسترسی به فناوری‌ای است که مسیر پیشرفت کشور را به دیگران وابسته نمی‌کند. اگر کشوری برای سوخت نیروگاه، برای تولید دارو، برای پژوهش‌های علمی یا حتی برای امنیت آینده خود، نیازمند باشد و مجبور شود از دشمن خرید کند، طبیعی است که استقلال او به بازی گرفته خواهد شد. اینجاست که غنی‌سازی نه یک موضوع صرفا فنی، بلکه نماد عزت و اختیار ملی محسوب می‌شود. ملت ایران با ایستادگی بر این حق، نشان داد که حاضر است هزینه بپردازد اما آینده‌اش را در گرو اراده قدرت‌های سلطه‌گر نگذارد.
رهبر انقلاب بارها تاکید کرده‌اند که انرژی هسته‌ای صرفا برای امروز ما نیست، بلکه سرمایه‌ای است برای نسل‌های آینده. کشوری که در مسیر توسعه علمی حرکت می‌کند، باید فناوری‌های پیشرفته را در اختیار داشته باشد تا در رقابت جهانی عقب نماند. اگر روزی منابع فسیلی به پایان برسند، اگر نیازهای پزشکی به داروهای رادیویی و پرتودرمانی بیشتر شود، اگر امنیت غذایی وابسته به فناوری هسته‌ای شود، آیا ملتی که دست خالی مانده است می‌تواند عزت خود را حفظ کند؟ پاسخ روشن است. غنی‌سازی در واقع همان «ذخیره راهبردی» ایران برای فرداست؛ همان چیزی که رهبر انقلاب آن را پشتوانه تمدنی و گامی در مسیر ایران قوی می‌دانند.
اما چرا دشمنان با این توان مخالفت می‌کنند؟ مگر ایران بارها اعلام نکرده است که به دنبال سلاح هسته‌ای نیست؟ مسئله دقیقا همین‌جاست که آنها می‌دانند هسته‌ای شدن ایران، ولو در سطح صلح‌آمیز، به معنای تبدیل شدن این کشور به الگویی برای دیگر ملت‌هاست. غرب می‌خواهد انحصار علم و فناوری در دست خودش باقی بماند. اگر ایران توانست در برابر فشارها مقاومت کند و به استقلال علمی دست یابد، این پیام به سراسر جهان مخابره خواهد شد که می‌توان بدون تکیه بر آمریکا و اروپا هم پیشرفت کرد. از همین روست که دشمنی با غنی‌سازی، تنها دشمنی با چند سانتریفیوژ نیست، بلکه دشمنی با هویت و استقلال یک ملت است.
در این میان، نقش رهبر انقلاب کلیدی است. در بزنگاه‌هایی که فشارها اوج می‌گرفت، برخی در داخل کشور نیز زمزمه عقب‌نشینی را سر می‌دادند. اما رهبر انقلاب با صلابت ایستادند و مسیر را روشن نگاه داشتند. ایشان بارها یادآور شدند که «اگر ملت عقب‌نشینی کند، دشمن جلوتر خواهد آمد.» این تدبیر بود که اجازه نداد فشارها، اراده ملی را درهم بشکند. به‌واقع، حفظ غنی‌سازی تنها یک تصمیم فنی نبود، بلکه تصمیمی راهبردی برای پاسداری از هویت و آینده ملت ایران بود. البته این مسیر بدون هزینه نبوده است. تحریم‌های سنگین، فشارهای اقتصادی، تبلیغات گسترده رسانه‌ای و حتی تهدیدهای نظامی، بخشی از بهایی است که ملت ایران پرداخته است. اما پرسش مهم این است که آیا این هزینه‌ها در برابر دستاوردها قابل توجیه نیستند؟ وقتی امروز ایران می‌تواند در بسیاری از عرصه‌های علمی و صنعتی با قدرت سخن بگوید، وقتی عزت ملی در برابر جهانیان تثبیت شده و دشمنان پذیرفته‌اند که بدون حضور ایران هیچ معادله‌ای در منطقه حل نمی‌شود، آیا این همان دستاوردی نیست که ارزش ایستادگی را دارد؟
غنی‌سازی در نگاه رهبر انقلاب، ستون ایران قوی است. همان‌گونه که قرآن می‌فرماید: «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوّة»؛ باید آنچه در توان داریم برای اقتدار خود آماده کنیم. این اقتدار امروز تنها در میدان نظامی خلاصه نمی‌شود؛ علم و فناوری نیز بخشی از قدرت ملی است. ایران با حفظ توان غنی‌سازی، نه‌تنها حق مسلم خود را پاس داشته، بلکه الگویی از مقاومت و امید برای جهان اسلام و ملت‌های مستقل ارائه کرده است.
اکنون پس از سال‌ها کشمکش، روشن‌تر از همیشه است که غنی‌سازی نه یک ماجراجویی سیاسی، بلکه ضرورتی حیاتی برای آینده ایران است. ملتی که حاضر است در برابر فشارها بایستد، راه فردای خود را هموار خواهد کرد. آینده ایران قوی، بر ستون همین اراده و همین فناوری بنا می‌شود؛ ستونی که اگرچه هزینه داشته، اما ثمره آن عزت، استقلال و پیشرفت پایدار است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.