۲۶ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۸
کد خبر: ۱۸٬۹۲۴

ملت ایران قبل از وقوع انقلاب اسلامی، بارها شاهد هجوم نظامی دشمنان خارجی بودند و در این مقاطع حساس، فراز و نشیب‌های زیادی را پشت سر گذاشتند.

آگاه: در دوره انقلاب اسلامی اگرچه به پشتوانه مقاومت حاکمیت مرکزی، از تعدد حملات نظامی کاسته شد اما دشمن همچنان دست از تحرک نظامی برنمی‌داشت و با توانی مضاعف به دنبال تصرف خاک ایران بود. تسلط کامل بر ثروت ملی ایران از نخستین روز ورود جریان استعمار، مهم‌ترین خواسته‌ دشمن بود و ایستادگی انقلاب اسلامی در برابر این سلطه‌جویی، جبهه‌ دشمن را به دلهره انداخته بود. دشمن در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب، همواره در پی تکرار و تشدید این تحرکات نظامی بود و تا مدت‌ها به همین راهبرد پایبند ماند. اما در سال‌های بعدی، تسلیم‌ناپذیری توأمان دولت و ملت ایران، دشمن را از ادامه این مسیر مأیوس کرد. شکست پروژه تصرف خاک ایران در جریان جنگ هشت ساله، دشمن را به این باور رساند که تحرک نظامی علیه ایران، نتیجه‌ای جز اتلاف نیروی جبهه‌ خودی و تقویت روحیه‌ ایستادگی جبهه‌ مقابل نخواهد داشت. پیرو همین تحلیل، توجه دشمن در سال‌های متمادی انقلاب بیش از هر چیز، معطوف به تهاجم رسانه‌ای علیه ایران شد. دشمن به خوبی فهمیده بود که در صورت تداوم همراهی مردم با حاکمیت، در رویارویی نظامی نیز شانسی برای پیروزی نخواهد داشت و برای تسلیم ایران، ملزم به ایجاد شکاف عمیق میان دولت و ملت ایران است تا از این طریق، حمایت فضای عمومی را جلب کرده و در سایه همراهی مردم، موفق به تسخیر نظامی ایران شود. سناریویی که دشمن در جنگ ۱۲ روزه، انتظار وقوع آن را می‌کشید اما این بار هم ناکام بود. مردم ایران نه تنها در تهاجم نظامی علیه حاکمیت مرکزی با دشمن هم مسیر نشدند بلکه متحد و یکپارچه مقابل او ایستادند. با این حال دشمن، همچنان بر تداوم تبلیغات رسانه‌ای اصرار می‌ورزد و امید دارد که با تسخیر فکر و ذهن ایرانیان، آنها را مجاب به تبعیت از خود کند.همانطور که رهبر انقلاب فرمودند: «ما در کانون یک درگیری تبلیغاتی و رسانه‌ای هستیم، با یک جبهه وسیع. تصرف این ملک به عملیات نظامی میسر نبود و به فشار اقتصادی محقق نشد. امروز فقط و فقط امید به یک جنگ فکری و معنوی است. فشار نرم برای شکستن مقاومت ملی و مجبورسازی ملت به تسلیم.»
در چنین شرایط حساسی، تغییر آرایش رسانه‌ای و مقابله با نفوذ رسانه‌ای دشمن، به امری حیاتی تبدیل شده است. نیروهای جبهه‌ انقلاب برای خنثی‌سازی عملیات رسانه‌ای دشمن، مکلف به پیگیری دو راهبرد اساسی هستند:
۱. افشای ذات خبیث دشمن
دشمن در فضای رسانه، سعی وافری بر تطهیر جنایات خود دارد و هر جنایتی را تلاش برای تحقق صلح و آزادی معرفی می‌کند.
همانطور که برای مشروع نمایی حملات نظامی خود به عراق و افغانستان، این کشورها را محور شرارت نامید و این حملات نظامی را برای حفظ ثبات و امنیت جهان ضروری دانست یا وقتی به نسل‌کشی مردم مظلوم غزه پرداخت، از این جنایت انکارناپذیر در قالب مبارزه با تروریسم تجلیل کرد و این اقدام را تنها راه نابودی گروهک تروریستی و مخرب حماس معرفی کرد. تمام اینها در حالی است که بر اساس شواهد متعدد تاریخی؛ خود دشمن بزرگ‌ترین مانع بازگشت صلح و امنیت به منطقه است. این خود دشمن بود که با اشغال‌ فلسطین، جنگ و جنایت را آغاز کرد و با سگ هاری همچون اسرائیل، به جنایت گسترده علیه مردم منطقه پرداخت. جنگ‌های بزرگ منطقه از جمله جنگ‌های اسرائیل در سال‌های ۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ میلادی با اعراب، از همان نقطه شروع شد. اکنون که دشمن بار دیگر سعی در تطهیر خشونت دارد و تحرکات نظامی اخیر خود را صلح از طریق قدرت می‌نامد، باید با استناد به شواهد تاریخی فوق، ذات خبیث دشمن را افشا کرده و این توطئه رسانه‌ای را در نطفه خفه کرد.
۲‌. افشای نقاط ضعف جبهه‌ دشمن
آمریکا و اسرائیل در شرایطی به بزرگ‌نمایی مشکلات داخلی کشور می‌پردازند که خود آنها بیش از ایران، به این مشکلات مبتلا هستند. نتانیاهو در حالی کمبود آب ایران را به باد سخره می‌گیرد که به اعتراف تلویزیون خود اسرائیل، مردم این کشور به آب آشامیدنی دسترسی نداشته و فعلا چاره‌ای جز تصفیه آب از طریق جوشاندن آن ندارند. باید با افشای این نقاط ضعف فاحش، جبهه رسانه‌ای دشمن را در موضع ضعف قرار داد تا دیگر نتواند از طریق بزرگ‌نمایی مشکلات داخلی کشور به افکار عمومی ایران نفوذ کرده و خود را منجی مردم معرفی کند. اگر همه به این واقعیت پی ببرند دشمن بیش از خود ما، گرفتار نقاط ضعف است، دشمن چگونه می‌خواهد خود را منجی معرفی کند وقتی خودش نیاز شدیدتری به منجی دارد؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.