آگاه: آنچه پیش رو دارید متن کامل گفتوگوی خبرنگار «آگاه» با «مصطفی کواکبیان»، دبیرکل حزب مردمسالاری است.
در آستانه یکسالگی دولتِ وفاق هستیم. به عنوان سوال اول بفرمایید ارزیابی شما از عملکرد دولت چهاردهم تا به اینجای کار چیست؟
معتقدم دولت آقای دکتر پزشکیان در موضوع وفاق بیش از حد انتظاری که بعضیها داشتند، عمل کرد. بعضیها «وفاق» را برای سهمخواهی یا اینکه مُهرههایشان را درجاهای مختلف چیدمان کنند میبینند اما انصافا آقای دکتر پزشکیان بیش از انتظاری که وجود داشت کمک کرده تا احزاب مختلف با وفاق در عرصه فعالیت و همکاری با دولت حضور داشته باشند. اما یک عدهای هم نه تنها کمک نکردند بلکه چوب لای چرخ دولت گذاشتند. البته بعضی از دوستان ما در جبهه اصلاحات بر این باورهستند که بعضی از انتصابات، عزل و نصبهای مقامات و مسئولان، به گونهای انجام میشود که اگر مثلا دولت آقای مرحوم رییسی هم ادامه پیدا میکرد، همین وضع بود. اما روی هم رفته معتقد هستم که نگاه آقای دکتر پزشکیان اینگونه است که همه جریانها، گروهها، احزاب و جناحها در این همکاری دست به دست هم دهند و کمک کنند؛ باید جلو برویم تا ببینیم چه میشود.
به نظر شما پزشکیان در همین مدت هفت الی هشت ماه که از عُمر دولتش میگذرد، توانسته اهدافی که با مردم در بزنگاه انتخابات مطرح کرده بود را پیش ببرد؟
فکر میکنم در مجموع میشود یک ارزیابی مثبتی داشته باشیم. البته انتظارات و اهداف به گونهای است که ما نمیتوانیم بگوییم همه مباحث ۱۰۰ درصد تحققیافته است، اما باتوجهبه مجموعه مشکلاتی که بخش عمده آنها مربوط به گذشته است، باید گفت آقای پزشکیان موفق عمل کرد. همینکه رهبری هم از مذاکرات ایران و آمریکا پشتیبانی کردند، یکی از دستاوردهای خوب این دولت میتواند باشد. البته اگر به شکل خوبی منتج به نتیجه شود. حالا در مورد رفع فیلترینگ یک اقداماتی کردند که حالا باید باز کاملتر شود یا در مورد قانون حجاب و عفاف تندروها انتظار داشتند قانونی که بسیار بد هم تنظیم شده ابلاغ شود. بالاخره بنده چند دور در مجلس حضور داشتم و اطلاع دارم. خُب جلوی آن هم گرفته شد و شورای عالی امنیت ملی دستور داد که نباید فعلا اجرا شود. از سوی دیگر اقدامات خوبی در زمینه روابط سیاست خارجی و مباحث داخلی صورت گرفت اما باز باید کار کرد تا افرادی که در انتخابات شرکت نکرده بودند، با فعالیتهایی که انجام میشود دلگرم شوند و در انتخابات آینده که شوراهای شهر و روستا است شرکت کنند. حتی افرادی هم که در انتخابات قبل شرکت کرده بودند، رضایتی از عملکردها داشته باشند.
به ضِرس قاطع نمیتوانم بگویم که ما آن رضایت را کامل جلب کردهایم، مقداری در این زمینه مشکل داریم. هم برای کسانی که در انتخابات شرکت نکردند - نزدیک به پنجاه و چند درصد بودند - و هم برای افرادی که شرکت کرده بودند، اما بالاخره باید یک میزانی از رضایتمندی آنها نیز حاصل شود.
آقای دکتر! شما سابقه حضور در مجلس را دارید و یک صاحبنظر در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل هستید. عملکرد دولت در حوزه سیاست خارجی، کاهش تنشها و مذاکراتی که به راندِ ششم رسیده است را چگونه ارزیابی میکنید؟
به اعتقاد بنده بزرگترین موفقیت دولت در این زمینه این است که موضوع به شکلی پیش رفت که رهبری نظام آمدند و از تیم مذاکرهکننده کاملا حمایت کردند و مباحث به شکل خوبی پیش رفت. چه در زمینه روابط مسالمتآمیز با همسایگان در سطح منطقه، چه در زمینه روابطی که با کشورهای اروپایی باید داشته باشیم و چه در زمینه روابط خاصی که با آمریکا (در قالب مذاکرات انجام میشود) تیم دستگاه دیپلماسی یک کارنامه موفقی از خود به جا گذاشت و یک بخشی از این هم همانطور که تاکید کردیم به حمایت رهبر انقلاب بر میگردد. اگر حمایتهای ایشان نبود شاید این کارنامه موفق به دست نمیآمد و ما مشکلات داشتیم. بههرحال تیم مذاکرهکننده در مذاکره ایران و آمریکا نشان داد که منافع ملی اولویت دارد و بنده معتقدم که منجر به نتیجه میشود، حالا شاید توافق دائمی با آمریکا حاصل نشود اما این هم که بینتیجه رها شود قبول ندارم. حداقل یک توافق موقتی را ما با آمریکا خواهیم داشت و این به نظر من دستاورد خوبی است، بهرغم اینکه یک عده اپوزیسیون خارجنشین دوست ندارند فرآیند مذاکرات به این شکل دنبال شود، همچنین افراطیون داخلی در مجلس و جاهای دیگر نیز هستند که بهشدت مخالف مذاکرات هستند چون معتقدند که اگر مذاکرات به سرانجام برسد دیگر آنها حرفی برای گفتن ندارند. تا حالا بدوبیراه میگفتند و فحش میدادند. اگر مذاکرات حل شود دیگر چه کار کنند. یک بخش دیگر نیز لابی صهیونیستی است. آنها هم اصلا مایل نیستند که مذاکرات نتیجه دهد چون معتقد هستند که ترامپ فعلی دنبال راهحل نظامی نخواهد بود، یعنی حتی اگر مذاکرات هم نتیجه ندهد، او بحث نظامی را پیگیری نمیکند.
شاید موضوعی که خیلی از کشورهای جهان با آن روبهرو هستند بحث مذاکره و گفتوگو با ترامپ است. در حال حاضر او با روسیه و چین وارد چالش شده. کلا نگاه و تفسیر جنابعالی درباره رویکرد ترامپ در دور دوم ریاستجمهوریاش چیست؟ آیا او تغییر کرده و ترامپی که طرف مذاکرهکننده با ما است، چقدر میتواند کار را برای تیم مذاکرهکننده ایران سخت کند؟
من معتقدم اتفاقا با ترامپ به عنوان یک «بیزینس من» و فردی که بالاخره اهل معامله است، ما بهتر میتوانیم با او مذاکره داشته باشیم. تا ترامپی باشد که یک مبنای از قبل تعیین شده داشته باشد و نخواهد به مذاکرات توجهی کند. ترامپ در دنیا میخواهد چهره صلحطلبی از خود بروز دهد. خُب باید در خاورمیانه و منطقه ما تا آنجایی که میشود اختلافات، تنشها و تشنج را کم کند و به نحوی نشان دهد که به دنبال صلح است. در منطقه، لابی صهیونیستی مایل نیست این وضعیت بهخصوص درباره ایران جلوه کند اما من معتقد هستم که این وضعیت در رابطه با ایران حاصل میشود و اصلا باورم این نیست که ما درگیری نظامی با آمریکا داشته باشیم. به دو جهت چنین نظری دارم. اولا آنها در جریان قدرت نظامی ما هستند و اگر چنین اتفاقی رخ دهد فقط بحث این نیست که مثلا با یک جایی که ممکن است کل منطقه باشد، دچار آشوب شود. ممکن است خیلی از پایگاههای آمریکا در دنیا مورد هدف قرار گیرد لذا آنها در جریان این موضوع هستند و حتما به آن توجه میکنند. ثانیا: اصلا خود ترامپ به دنبال چنین تنشهایی نیست و او چهره صلحطلبی که از خودش میخواهد بروز و ظهور دهد، حتما با ترامپ قبلی فرق میکند.
ازاینرو شرایطی پیش خواهد آمد که ما بتوانیم با گفتوگو و مذاکره به شکل بهتری منافع ملی ایران را حفظ کنیم، به همین جهت اعتقادی ندارم ترامپ همان ترامپ قبلی است، به دلایل مختلف. حالا ممکن است در بعضی جاها هم سختگیریهایی باشد، مثلا در بحث مذاکره آنها میگفتند باید غنیسازی را کنار بگذاریم اما ما تاکیدمان این است که این حق ماست و باید غنیسازی صورت گیرد و در چارچوب همین مذاکرات دارد پیش میرود. حالا ممکن است ما بپذیریم کنسرسیوم منطقهای صورت بگیرد. بپذیریم ۵-۶ ماه غنیسازی به تعلیق بیفتد.
به نظر من با مذاکره بهتر میتوانیم پیش برویم.
شما به نقش رژیم صهیونیستی در مذاکرات و فشاری که وارد میکند تا اهدافش پیاده شود اشاره کردید و به این نکته هم پرداختید که آمریکا در جریان قدرت دفاعی ما قرار دارد و بعید است خطایی انجام دهند، اما با این حال این پرسش مطرح میشود که آیا اسرائیل توان آسیبرساندن به ایران را دارد و پاسخ ایران به شیطنتهای رژیم صهیونی باید چگونه باشد؟
رژیم صهیونیستی بهرغم خباثت ذاتی که دارد و فشارهایی که وارد میکند و جنایتهایی را نیز در قبال مردم غزه و فلسطین انجام میدهد، اما در بحث منطقه خاورمیانه بدون اجازه آمریکا خیلی نمیتواند قدرت مانور داشته باشد و مثلا بیگدار به آب بزند و بخواهد حمله کند. قطعا با آمریکاییها هماهنگ میکنند و همانطور که تاکید کردم، آمریکا هم به دنبال ایجاد تنش در منطقه نیست. طبیعتا رژیم صهیونیستی هم نمیتواند «یکهتازی» کند. ما هم اگر در راستای همان عملیات «وعده صادق» بخواهیم پاسخ بدهیم، این آنها هستند که ضرر میکنند و منافعی برایشان حاصل نخواهد شد. معتقد هستم که لابی صهیونیستی یک خطر جدی محسوب میشود اما بیش از اینکه حمله نظامی داشته باشند، بحث نفوذشان را باید جدی گرفت. این نکته را ما نباید از خاطرمان فراموش کنیم که بالاخره رژیم صهیونیستی نفوذهایی دارد. شما ببینید مثلا درست بعد از مراسم تحلیف رییسجمهور در خاک خود ما «اسماعیل هنیه» ترور شد. بالاخره با پایگاههای نفوذی که دارند این کارها را دارند انجام میدهند. البته من اصلا نمیپذیرم که انفجار در بندر شهید رجایی کار اسرائیلیها باشد. ناکارآمدی ما بحثهای دیگری دارد اما رژیم صهیونیستی با رگههایی از نفوذ در بعضی جاها عملیاتهایی را انجام دادهاند. این یعنی اسرائیل به دنبال بحث تخریب منافع ملی ایران با عوامل نفوذی خود است.
دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی اگر میخواهند جدیتی در مقابله با رژیم صهونیستی داشته باشند، عوامل نفوذی آنها را شناسایی کنند. توجه داشته باشید وقتی از عوامل نفوذی سخن میگویم، فقط نباید نگاهها به سمت یک شخصیت خیلی اتوکشیده یا کراواتی رود، به دلیل آنکه ممکن است افرادی که به ظاهر حزباللهی هم جلوه میکنند، غیرمستقیم برایشان کار کنند. لذا بنده خطر رژیم صهیونیستی را بیش از اقدام نظامی آن، اقدام نفوذیاش میدانم که باید برای آن فکری کنیم.
یکی از برنامهها و اهداف رژیم اشغالگر در ترور «اسماعیـــــــــل هنیه» ایجــــــــــاد ناامنی در داخل کشور ما بود تا القا کنند ایران ناامن است. به نظر شما چقدر توانستهاند در ایجاد امور خلل ایجاد کنند؟
من معتقد هستم که ما باید به دنبال این باشیم، افرادی که انتخاب میکنیم کاربلد، متخصص و کارآمد باشند تا برای مردم افقگشایی و تنگناهای معیشتی را رفع کنند. کارهای ایزایی رژیم صهیونیستی را باید سر جای خودش تحلیل کرد، اما بخش ناکارآمدی و ضعفها را دیگر نمیشود به پای رژیم صهیونیستی گذاشت. یا حرفهایی را برخی از افراد در داخل مطرح میکنند، مثلا همین حرفهایی که آقای محسن رضایی در سالگرد شهادت آقای رییسی زد یا موضعگیری که آقای قاسمیان در حج داشت که البته وزارت خارجه و سفارت ما واکنش نشان دادند و این کارها فقط فکروذکر مسئولان را به خودش مشغول میکند. در حالی که همه باید دست به دست هم بدهیم و مشکلات اقتصادی مردم را حل و برطرف کنیم. من دیگر نماینده نیستم در دولت هم حضور ندارم اما هر از گاهی مردم پیامکهایی ارسال میکنند که واقعا شرمنده و خجالتزده میشوم. بغض گلوی من را میگیرد؛ مردم گرفتار وضعیت معیشتی هستند حالا ما در این فضا یک حرفهای عجیب و غریبی میزنیم. به همین جهت باید همه جناحها، همه سلایق فکری و همه کسایی که مدعی هستند برای این کشور دلسوزی میکنند واقعاً برای حل مشکلات دست به دست هم دهند.
اگر موافق هستید باز چند سوال در حوزه سیاست داخلی بپرسیم. در شکلگیری دولت چهاردهم، چهرههایی همچون ظریف و آذری جهرمی نقش تاثیرگذاری داشتند. ظریف که از دولت استعفا داد و از آذری جهرمی هم استفاده نشد، نظر شما درباره بهکارگیری دولت از نیروهای نزدیک به خودش چیست؟
من بحثی که میخواهم بکنم فقط به شخص برنمیگردد. ببینید در استعلامهایی که صورت میگیرد، خداوکیلی به خیلی از نیروهای کارآمد میگویند در استعلام پذیرفته نشدید. فرزندانشان هم در خارج نیستند. البته در موضوع فرزندان، ما خیلی نمونههایی را داریم که اصلا هیچکس به آنها نمیگویند «بالای چشمتان ابروست» اما به آقای دکتر ظریف گفتند. مشکل فقط تابعیت فرزندان نیست، مشکل خود آن استعلامهایی است که دارد از سوی چهار، پنج دستگاه صورت میگیرد. بر این باورم این شیوه نیاز به اصلاح دارد، اینگونه نباشد که بسیاری از نیروهای کارآمد را رد کنیم. میتوانم ۱۰۰ نفر را در سطح کشور نام ببرم که نیروهای بسیار کارآمد و از خانوادههای مذهبی و معتقد هستند اما به آنها هم میگویند آقا! شما در استعلام رد شدید و چون پذیرفته نشدید، دیگر نباید باشید. ازاینرو معتقدم این فرآیند باید اصلاح شود. البته از ظرفیت آقای دکتر ظریف نیز باید استفاده بهتری میشد. عدهای اراده کردند که بعضی از نیروهای کارآمد نباشند. اتفاقاتی که افتاد ناگوار بود اما میخواهم بگویم بحث عمیقتر از یک شخص است، بحث جریانیست که نمیخواهد کارآمدی به دولت فعلی تزریق شود.
انتخابات هیئت رییسه در هرم سبز بهارستان برگزار شد؛ به عنوان یک فعال سیاسی که سابقه حضور در پارلمان را هم دارد، عملکرد مجلس دوازدهم و نحوه ارتباط و تعامل آن با قوه مجریه را چگونه میبینید؟
من معتقدم که یکی از بزرگترین مشکلات این مجلس این بود که رای حداقلی را نمایندگی میکند. اگر بخواهیم در مجموع ۲۹۰ نفر نماینده که رای آوردند حساب کنیم، قطعا زیر ۳۰ درصد، نمایندگی مردم را دارند. این یکی از مشکلات بود. ما باید کاری کنیم که نه ۸۵ یا ۸۸ درصد مردم، حداقل ۶۵ درصد مردم در انتخابات شرکت کنند. این یکی از نکات مهم است اما درعینحال معتقد هستم که دلمشغولیهای این مجلس در این یک سال بیش از آنکه حل مشکلات، گرفتاریها و رفع تنگناهای معیشتی مردم باشد، معطوف به دعوا و درگیریهای درونی خودشان بود. در انتخابات هیئت رییسه نیز مشخص شد افرادی که خیلی خود را انقلابی میدانند رای هم ندارند و به ۵۰ نفر هم نمیرسند. اما همین ۵۰ نفر مجلس را زمینگیر کردند و رییس مجلس و افرادی که موثر هستند نتوانستند از عهده آنها بربیایند. گویا آنها هستند که حرف اول و آخر را میزنند. هر روز مجلس را گرفتار کارهای خودشان میکنند. ما در مجلس دهم پیرامون خیلی از موارد که امروز نیز شنیده میشود، مثلا پالرمو، CFT، و FATF در صحن علنی و کمیسیون امنیت ملی مجلس پیگیری میکردیم اما لان حرف یک عده در مجلس این است که اصلا شما نباید پالرمو را ابلاغ میکردید! اشکال دیگری که به مجلس وارد است، اینکه مدیریت مجلس نتوانست خوب مسائل را کنترل کند و جریان را به سمتی هدایت کند تا واقعا مشکلات معیشتی مردم پیگیری شود. بیشتر گرفتار همین مباحث درونی خودشان هستند.
الان که بحث مجلس پیش کشیده شد، به موضوع استیضاحها هم اشارهای داشته باشیم. وزیر اقتصاد، استیضاح و از قطار دولت پیاده شد. استیضاح وزرای نیرو و راه هم شنیده میشود. به نظر شما این استیضاحها جواب میدهد؟
آقای همتی را با استیضاح برکنار کردند. من معتقدم آن استیضاح هیچ کمکی به دولت نبود؛ ضربه به دولت بود. من نمیخواهم بگویم عملکرد آقای دکتر همتی هیچ اشکالی نداشته اما حقش هم نبود به این شکل استیضاح و از دولت خارج شود. باید ریاست مجلس جواب بدهد. شما به جای همکاری با دولتی که با وفاق و رفاقت جلو آمده، با استیضاح یک وزیر را کنار زدید. هر توجیهی به نظر من غیرقابلقبول است. یا الان به دنبال استیضاح وزیر راه هستند.
باز نمیخواهم بگویم فعالیتهای خانم صادق هیچ عیب و ایرادی ندارد. من هم انتقادهایی دارم اما شما ببینید که مثلا موضوع مسافرت یک عامل اصلی شد تا دورخیزی بردارند برای کنارگذاشتن خانم وزیر از کابینه! ازاینرو وقتی چرتکه میاندازید میبینید مجلس هیچ رفاقتی با دولت نداشت، بلکه همواره جروبحث بیهوده علیه دولت دارند. در کلیات اگر واقعا درد مردم داشتند حتما عملکرد بهتری ارائه میدادند و نمیگذاشتند که مردم در این تنگنا گرفتار شوند.
پس با این اوصاف شما نمره خوبی به مجلس دوازدهم نمیدهید؟
اگر بخواهم نمره بدهم حتما نمره زیر ۱۰ به این مجلس میدهم و دلیلش هم این است که میشد بهتر مدیریت کنند. ببینید همین آقای قالیباف نزدیک ۲۲۰ رای آورد. مفهومش چیست؟ او از این ظرفیت چقدر میتوانست استفاده کند؟ چون سابقه مجلس دارم میگویم. به نفع مردم، به نفع حل مشکلات اقتصادی، به نفع سیاست خارجی، به نفع روابط بینالملل و دیپلماسی و به نفع خود دولت پزشکیان اما خُب گفتم حاصلش میشود برکناری آقای عبدالناصر همتی!
آقای دکتر! به مشکلات اقتصادی پرداختید و گفتید که مجلس آن طور که باید و شاید آن را دنبال نکرد؛ عملکرد خود دولت در این حوزه را برچه مبنایی واکاوی میکنید؟ چه کار باید کنند که وضعیت اقتصادی مردم بهتر شود؟
من قبول ندارم که اصلا زلف اقتصاد به روابط بینالمللی گره نمیخورد. نشاندادهشده که گره میخورد. من واقعا اعتقادم این است که ۳۰ درصد از تصمیمات اقتصادی ما حتما به روابط بینالملل ربط دارد. حالا ۶۰- ۷۰ درصد هم به داخل مربوط میشود.
معتقدم متاسفانه ما نتوانستیم استفاده کامل را ببریم، البته بعد از شروع مذاکرات وضع بهتر شد و نتیجهاش را هم دیدیم. دیدید که مثلا قیمت دلار از ۱۰۵ هزار تومان به هشتاد و خوردهای رسید. این حاصل همان ۳۰ درصد است. قبلا خیلیها میگفتند آقا! بیخود ربط میدهید اصلا ربطی ندارد. اما دیدیم که بیربط نیست.
عملکرد و تحرکات تیم اقتصادی دولت را چگونه میبیند؟
تیم اقتصادی دولت آن طور که باید هماهنگیها را جدی بین خودشان نداشتند. البته در این سه ماه ما وزیر اقتصاد نداشتیم و متاسفانه باعث شده که عملکرد درخشانی از وضعیت اقتصادی نداشته باشیم.
البته امیدوارم که در آینده با معرفی وزیر اقتصاد جدید کارهای جدیتری به نفع مردم انجام شود. بالاخره مجلس هم بیتقصیر نیست. وزیر اقتصاد را برکنار کرد اما دولتیها باید هماهنگیهای بهتری با همدیگر داشته باشند که حداقل در آینده با وزیر اقتصاد جدید بهتر بتوانند کار کنند؛ اقتصاد را هم نبرند به این سمتوسو که ما چند بسته معیشتی بین مردم توزیع کنیم. اقتصاد را به شکل کلان حل کنند.
به حل مشکلات کلان در حوزه اقتصاد اشاره کردید. همینجا یک موضوعی را کوتاه یادآوری کنم. با رشد دلار، قیمتها رشد میکند اما وقتی پایین میآید، اتفاقی نمیافتد و این نشان میدهد باید تدبیری اتخاذ شود.
بله. درست است. دولت برای همین موضوع هم باید تدبیری بیندیشد. اقتصاددانهای ما نیز بنشینند فکری کنند.
دلیل تعلل دولت برای معرفی وزیر اقتصاد چه بود؟ چرا تمایل نداشتند وزیر جدید زودتر معرفی شود؟
دولت از نظر قانونی سه ماه وقت داشت تا وزیر جدید را معرفی کند. معتقدم تیم اقتصادی پس از حضور وزیر جدید اقتصاد واقعا باید این مشکلات مزمن اقتصادی ما را با طرحهایی که میدهند پیگیری و رفع کنند تا وضعیت بهتر شود. هر طرحی به اقتصاد سیاسی ربط دارد، یعنی سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای سیاسی تاثیرگذار است.
تصمیمگیریهای سیاسی هم فقط بحث روابط بینالملل نیست. در داخل چه تصمیمات سیاسی در زمینه اقتصادی میخواهیم اتخاذ کنیم؟ این خیلی نکته مهمی است. آقای دکتر پزشکیان بپذیرد که بالاخره در راس قوه مجریه به عنوان نفر دوم کشور شناخته میشود و اصلا اجرای قانون اساسی در اختیار او است. اگر جایی واقعا ما مشکلات ساختاری داریم، پیشقدم شود. ما که الان هشت سال بر بازنگری قانون اساسی تاکید میکنیم و معتقدیم این یکی از راهحلهاست. حتما باید رییس بانک مرکزی توسط وزیر اقتصاد معرفی شود؟ در دنیا اینگونه نیست. بانک مرکزی ،خودش استقلال دارد.
اخیرا آمریکا تغییراتی را برای قانون اساسی انجام داد. ما چرا این کار را نکنیم؟ من با خیلی از اقتصاددانها صحبت کردم. با این ساختارها مشکل داریم؛ باید ساختارها را بازنگری کنیم. یکی از بحثهای اساسی در بازنگری این است که باید ساختار قانون اساسی هم بازنگری شود. ما اصل ۱۷۷ قانون اساسی را داریم، در آنجا به ما اجازه داده شده است. ۳۲ سال گذشته اما هنوز کاری انجام نشده و این نکته مهمی است که بنده خواستم در بخش پایانی گفتوگو به آن بپردازم.
نظر شما