آگاه: جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی که در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ با حملات غافلگیرانه رژیم صهیونیستی به تاسیسات نظامی و هستهای ایران و اقدام به ترور فرماندهان عالیرتبه و دانشمندان هستهای کشورمان آغاز شد، یکی از مهمترین تحولات ژئوپلیتیکی منطقه غرب آسیا در دهههای اخیر بود. این درگیری که با دخالت مستقیم ایالات متحده در روز نهم جنگ شدت گرفت، به دلیل واکنش قاطع، سریع، هماهنگ و چندلایه ایران، به آتشبسی منجر شد که بسیاری آن را پیروزی استراتژیک ایران قلمداد میکنند. در ادامه به بررسی دلایل پیروزی ایران در این جنگ میپردازیم، با تمرکز بر عوامل نظامی، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی که در این موفقیت نقش داشتند.
زمینههای آغاز جنگ
جنگ ۱۲ روزه در بستری از تنشهای طولانیمدت میان ایران و رژیم صهیونیستی شکل گرفت. ایران از زمان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، رژیم صهیونیستی را بهعنوان یک موجودیت غیرقانونی تلقی کرده و از گروههای مقاومت مانند حزبالله لبنان و حماس حمایت کرده است. در مقابل رژیم صهیونیستی برنامه هستهای ایران را تهدیدی وجودی برای خود میدید و با انجام عملیاتهای خرابکارانه، ترور دانشمندان هستهای و حملات سایبری، سعی در تضعیف توان ایران داشت.
در ۱۲ فروردین ۱۴۰۳، بمباران کنسولگری ایران در دمشق توسط رژیم صهیونیستی که منجر به شهادت چندین مقام ارشد ایرانی از جمله سردار محمدرضا زاهدی، فرمانده ارشد نیروی قدس سپاه شد، جرقهای برای تشدید تنشها بود. این حمله ایران را به پاسخ مستقیم واداشت و در ۲۵ فروردین، ایران در عملیات وعده صادق ۱ حملاتی را علیه اهداف رژیم صهیونیستی انجام داد و در عملیات وعده صادق ۲ این حملات ادامه یافت. با این حال حملات گسترده رژیم صهیونیستی در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ که شامل ترور فرماندهان نظامی، دانشمندان هستهای و تخریب برخی تاسیسات بود، این درگیری را به یک جنگ تمامعیار تبدیل کرد.
عوامل نظامی پیروزی ایران
توان موشکی و دفاعی ایران: یکی از مهمترین عوامل پیروزی ایران، توان موشکی پیشرفته و سامانههای دفاعی آن بود. ایران در طول دهههای گذشته، با تکیه بر خودکفایی نظامی، زرادخانهای از موشکهای بالستیک، کروز و پهپادهای انتحاری توسعه داده بود. در این جنگ ایران با عملیات «وعده صادق۳» که کمتر از ۲۴ ساعت پس از حملات اولیه رژیم صهیونیستی آغاز شد، پاسخ موشکی گستردهای به پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی در تلآویو، حیفا، عسقلان و دیمونا داد. این حملات با دقت بالا و هماهنگی عملیاتی، سامانههای دفاعی رژیم صهیونیستی مانند گنبد آهنین، فلاخن داوود و پیکان را در وضعیت ناکارآمدی قرار داد. بر اساس گزارشها، ایران بیش از ۳۴۰۰ پرتابه شامل موشکهای بالستیک و پهپادهای انتحاری بهسوی اهداف استراتژیک رژیم صهیونیستی شلیک کرد. این حملات به زیرساختهای صنعتی، خطوط انتقال برق، مخازن سوخت و پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی خسارات سنگینی وارد کرد. به گفته وزارت دارایی رژیم صهیونیستی، خسارات مستقیم به زیرساختها حدود هفت میلیارد دلار برآورد شده است.
بازسازی سریع ساختار فرماندهی: یکی از چالشهای اولیه ایران در این جنگ، ترور فرماندهان ارشد نظامی مانند سرلشکر محمد باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح، سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم، سرلشکر محمد سلامی فرمانده کل سپاه و سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوا فضای سپاه بود. با این حال ایران توانست با بازسازی سریع ساختار فرماندهی و تصمیمگیری، خلأ ناشی از این ترورها را جبران کند. این انعطافپذیری همراه با هماهنگی میان نیروهای مسلح، بهویژه سپاه پاسداران و ارتش امکان پاسخ سریع و قاطع را فراهم کرد. این واکنش سریع، محاسبات رژیم صهیونیستی و آمریکا را که انتظار فروپاشی ساختار فرماندهی ایران را داشتند، بر هم زد.
ناکامی رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف نظامی: رژیم صهیونیستی در این جنگ دو هدف اصلی را دنبال میکرد: نابودی توان هستهای و موشکی ایران. با این حال گزارشهای پنتاگون و تصاویر ماهوارهای نشان داد که تاسیسات هستهای ایران، از جمله نطنز و فردو بهرغم حملات گسترده، آسیب جدی ندیدند. این امر به دلیل حفاظت چندلایهای ایران از تاسیسات حساس و استفاده از فناوریهای پیشرفته بود. همچنین ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر انهدام ۳۰ درصد از پرتابگرهای موشکی ایران و دستیابی به «برتری هوایی کامل» در تهران، از سوی منابع مستقل رد شد.
عوامل اجتماعی و سیاسی داخلی
تابآوری اجتماعی و وحدت ملی: یکی از کلیدیترین عوامل پیروزی ایران، تابآوری اجتماعی و وحدت ملی بود. برخلاف پیشبینیهای رژیم صهیونیستی و آمریکا که امیدوار بودند حملات گسترده و ترورها به ایجاد اغتشاش و نارضایتی داخلی منجر شود، این حملات نتیجه عکس داد. حملات رژیم صهیونیستی به غیرنظامیان، بیمارستانها و مراکز فرهنگی، مانند بیمارستان فارابی در کرمانشاه، خشم عمومی را برانگیخت و ایرانیان با هر گرایش سیاسی، قومی و مذهبی حول محور دفاع از وطن متحد شدند. این وحدت ملی که ریشه در فرهنگ و تاریخ چندهزارساله ایران دارد، بهویژه در مراسم تشییع شهدا در شهرهای مختلف مانند تهران، مشهد، قم و کرمانشاه نمود یافت. حضور گسترده اقوام و مذاهب مختلف، از جمله اهل سنت و اقلیتهای دینی مانند مسیحیان ارمنی، نشاندهنده انسجام بیسابقهای بود که دشمن را غافلگیر کرد.
رهبری حکیمانه و مدیریت بحران: نقش رهبر انقلاب در مدیریت بحران جنگ ۱۲ روزه غیرقابلانکار است. تصمیمگیریهای سریع و قاطع، همراه با پیامهای وحدتبخش، روحیه مقاومت را در میان مردم تقویت کرد. همچنین دیپلماسی فعال ایران در انتقال هشدارهای قاطع به حامیان رژیم صهیونیستی، از جمله آمریکا، انگلیس و فرانسه از تشدید بیشتر درگیری جلوگیری کرد.
عوامل بینالمللی
حمایت افکار عمومی جهانی: حمایت گسترده افکار عمومی جهانی، بهویژه در کشورهای اسلامی، نقش مهمی در پیروزی ایران ایفا کرد. حملات رژیم صهیونیستی به غیرنظامیان و نقض قوانین بینالمللی مانند ماده دو منشور سازمان ملل، خشم جهانی را برانگیخت. در مقابل پاسخ ایران که طبق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل (حق دفاع مشروع) قانونی تلقی شد، از سوی بسیاری از کشورها موردحمایت قرار گرفت. دعای مسلمانان در سراسر جهان برای پیروزی ایران، بهویژه در کشورهای محور مقاومت، به تقویت روحیه نیروهای ایرانی کمک کرد.
ناکارآمدی نهادهای بینالمللی: سکوت نهادهای بینالمللی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای حکام در قبال حملات رژیم صهیونیستی به تاسیسات هستهای صلحآمیز ایران، به جای تضعیف ایران، به مشروعیتزدایی از این نهادها منجر شد. این امر به ایران اجازه میدهد تا با توجیه قانونی، برنامه هستهای خود را با سرعت بیشتری پیش ببرد.
نقش میانجیگری قطر و فشارهای آمریکا: آتشبس نهایی که با وساطت قطر و درخواست آمریکا برقرار شد، نتیجه فشارهای ناشی از ناکامی رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهدافش و خسارات سنگین وارده به این رژیم بود. ایران با پذیرش آتشبس، شرط شلیک آخرین موشک به بئرشبع را تحمیل کرد که بهعنوان نمادی از اقتدار ایران در پایان جنگ تلقی شد.
دستاوردهای جنگ ۱۲ روزه برای ایران
تقویت جایگاه منطقهای و جهانی: جنگ ۱۲ روزه جایگاه ایران را بهعنوان یک قدرت منطقهای تثبیت کرد. توانایی ایران در مقابله همزمان با دو قدرت هستهای (رژیم صهیونیستی و آمریکا) بدون تسلیمشدن، هیمنه این دو کشور را در منطقه و جهان شکست. عملیات موشکی ایران به پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه، بهویژه در قطر، نشاندهنده عزم ایران برای پاسخ به هرگونه تجاوز بود.
تضعیف رژیم صهیونیستی: خسارات سنگین وارده به زیرساختهای رژیم صهیونیستی، همراه با فروپاشی روانی ساکنان سرزمینهای اشغالی که روزانه تا ۱۵ ساعت در پناهگاهها بودند، هیمنه نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی را در هم شکست. اعتراضات داخلی در تلآویو و دیگر شهرها با شعارهایی مانند «دروغ گفتند، ما امن نیستیم» نشاندهنده بحران داخلی این رژیم بود.
تقویت برنامه هستهای ایران: برخلاف هدف رژیم صهیونیستی و آمریکا برای تخریب برنامه هستهای ایران، این جنگ به تسریع پیشرفتهای هستهای ایران منجر خواهد شد. گزارش رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مبنی بر عدم آسیب جدی به تاسیسات هستهای ایران این موفقیت را تایید میکند.
چرا ایران پیروز شد؟
پیروزی ایران در جنگ ۱۲ روزه نتیجه ترکیبی از عوامل نظامی، اجتماعی، سیاسی و بینالمللی بود. از منظر نظامی توان موشکی و دفاعی ایران، همراه با انعطافپذیری در مدیریت بحران دشمن را غافلگیر کرد. از منظر اجتماعی وحدت ملی و تابآوری اجتماعی ایرانیان، نقشههای دشمن برای ایجاد اغتشاش را خنثی کرد. از منظر سیاسی رهبری حکیمانه و دیپلماسی فعال ایران، همراه با حمایت افکار عمومی جهانی به تثبیت جایگاه ایران کمک کرد. در نهایت ناکامی رژیم صهیونیستی و آمریکا در دستیابی به اهدافشان، همراه با خسارات سنگین وارده به رژیم صهیونیستی، ایران را بهعنوان پیروز این میدان معرفی کرد.
ایران معادلات قدرت را به نفع خود تغییر داد
جنگ ۱۲ روزه ایران با رژیم صهیونیستی و آمریکا، نقطه عطفی در تاریخ مقاومت ایران بود. این جنگ نشان داد که ایران با تکیه بر توان داخلی، وحدت ملی و حمایت جهانی قادر است در برابر قدرتهای هستهای مقاومت کند و پیروز شود. دستاوردهای این جنگ از تقویت جایگاه منطقهای ایران تا تضعیف هیمنه رژیم صهیونیستی و آمریکا پیام روشنی به جهان ارسال کرد: ایران نهتنها در برابر تجاوزات تسلیم نمیشود، بلکه میتواند معادلات قدرت را به نفع خود تغییر دهد. این پیروزی درسهای بزرگی برای ملتها و دولتهای منطقه دارد و نشاندهنده قدرت ایمان، وحدت و مقاومت در برابر جبهه استکبار است.
نظر شما