جنگ ۱۲ روزه ایران با رژیم صهیونیستی و حمایت‌های آشکار ایالات متحده که از بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ آغاز شد و تا سوم تیرماه ادامه یافت، یکی از پیچیده‌ترین و حساس‌ترین مقاطع تاریخ معاصر ایران بود. این درگیری که با تهاجم رژیم صهیونیستی به تهران و برخی شهرهای ایران و متعاقبا حمله آمریکا به سه مرکز هسته‌ای فردو، نطنز و اصفهان شکل گرفت، نه‌تنها یک رویارویی نظامی، بلکه بخشی از یک پروژه راهبردی با هدف تضعیف و تجزیه ایران بود.

توطئه تجزیه ایران در سایه جنگ ۱۲ روزه

آگاه: اظهارات مقامات ارشد ایرانی ازجمله علی لاریجانی، مشاور رهبر انقلاب و سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، به همراه سایر فرماندهان و مسئولان، ابعاد این طرح و پاسخ قاطع ایران را روشن کرده است.

نقشه‌ای چندلایه برای فروپاشی وحدت ملی
براساس اظهارات علی لاریجانی در مصاحبه‌های اخیر خود با شبکه‌های داخلی، رژیم صهیونیستی با حمایت مستقیم آمریکا و برخی کشورهای غربی، طرحی چندلایه برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی و تجزیه ایران طراحی کرده بود. لاریجانی در گفت‌وگویی با شبکه دانشجو و شبکه سه سیما اظهار کرد که دشمنان در روز نخست جنگ با حملات هدفمند به جلسه شورای عالی امنیت ملی و زیرساخت‌های حساس، قصد حذف سران کشور، ازجمله سران قوا و فرماندهان ارشد نظامی را داشتند تا با ایجاد خلأ سیاسی و نظامی، نظام را به فروپاشی بکشانند. وی تاکید کرد: «هدف نهایی آنها تجزیه ایران بود، نه صرفا مسئله هسته‌ای.»
لاریجانی همچنین به تهدیدات مستقیم دشمن اشاره کرد و گفت: «در روز اول جنگ، تماسی از سوی دشمن دریافت کردم که به من ۱۲ ساعت فرصت دادند تا از تهران خارج شوم، وگرنه سرنوشتی مشابه شهدای باقری و رشید در انتظارم خواهد بود». این تهدیدات بخشی از پروژه «ترور روانی» بود که به گفته لاریجانی، با هدف ایجاد وحشت و انفعال در میان مسئولان طراحی شده بود. با این حال وی تاکید کرد که انسجام ملی، هدایت هوشمندانه رهبر انقلاب و جایگزینی سریع فرماندهان جدید، این طرح را ناکام گذاشت.
سرلشکر موسوی نیز در اظهارات خود، بر این نکته تاکید کرد که دشمنان ۱۵ سال برای این جنگ برنامه‌ریزی کرده بودند و هدف اصلی آنها نه مسئله هسته‌ای، بلکه «تجزیه ایران» و سرنگونی نظام بود. سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح همچنین در آیین بزرگداشت سپهبد شهید سلامی که پس از پایان جنگ ۱۲ روزه برگزار شد، طی سخنانی اظهار کرد: دشمنان ما، به‌ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی، تمرکز ویژه‌ای روی فعال‌سازی هسته‌های خفته در مناطق غربی، شمال‌غربی و جنوب‌شرقی کشور داشتند. از تحریک قومیت‌ها گرفته تا ارسال سلاح و امکانات ارتباطی پیشرفته برای گروهک‌های تجزیه‌طلب. وی با بیان اینکه «پدافند ترکیبی» ایران شامل هم مقابله با حمله نظامی و هم با عملیات روانی و امنیتی بود، تاکید کرد که در همان ساعات اولیه «مرکز فرماندهی دشمن در خارج از کشور برای ایجاد ناآرامی داخلی، شناسایی و مختل شد.»
پاسخ ایران و ناکامی دشمن
به گفته سرلشکر موسوی، نیروهای مسلح ایران با وجود از دست دادن ۱۸ سردار و فرمانده ارشد، ازجمله سرلشکر شهید سلامی و سردار حاجی‌زاده، توانستند با پاسخ‌های کوبنده موشکی و پهپادی ازجمله حمله به پایگاه العدید آمریکا در قطر و مراکز نظامی در سرزمین‌های اشغالی، ماشین جنگی دشمن را متوقف کنند. وی تاکید کرد: «ایران از تمام توانایی‌های خود استفاده نکرد، اما رژیم صهیونیستی مجبور به درخواست آتش‌بس شد.»لاریجانی نیز در تحلیل خود به تغییر معادلات میدان اشاره کرد و گفت: «در روزهای نخست، رژیم صهیونیستی دست برتر داشت، اما با ورود مردم به صحنه، حمایت مراجع تقلید و پاسخ‌های نظامی ایران، ابتکار عمل به جمهوری اسلامی منتقل شد.» وی افزود که انسجام ملی و حضور گسترده مردم در مراسم تشییع شهدا، ازجمله در تهران و خمینی‌شهر، نشان‌دهنده شکست دشمن در ایجاد تفرقه بود. سردار قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه نیز در اظهاراتی بر موفقیت ایران در این جنگ تاکید کرد و گفت: «تاکنون موفق بوده‌ایم و از این پس نیز چنین خواهد بود.» همچنین، سخنگوی سپاه اعلام کرد که عملیات نیروهای مسلح با تدبیر رهبر انقلاب در کمترین زمان آغاز شد و به نتایج راهبردی منجر شد.

پروژه شکست‌خورده تجزیه ایران
با بررسی بیشتر تهاجم نظامی و امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران در بازه‌ای ۱۲ روزه، به این مهم می‌رسیم که این جنگ تنها یک عملیات کلاسیک نظامی نبود؛ بلکه بخشی از طرح گسترده‌تری برای تجزیه ایران از درون بود که در ادامه این موضوع را بیشتر بررسی می‌کنیم.
۱. آغاز حمله: ساختار هدف، نه فقط خاک
در نخستین ساعات حمله هوایی که با موجی از موشک، انفجار و پهپادهای انتحاری که هدف آن ترور فرماندهان عالی‌رتبه نظامی، دانشمندان هسته‌ای و توان دفاعی و نظامی کشور بود، آغاز شد. اما آنچه در پشت صحنه جریان داشت، به‌مراتب خطرناک‌تر از انفجارهای فیزیکی بود.
۲. تمرکز عملیاتی بر تجزیه‌طلبی قومی–جغرافیایی
۳. جنگ ترکیبی چندلایه: نظامی، سایبری، روانی
جنگ ۱۲ روزه یکی از پیچیده‌ترین نمونه‌های جنگ ترکیبی در منطقه محسوب می‌شود: در حوزه نظامی حملات هوایی -پهپادی، اختلال در سامانه‌های راداری در دستور کار دشمن بود و در حوزه امنیتی، فعال‌سازی هسته‌های خفته، اقدامات خرابکارانه و حمله توسط ریزپرنده‌ها به سامانه‌های دفاعی و ترور افراد خاص. در حوزه شناختی - رسانه‌ای پخش اخبار جعلی در فضای مجازی، جعل گفت‌وگوهای فرماندهان نظامی، شایعه ترور مقامات عالی نظامی و سیاسی و در عرصه سایبری هم نفوذ و حمله سایبری به سیستم‌ها و سامانه‌های بانکی و خدماتی دنبال شد.
۴.  واکنش امنیتی و غافل‌گیری دشمن
در غیاب صدور بیانیه رسمی یا سخنرانی علنی از سوی فرماندهی کل نیروهای مسلح، رهبر انقلاب تنها با سه پیام تصویری کوتاه خطاب به ملت ایران، سکوت استراتژیک را انتخاب کردند. به گفته کارشناسان امنیتی، این سکوت هدفمند باعث برهم‌خوردن محاسبات دشمن و عدم‌امکان واکنش اطلاعاتی به موضع‌گیری رسمی ایران شد.
از سوی دیگر، شهادت فرماندهان عالی رتبه نظامی مانند سرلشکر محمد باقری، سرلشکر رشید، سرلشکر حسین سلامی و سردار حاجی زاده، در نخستین روز تهاجم اگرچه ضربه‌ای نمادین و عملیاتی برای جمهوری اسلامی بود، اما موجی از روحیه مقاومت و انگیزه انتقام ملی را در میان مردم ایجاد کرد. در کمتر از ۲۴ ساعت، ساختار فرماندهی نیروهای مسلح به‌سرعت بازسازی شد. در جبهه میدانی نیز: عملیات بازداشت گسترده‌ای علیه شبکه‌های اطلاعاتی داخلی دشمن انجام شد و بر همین اساس ده‌ها نفر از عوامل نفوذی، عوامل عملیات خرابکاری و عناصر رسانه‌ای وابسته به دشمن دستگیر و شبکه ارتباطی این گروه‌ها به‌سرعت مسدود شد.
۵. فشار رسانه‌ای و میدان دیپلماسی
در حالی که نیویورک‌تایمز و فاکس‌نیوز و رسانه‌های فارسی زبان معاند طی روزهای اول جنگ، از اصطلاح «ایران در حال فروپاشی» استفاده کردند، فضای افکار عمومی جهانی به‌سرعت دچار تردید شد: انتشار تصاویر تظاهرات میلیونی در تهران، مشهد، اهواز، کرمانشاه و قم در حمایت از تمامیت ارضی ایران، تصویر شکست‌خورده‌ای از پروژه تجزیه ترسیم کرد. همچنین بی‌اعتمادی گسترده مردم نسبت به رسانه‌های فارسی‌زبان وابسته به خارج از کشور (مانند ایران‌اینترنشنال، بی‌بی‌سی فارسی و این‌جا صدای آمریکا) پروژه جنگ شناختی را از درون فروپاشاند.
۶.  بعد از آتش‌بس: محاکمه ستون پنجم و تقویت امنیت داخلی
پس از توقف حملات نظامی و پذیرش آتش‌بس یک‌طرفه توسط آمریکا، نهادهای داخلی ایران اقدام به اجرای یک طرح امنیتی - قضایی فوری کردند. دستگیری گروه‌های نفوذی و خراب کار به سرعت ادامه پیدا کرد و در کنار آن کنترل حمل و نقل و عبور  و مرور با شدت بیشتری انجام و البته کنترل مرزی افزایش یافت.
وحدت ملی، سد محکمی در برابر تجزیه‌طلبی
آنچه در این جنگ به‌روشنی دیده شد، هم‌افزایی بی‌نظیر بین ملت، نیروهای نظامی، امنیتی و رسانه‌ای ایران بود. برخلاف برنامه‌ریزی دقیق و سنگین دشمنان برای تجزیه ایران آنچه اتفاق افتاد، تقویت همبستگی داخلی، هوشیاری نهادهای امنیتی و نمایش اقتدار بازدارنده ایران در سطح منطقه‌ای بود.
تهاجم نظامی ۱۲ روزه، فقط یک روی سکه از توطئه‌ای بزرگ‌تر بود؛ توطئه‌ای که قصد داشت با سلاح «تجزیه»، پیکره ایران را نشانه بگیرد. اما همان‌طور که در بیانات مسئولان و فرماندهان نظامی کشورمان آمده است، این نقشه نیز همچون پروژه‌های قبلی دشمن، در سایه هوشیاری و انسجام ملی شکست خورد. حالا افکار عمومی داخلی و بین‌المللی بیش از پیش به این واقعیت واقف شده‌اند که ایران با وجود فشارها، مرزهای جغرافیایی و فرهنگی‌اش را با قدرت حفظ خواهد کرد.
 

دبیر حزب کارگزاران سازندگی کرمانشاه: اسرائیل از بستر جنگ تغذیه می‌کند

دبیر حزب کارگزاران سازندگی در استان کرمانشاه، با اشاره به اقدامات تحریک‌آمیز رژیم صهیونیستی و پیامدهای آن برای ثبات منطقه خاورمیانه گفت: نطفه رژیم صهیونیستی با جعل، نیرنگ و اشغال سرزمین فلسطین بسته شد و بقای آن نیز در گرو جنگ‌افروزی و استمرار شرارت است. ادامه حیات این رژیم به مثابه آب‌حیات در گرو خون‌ریزی بی‌گناهان و ایجاد بحران‌های منطقه‌ای است. ایدئولوژی نژادپرستانه و خشونت‌محور این رژیم، بر پایه پروژه شومی چون «از نیل تا فرات» بنا شده است. بنابراین راهبرد اصلی صهیونیسم برای حفظ موجودیت خود چیزی جز جنگ، آتش‌افروزی، خشونت و نسل‌کشی نیست. مهدی نوروزی همچنبن در ادامه تاکید کرد: بی‌ثباتی مزمن در خاورمیانه، درگیری‌های پایان‌ناپذیر و ناامنی‌های زنجیره‌ای، نتیجه مستقیم این سیاست‌های توسعه‌طلبانه و جنگ‌طلبانه اسرائیل است. اگر این روند ادامه یابد، خاورمیانه با چشم‌اندازی از ویرانی و آشوب گسترده مواجه خواهد شد.

پاسخ ایران به تجاوز صهیونیستی سخت‌تر خواهد بود
نوروزی درباره حملات اخیر اسرائیل به تاسیسات ایران و تاثیر آن بر روندهای صلح و امنیت بین‌المللی گفت: روشن است که تنها اسرائیل علیه ایران اقدام نکرده، بلکه با حمایت آشکار آمریکا این تجاوز انجام شد. اگر باردیگر چنین خطایی تکرار شود، پاسخ ایران نه‌تنها قاطع‌تر، بلکه بسیار سخت‌تر و فراگیرتر خواهد بود؛ تا جایی که حتی پایگاه‌های آمریکا در منطقه و فراتر از آن در تیررس موشک‌های فوق‌سنگین جمهوری اسلامی ایران قرار خواهند گرفت.در چنین سناریویی ممکن است پای ناتو نیز به منازعه کشیده شود و شراره‌های جنگی که اسرائیل آغاز کرده، جهان را دربرگیرد. امروز قدرت‌های جهانی و کشورهای منطقه می‌دانند که ایران تحمل یک جنگ نابرابر را نخواهدداشت و در صورت تداوم تجاوز، تمام منافع آمریکا در هر نقطه از جهان می‌تواند هدف پاسخ ایران قرار گیرد.
در این شرایط، نقش بازدارنده و فعال شورای امنیت سازمان ملل بسیار تعیین‌کننده است. شورای امنیت باید نه‌تنها رژیم متجاوز را محکوم کند، بلکه با اقدامات عملی از تکرار تجاوز جلوگیری کرده و رژیم صهیونیستی را وادار به رعایت قواعد بین‌المللی کند.
در سطح داخلی نیز تقویت وحدت ملی، غلبه بر آسیب‌های دفاعی، ترمیم سیستم‌های خسارت‌دیده، تقویت تجهیزات تهاجمی و مهار فوری پروژه‌های جاسوسی، از مهم‌ترین اقدامات ضروری در مسیر تقویت اقتدار ملی است. محور انسجام ملی باید «ایران»، «وطن‌دوستی» و «میهن‌خواهی» باشد.

کشورها از دفاع ایران حمایت کردند؛ اسرائیل تنها مانده است
دبیر حزب کارگزاران استان کرمانشاه درباره نقش بازیگران فرامنطقه‌ای در منازعه ایران و اسرائیل هم گفت: به جز آمریکا و برخی کشورهای اروپایی که از تجاوز اسرائیل حمایت کردند، بسیاری از کشورهای جهان چه در سطح دولت‌ها و چه در سطح ملت‌ها از دفاع مشروع و مقتدرانه ایران حمایت کردند. کشورهای اسلامی یک‌صدا این تجاوز را محکوم کردند. 
پس از حمله اسرائیل به سایت‌های هسته‌ای ایران و پاسخ موشکی ایران به پایگاه‌های آمریکا در قطر، کشورهای میزبان نیروهای آمریکایی دچار نگرانی شدید شدند و از واشنگتن خواستند که فورا از ایران درخواست آتش‌بس کند. این واکنش‌ها نشان می‌دهد که تنها رژیم اسرائیل خواهان تداوم جنگ است، در حالی‌که کشورهای منطقه در پی صلح و ثبات هستند. بسیاری از این کشورها در سال‌های اخیر میزبان سرمایه‌گذاری‌های گسترده از سوی آمریکا، چین، هند و دیگر قدرت‌ها بوده‌اند و به همین دلیل، هیچ تمایلی به ورود به فضای جنگ ندارند. نگرانی اصلی، جنگ‌طلبی رژیم صهیونیستی، حمایت آشکار آمریکا و انگلیس از این رژیم و ناتوانی شورای امنیت در اتخاذ مواضع قاطع است؛ شورایی که به‌رغم برگزاری چند نشست اضطراری، هنوز رژیم صهیونیستی را به‌طور رسمی به‌خاطر تجاوز به ایران محکوم نکرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.