۳ دی ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۷
کد خبر: ۱۹٬۱۴۰

تجاوز ۱۲ روزه دشمن بار دیگر باعث شد تا ما درباره آمادگی‌های پیش از جنگ و پشتیبانی‌های حین جنگ و جبران و ارتقای پس از جنگ جدی‌تر بیندیشیم. در این برهه حضور نزدیک و دائمی و فعال دشمن را بیش از گذشته لمس کردیم. مفهوم جنگ ترکیبی برای ما زنده‌تر شد. دانستیم که دشمن و دشمنی به هیچ وجه یک توهم تحلیلی و ذهنی نیست؛ یک واقعیت عینی است.

آتش‌بس؛ شروع حرکت قلم

آگاه: اگر بدانیم در کجای صحنه ایستاده‌ایم و در معرض چه تهدیدهایی هستیم، احتمالا باعث خواهد شد در آینده از رفتار خصمانه دشمن غافلگیر نشویم. بلکه تاثیراتی بر معادله و موازنه قدرت بگذاریم که تعیین‌کننده نوع و زمان جنگ آینده باشد. در جنگ‌های ترکیبی همه مردم در خط مقدم زندگی می‌کنند؛ پس همه بخشی از جنگی هستند که لزوما انتخاب آنان نبوده است. پس باید درباره زندگی در خط مقدم بیشتر کنجکاو باشیم و بیشتر بدانیم و مهارت خود را در این باره افزایش دهیم. اصلی‌ترین بعد جنگ ترکیبی، جنگ در حوزه ذهن و روان ماست. یعنی ما در میانه یک جنگ تمام‌عیار رسانه‌ای و تبلیغاتی و فرهنگی هستیم که زنده‌ترین و گسترده‌ترین لایه از جنگ‌های هیبریدی است. هدف اصلی جنگ تبلیغاتی، فروپاشی ذهنی و روانی انسان‌ها و در اختیار گرفتن همه امکانات یک کشور و یک ملت است. دستکاری نرم‌افزاری ذهن دشمن همه صورت‌های دیگر جنگ را نیز مدیریت می‌کند. برخورد نظامی واقع شده و ما با شهادت عده‌ای از عزیزان‌مان مواجه‌ایم. برخی تحلیلگران در چنین مواقعی با نگاه بدبینانه جبهه خودی را زیر ضرب می‌برند. نقدهای تند و مخرب که چرخه اراده دشمن را تکمیل می‌کند. برخی نیز به این می‌اندیشند که گام بعدی برای پاسخ به دشمن چه می‌تواند باشد و برای جبران آسیب‌ها چه کاری می‌توانند انجام دهند؟ وقتی ظرفیت جنگ نظامی به هر شکل فروکش کرد، ظرفیت‌های پیشروی و پیروزی کدام است؟!

آتش‌بس؛ شروع حرکت قلم
در ساعات پایانی روز عاشورای سال ۶۱ هجری قمری تصور بر این بود که روزشمار تاریخ اهل بیت پیامبر(ص) به پایان رسیده و بنی‌امیه توانسته‌اند با محاصره و تحریم و هجوم حداکثری و زیر پا گذاشتن تمام خطوط قرمز شناخته شده عرفی و شرعی و قانونی، اقدام به حذف امام و ذبح امت کنند. وقتی حضرت زینب (سلام‌الله علیها) در کاخ ابن مرجانه از زیبایی سخن گفت، بسیاری متعجب و متحیر بودند که او چه می‌بیند و از چه چیزی سخن می‌گوید. اگر کمی به عقب برگردیم خواهیم دید که پیامبر اکرم(ص) در روزهای آخر عمر مبارکشان از طرح ثقلین سخن می‌گویند. دو یادگار متحد که یکی متن معیار و دیگری انسان الگو بود. پرداختن به طرح‌واره‌های اصیل می‌تواند به عنوان سند پایه، زیست مومنانه را برای ما تفسیر کند و تحلیل و تبیین درستی از آنچه هست و آنچه باید باشد و آنچه این دو را به هم می‌رساند، فراهم کند. در طرح‌واره ثقلین رمز راهیابی و رستگاری، زندگی در چارچوب متن معیار و الگوی معتبر است. اگر نه انسان ناگزیر سر به گمراهی خواهد گذاشت و حتی ممکن است در برابر راه حق صف‌آرایی کند. ادعا این است که بهره ما از طرح‌واره ثقلین در زمینه مقاومت و زمانه انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ایران است. حضرت امام خمینی (ره) در پیام تبریکی که به مناسبت اعلام نتایج همه‌پرسی ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ صادر شد، فرمودند: «من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می‌کنم.»
دشمنان انقلاب اسلامی ایران به تجربه می‌دانستند که اقامه امامت در قامت یک ملت، یعنی رهاسازی ظرفیت انسان در روی زمین و برچیده شدن تمام فرصت‌های سلطنت و طغیان از سوی مستکبرین و ابرقدرت‌های شیطانی. پس شکست دادن ملت ایران به هدف اول آنان تبدیل شد. در واقع انقلاب اسلامی مردم ایران نوعی شکوفایی از دل تاریخ ثقلین و قدم گذاشتن در مسیر کربلا بود. این حقیقت را دشمنان انقلاب به خوبی دریافته‌اند. ترس بزرگ دشمنان انقلاب اسلامی الگو شدن مردم ایران برای دیگران است. آنان می‌دانند که اگر چهره پیروز مردم ایران به جهان مخابره شود، این شهرت باعث خواهد شد دیگر مستضعفان نیز مسیری را که ایرانیان آزموده‌اند و به نتیجه رسانده‌اند طی کنند. واکنش طبیعی، شروع یک جنگ تبلیغاتی تمام‌عیار علیه ایران و ایرانی و اسلام و انقلاب است. پس منطق دشمنی با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران از این منظر روشن است. شیوه‌های دشمنی نیز متمرکز بر منصرف کردن مردم از طرح ثقلین و امتدادهای آن به هر قیمتی است.

نشاندن معنی به جان مخاطب
تمام پیامبران معجزاتی داشتند تا با برانگیختن اعجاب مردم و اثبات عجز آنان در برابر قدرت خداوند، صداقت دعوت خود و اصالت پیام خود را اثبات کنند. اما دین در آخرین به روزرسانی خویش با نام نوعی خود یعنی اسلام معرفی شد. انگار دین در این الگو، نقشه میانجی بین انسان کامل و انسان سالک است و معجزه آن احیای عملگری انسان بدون سلطه بیرونی و متکی بر حرکت فطرت و اثر عبادت است. ما در اینجا انتظار معجزه‌ای معنوی را می‌کشیم. در اینجا معجزه زنده، احیای انسان توسط متن معتبر و الگوی معیاری است که تک تک آحاد بشر را تا همیشه تاریخ به چالش حضور خویش دعوت می‌کند. همه چیز در انسان اتفاق می‌افتد؛ پس در اینجا آنچه اهمیتی اساسی دارد، انتقال پیام و رساندن رسالت و نشاندن معنی به جان مخاطب است. با کمی دقت حساسیت و لطافت این دعوت و کاری که بناست انجام دهد، آشکار خواهد شد. هر کس باید درون خود برانگیخته شود و بر اساس میزان معجزه برانگیختگی ایمان بیاورد.
از همین جا می‌خواهم سخن را به نقش رسانه در به کارگیری ظرفیت‌های دین اسلام پیوند دهم. اگر بناست اسلام ارتباط و اتصالی بین متن معیار و الگوی معیار و عقل انسان و ذهن انسان و میل انسان برقرار کند و آنگاه با برانگیختگی انسان از درون، او را به سوی نقطه اعلای شکوفایی خویش برکشد و همه سلطنت‌های بیرونی را انکار کند و اقتدار درونی را به عنوان عیار کرامت انسانی معرفی کند، به شدت نیازمند رسانه است. مراقبت از طرح ثقلین، مراقبت از یک انتقال نرم روحانی و وجدانی و عاقلانه است. لذا فرمودند که هیچ پیامبری همچون من رنج نکشید. نفوذ به قلب دشمنان و منقلب کردن آنان از درون، هنر پیامبر اکرم(ص) بود. در رابطه‌ای شفاف و زلال، بدون هیچ سلطه‌ای، افراد تمام جاهلیت‌های انباشته را پشت سر می‌گذاشتند و به سوی اخلاص در توحید و زیست مومنانه می‌شتافتند.
پیام خداوند باید بر عقل‌ها می‌نشست و با نفس‌ها سخن می‌گفت و به چشم دل مردمان می‌آمد. این مبارزه نرم و پیشرفت معنوی نیازمند رسانه بود. یک‌سو منطق قرآن و اصالت فطرت را در دست داشت و سوی دیگر تمام ابزارهای اختلال در شنیدن و فهمیدن و پذیرفتن را. دشمن سعی می‌کرد به هر نحو ممکن نگذارد تا این صدای آشکار به قلب پیچیده در انکار برسد. هر دو طرف از رسانه استفاده می‌کردند. یکی برای آگاهی‌بخشی و دیگری برای اختلال و تحریم آگاهی. متن بودن معجزه باعث می‌شد تا شگفتانه‌هایی که معجزه را معجزه می‌کند، نه در فضای بیرون که در فضای روح و جان افراد تحقق پیدا کند. لذا انسان‌ها به نسبت پالودگی و پاکیزگی که دارند، راحت‌تر و زودتر به حقیقت قرآن و رمزگان هدایت آن دست می‌یابند. دشمنی با ثقلین تبدیل به سنت رایج بین دشمنان اسلام ناب شد و همواره بر اساس آن طراحی‌های بسیاری صورت پذیرفت. شاید آشکارترین و بی‌پرواترین تلاش دشمن برای محو آثار ثقلین در حادثه کربلا اتفاق افتاد. امام و یارانش محاصره شدند؛ تحریم شدند و طی تدابیر جدی و سختی اجازه داده نشد تا پیام امام به لشکر برسد. در پایان روز به نظر می‌رسید، ثقلین شکست خورد و طغیان بنی‌امیه به پیروزی رسید.
شهادت در خط مقدم، پیام آشکاری است که به هر دلی برسد، آن را خواهد لرزاند. گروهی را می‌ترساند و گروهی را جذب می‌کند. بنی‌امیه با دست خود پیام حق را از محیط محاصره شده و آکنده از مصیبت تا قلب قصر غرق در خیانت و غفلت کوفه و شام رساند. به شهادت تاریخ حضرت زینب کبری (س) کاری کرد که کربلا در تمام تاریخ اشراب شود. حضرت زینب (س) زبان و رسانه کربلا شد. در واقع ایشان با رفتار خود هم از پیام کربلا محافظت و مراقبت کردند و هم از یادگار امامت. در آن برهه حساس، آن بانوی بزرگوار ظهور فاطمی داشت. ثمره آن ایستادگی، امروز تبدیل به یکی از جدی‌ترین جریان‌های ضد استکباری جهان یعنی انقلاب اسلامی ایران شده است. همواره پیام شهادت در خط مقدم نیازمند نقشی زینبی برای تکمیل روند مبارزه است تا پیام حق را به قلب خانه دشمن و گوش جهانیان برساند و انگیزش و بعثت انقلابی را از کانونی‌ترین نقطه قدرت و اقتدار دشمن رقم بزند.
جنگ تمام‌عیار فرهنگی و مسئله شهادت
تجربه دشمن نشان داده برای توقف چرخه ورود مردم به مدار ثقلین باید با فرهنگ شهادت و زیست شهیدانه مخالفت کند و اگر شهادتی شکل گرفت نباید اجازه دهد پیام شهادت به مقصد برسد. اگر چنین شد، دشمن بین شدت بخشیدن به آتش که منجر به تسریع در روند نابودی خویش خواهد شد و رها کردن عرصه و سقوط از حکومت، یکی را باید انتخاب کند. جنگ تمام‌عیار فرهنگی و تبلیغاتی و رسانه‌ای دشمن با ما دقیقا بر این اساس طراحی و پیاده‌سازی شد. مقاومت فرهنگی مردم ایران باعث شد تا دشمن نتواند بدون سر و صدا کار را به پایان برساند. هر چه ظلم و تجاوز دشمن به شهادت تعداد بیشتری از مردم منجر شد، امکان غلبه بر انقلاب اسلامی ایران سخت‌تر شد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب حفظه‌الله تعالی همواره بر زنده نگه داشتن یاد شهدا و راه شهدا و ایده و انگیزه و شیوه زندگی و آثار آنان تاکید جدی داشته‌اند. ایشان طی چند دهه گذشته به انحای مختلف از ما خواسته‌اند که نقش حسینی رزمندگان اسلام را با نقش زینبی خود تکمیل کنیم و اجازه ندهیم آنچه منطق جهاد و مبارزه با خود به ارمغان آورده به یغمای تهاجم بی‌رحمانه دشمنان فرهنگی برود.
عملیات موفق رسانه‌ای جبهه مقاومت در طول عملیات طوفان‌الاقصی که از بالاترین سطوح تا عمومی‌ترین آن انجام شد، باعث شد تا یک تحول میدانی و بیداری فکری مردمی در سرتاسر جهان به وجود آید که باعث شگفتی و وحشت دشمن صهیونیستی شده است. هیچ گاه مردم دنیا اینچنین درباره حکومت‌های طاغوتی غرب و دست‌نشانده‌های‌شان دچار تردید و تفکر نشده بودند. هیچ گاه اجازه پیدا نکرده بودند از این زاویه‌ای که اکنون به رویشان گشوده شده، واقعیت را تماشا کنند و درباره آن قضاوت داشته باشند.
تجربه ما در جنگ رسانه‌ای طوفان‌الاقصی نشان داد که می‌توان و باید به ابزارآلات ارتباطی که دشمن برای رساندن پیام خویش در اختیار ما قرار داده به عنوان غنیمت جنگی نگاه کرد. وقتی دشمن پیجرها و تلفن‌های همراه و رایانه‌ها و تمام ابزارهای فناورانه را به عنوان سلاح استخدام می‌کند، چرا ما نباید از تمام مسیرهای موجود و فرصت‌های گسترده شده برای تهاجم و تجاوز دشمن، علیه او استفاده کنیم؟ چرا ما نقش زینبی خود را به جا نیاوریم و راه‌های نفوذ به عمق خانه دشمن را با سرعت طی نکنیم و پیام حق خویش را به مردمان جهان نرسانیم؟ چرا کوتاهی کنیم و با سلاح بیان و قدرت تصویر و اقتدار منطق، تعادل قدرت در جهان را به نفع مستضعفان بر هم نزنیم؟ چه چیز مانع ماست تا این ماموریت بزرگ را به جای آوریم؟ چرا پیام مظلومیت شهدای جنگ ۱۲روزه را به همه مردم دنیا نرسانیم؟
وقتی جنگ ۱۲ روزه به نقطه کفایت آتش‌بس رسید، باید عموم مردم، قلم‌ها را بردارند و حرکت را آغاز کنند. هر کس، هر کجا که هست، به هر میزان که می‌تواند، از ایران دفاع کند و آن را منتشر کند. از اسلام دفاع و آن را منتشر کند. از انقلاب و نظام و اصول آن دفاع و آن را منتشر کند. از شهدای هسته‌ای، از علم، از شهدای مردم کوچه و بازار، از زندگی، از شهدای متخصص و متعهد، از آزادی دفاع و آن را منتشر کند. چرا نباید یک جبهه ده‌ها میلیون نفری از ایرانیان و حامیان آنها در جهان شکل بگیرد و پیام مظلومیت و اقتدار و پیروزی و افتخار ما به مردمان جهان برسد؟!
وقتی که دانستیم کلان طرح دشمن خفه کردن منطق ماست، چرا نباید به هر شکل ممکن این منطق را به دنیا برسانیم و حق بزرگی را که ایران و اسلام و انقلاب بر دوش ما دارند را فریاد نزنیم؟ اگر راه رهایی و نجات ما در جلب توجه عقبه مردمی حکومت‌های متجاوز به منطق انسانی و عقلانی و معتبر خویش است، چرا این قدم را برای ایران عزیزمان برنداریم؟ چرا زمانی که یقین پیدا کردیم، دشمن به تعداد گوشی‌های هوشمند و به تعداد قاب‌های تصویر شبکه‌های تلویزیونی و صفحات مجازی و به پهنه اینترنت و گستردگی فناوری سعی دارد، ما را در خانه خودمان سرکوب کند، همه این امکانات را به چشم غنیمت جنگی نبینیم و از همان مسیر به جای موج انفعال، موج بیداری و فعالیت و پیشرفت ارسال نکنیم؟! چرا بازی را در دست نگیریم و تهاجم نکنیم و اجازه بدهیم دشمن در زمین ما بازی خودش را پیش ببرد؟! بلکه باید به زمین دشمن نفوذ کنیم و با مردمانی که اسیر ساختارهای سلطانی و القائات طاغوتی هستند، گفت‌وگو کنیم. مقاومت را جهانی کنیم. سخن حق خود را، موضع درست خود را، فهم راقی خود را با دیگران در میان بگذاریم.

ادامه جنگ اما با قلم و بیان و تصویر!
امروز زمان ادامه جنگ اما با قلم و بیان و تصویر است. امروز نباید قلم ما از پای بنشیند. نباید منتظر و منفعل بماند. بلکه باید شیوه تهاجمی در پیش گیرد و تمام تجهیزات در اختیار را برای شکستن محاصره دشمن و فروکش کردن تهدیداتش به کار بندد. ارزان‌ترین و در دسترس‌ترین و کم‌خطرترین و موثرترین مقابله با دشمن، جهاد تبیین است. مبارزه با قلم.
ایمان داشته باشیم که سلاح دانش مکمل خون شهید و امتدادبخش آن و به ثمر نشاننده آن است. جهاد قلم پیش از شهادت آغاز می‌شود و شهید را می‌سازد و همراه با شهادت ادامه می‌یابد و به وصیت‌نامه شهدا می‌رسد و پس از شهادت نیز مبارزه را به مقصد بیداری همه مردم جهان می‌رساند. فرمود: «مداد العلما افضل من دما الشهدا.» امروز روز اختلاف و تفرقه نیست. امروز روز متحد شدن برای رساندن پیام ایران است. برای جهانی کردن هویت ایرانی. هر کس می‌تواند به سهم خود همان قسمت از هویت ایرانی را که می‌فهمد و می‌تواند، جهانی کند. این سرزمین پرافتخار آنقدر هویت متراکم و تاریخ انباشته دارد که هر ایرانی با هر فکر و ایده و عقیده و فرهنگ و عادت و عبادتی که باشد، می‌تواند تحفه‌ای برای مردم جهان داشته باشد. به جای اینکه خودمان را خنثی کنیم، مردمان جهان را نسبت به خودمان بیدار کنیم. دشمن را خنثی کنیم. بگذاریم پیام به مقصد برسد. مقصد، خانه دشمن است. بگذاریم کاخ ستم روی ستون‌های خودش فروبریزد. کمک کنیم مردم دنیا راه آزادی را پیدا کنند. دیوارهای ذهنی را از میان برداریم و به جای نزاع با خودی‌ها، خودمانی‌ها را در جهان گسترش دهیم. نه به شیوه انفعال؛ به صورت فعال. بیایید نقش مکمل شهیدان را بازی کنیم و باور کنیم که زنده نگه داشتن یاد شهدا، کم از شهادت نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.