آگاه: مرور وقایع دفاع مقدس در این زمینه بسیار راهگشاست و بطلان القائات فرهنگی دشمن را بر همه آشکار میکند. بازخوانی درسهای تاریخی دفاع مقدس، امکان مقاومت در برابر هجوم فرهنگی دشمن را فراهم کرده و به بازآفرینی ارزشهای انقلابی منجر میشود. نگارنده در ادامه یادداشت نشان میدهد که چگونه با بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی دفاع مقدس میتوان بطلان القائات فکری دشمنان انقلاب را ثابت کرده و این توطئه فرهنگی را در نطفه خفه کرد. در همین راستا، ذکر یک گزاره تاریخی از دفاع مقدس به عنوان نمونه عینی، میتواند به تفهیم هرچه بهتر بحث کمک کند.

تجربه دفاع مقدس و اثبات بطلان تفکیک ملیت و اسلامیت
انقلاب اسلامی در نخستین روزهای پیروزی، از جانب مخالفان خود با این نقد مواجه بود که انقلابیون ایران و پیروان خط امام نمیتوانند خود را میهندوست و مدافع منافع ملی معرفی کنند چون تفکیک اسلامگرایی و ملیگرایی اجتنابناپذیر است و پایبندی نیروهای انقلابی به اسلام، در نهایت آنها را ناچار به نقض منافع ملی خواهد کرد. جبهه ملی به عنوان جریان پیشگام ملیگرایی ایرانی و یکی از اصلیترین دشمنان انقلاب اسلامی، مهمترین حامی تفکیک اسلامیت و ملیت بود و انقلاب اسلامی را به جرم تلاش برای برپایی حکومت دینی، متهم به نقض مصالح ملی میکرد. از این رو همواره با ورود احکام دینی به قلمرو قانونگذاری سیاسی مخالفت میکرد و سکولاریسم را اصل اساسی حکمرانی سیاسی میدانست. جبهه ملی در جریان اعتراض به تصویب لایحه قصاص حتی از تظاهرات گسترده خیابانی نیز دریغ نکرد تا جایی که امام خمینی حکم به ارتداد آنها داد. این جریان در حالی به بهانه تامین مصالح ملی در برابر اجرای قوانین دینی مقاومت میکرد که در سایر سطوح کنش سیاسی، با ملیگرایی و میهندوستی کاملا بیگانه بود. به همین خاطر در جریان کودتای ۲۸ مرداد و وقایع پس از آن، هرگز موفق به تامین استقلال ملی نشد. چراکه امید بخشی زیادی از اعضای جبهه ملی چه قبل از وقوع کودتا و چه پس از آن، معطوف به اقدام آمریکا شده بود و آمریکا نیز بر خلاف تصور برخی اعضای جبهه ملی که با پیروزی جان اف کندی، امید به تغییر سیاستهای قبلی آمریکا داشتند، نه تنها در سیاست استعماری خود تجدید نظر نمیکرد بلکه با توانی مضاعف به غارت منابع نفتی کشور و نقض استقلال ملی ایران میپرداخت. دفاع مقدس آزمون تاریخی دیگری برای اثبات میهندوستی جبهه ملی بود ولی این بار هم نشانهای از ملیگرایی در کنش سیاسی جبهه ملی دیده نشد. جبهه ملی عملا هیچ نقشی در حفظ خاک ایران ایفا نکرد و از هیچ طریقی سعی در یاری سربازان وطن نداشت. این در حالی بود که انقلابیون کشور که تا پیش از این، مدام در معرض نسبت ناروای نقض منافع ملی قرار داشتند، در حفظ تمامیت ارضی ایران نقشی حیاتی ایفا کردند. اینگونه بود که تجربه دفاع مقدس، تهاجم فرهنگی دشمنان انقلاب برای تفکیک اسلامیت و ملیت را بیاثر کرد و میهندوستی رزمندگان اسلام را در تاریخ جاودانه کرد. رهبر انقلاب در توصیف این تجربه تاریخی میگویند: «از اول انقلاب، یک گروهی سعی میکردند گرایش به ملیت را و نام ایران را و بزرگداشت ایران را در مقابل گرایش اسلامی و انقلابی قرار بدهند و تفکیک کنند بین مسئله ملیت و مسئله اسلامیت. جنگ، دفاع مقدس و شهدای عزیز ما این وسوسه باطل را به طور واضح و به صورت عملی ابطال کردند. امتحان بزرگ جنگ پیش آمد، به مرزهای کشور حمله شد، ایران مورد تهاجم قرار گرفت، آن هم نه فقط تهاجم یک دولت و یک همسایه، [بلکه] یک تهاجم بینالمللی به معنای واقعی کلمه که مکرر این را عرض کردهایم؛ آن کسانی که ادعا میکردند طرفدار ایران هستند، از ترس درون خانههای خودشان خزیدند و حاضر نشدند یک قدم برای دفاع از مرزهای کشور بردارند، بعضیهایشان هم که گذاشتند رفتند از کشور؛ همان کسانی که مدعی طرفداری از ایران و ایرانیت بودند! چه کسی از مرزها دفاع کرد؟ بچهمسلمانها، نمازشبخوانها، چیتسازیانها، سلگیها، لشکر انصارالحسین؛ اینها دفاع کردند، اسلام دفاع کرد از مرزهای ایران. اسلامیت و ایرانیت دو قطب متضاد نیستند، یک حقیقتند. هر کسی طرفدار اسلام شد، هر کسی سرباز اسلام شد، از هر ارزشی ــ از جمله ارزش میهن و وطن ــ به طور طبیعی دفاع میکند. حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الایمَان؛ این از ایمان است.» ۰۵/۰۷/۱۴۰۲
نظر شما