آگاه: تمام این حساسیتها که ریشه در آرمانهای تحولخواهانه انقلاب داشت، هر گونه تلاش برای ایجاد یک سازمان اطلاعاتی یکپارچه را با چالشهای ایدئولوژیک و سازمانی مواجه کرد. با این حال، حوادثی مانند انفجارهای تروریستی، ترور شخصیتهای کلیدی و کودتاهای ناکام، ضرورت بازاندیشی در این دیدگاه را آشکار کرد. در این راستا، تاسیس وزارت اطلاعات به عنوان یک نهاد اطلاعاتی فراگیر و تقویت قابلیتهای ضداطلاعات و عملیات پیشدستانه، به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شد.
از این رو در سال ۶۲، یک وزارتخانه جدید به ترکیب دولت جمهوری اسلامی ایران اضافه شد؛ تاسیس وزارت اطلاعات، نهتنها گامی در راستای تحکیم پایههای نظام نوپا بود، بلکه نقطه عطفی در توسعه نظام اطلاعاتی ایران به شمار میرود که توانست با تکیه بر ارزشهای اسلامی و انقلابی، به یکی از کارآمدترین نهادهای اطلاعاتی منطقه تبدیل شود. وزارتخانه از آن زمان به امروز در اکثر مقاطع عملیاتهای تروریستی دشمن را خنثی کرد و مانع بروز نامنی و تنش در ایران اسلامی شد. یکی از اقدامات سربازان گمنام امام زمان (عج) به جنگ تحمیلی ۱۲ روزه برمیگردد. از آنجا که اطلاعاتیها گمنام هستند و در میدان نبرد با دشمن مقابله و مبارزه می کنند، جامعه ایران منتظر بود تا در جریان دستاوردها و تحرکات وزارتخانه در دوران دفاع مقدس ۲ قرار گیرد. اطلاعات در آن دوره چه کرد و چگونه دَست تروریستها را خواند؟
برای پاسخ به سوال مطرح شده، ابتدا باید اشارهای به مواضع حجتالاسلام سیداسماعیل خطیب، سکاندار دستگاه اطلاعات بیندازیم. او ۳۰ تیرماه در حاشیه جلسه هیئت دولت و در گفتوگو با صداسیما، به این پرسش پاسخ داد و با بیان اینکه دشمنان ما اگر چه آمده بودند و طراحی کرده بودند برای اینکه بتوانند در داخل، شرایط و بحرانهای اجتماعی و امنیتی ایجاد کنند و فعالیتهایی در جهت اقدامات تروریستی انجام بدهند، اما به لطف خدا تمام آنها دستگیر شدند، اظهار کرد: در کشور و نقاط مختلف استانهای مختلف، شاهد این امنیت و آرامش بودیم و این یکی از دستاوردهای بزرگی است که وزارت اطلاعات به دست آورد. این دستاورد حاصل تلاش ماهها زحماتی بود که نیروهای مختلف امنیتی و اطلاعاتی با هماهنگی هم انجام دادند و نمونه بارز آن رزمایشهای امیرالمومنین (ع) بود که در کشور انجام شد و این یکی از دستاوردهای بزرگ بود.
وزیر اطلاعات گفت: وزارت اطلاعات توانست با همت و تلاش نیروهای خود، اسناد و مدارکی را از رژیم صهیونیستی بدست بیاورد و مختصات کاملی را نسبت به اهداف مهمی که در رژیم هست، در اختیار نیروهایی مسلح قرار بدهد. پس از گذشت هشت روز از اظهارات خطیب، وزارت اطلاعات بیانیهای تبیینی منتشر و در آن به صورت جامع به تشریح اقدامات نیروهای امنیتی در خنثی سازی برنامهها و تحرکات تروریستها پرداخت و در مقدمه بیانیهاش آورده است: آن چه که طی این جنگ رخ داد، یک طرحِ جنگی با برنامهریزی و بهرهگیری توأمان و تمامعیار از مولفههای ترکیبیِ نظامی، امنیتی، اطلاعاتی، جنگ شناختی، اقدامات ایذایی، ترور، خرابکاری، بیثباتسازی و ایجاد آشوب داخلی با هدف و توهمِ «به انقیاد و تسلیم واداشتن کشور» بود.
پس از عبور از پنج بند مقدماتی، به آنچه وزارت اطلاعات در روزهای بحران انجام داد، خواهیم رسید. سربازان رهبر انقلاب در دستگاه اطلاعاتی با چشمان باز رفتوآمدهای معاندان و بدخواهان ایران را رصد میکردند، از این رو ۲۰ نفر از جاسوسها، عوامل عملیاتی و پشتیبانی موساد و عناصر متصل به افسران اطلاعاتی رژیم در تهران، البرز، قزوین، اراک، اصفهان، فارس، کرمان، خوزستان، زنجان، مازندران، آذربایجان غربی و کردستان شناسایی و دستگیر شدند.
دشمن صهیونیستی به کشور ما تجاوز کرده بود تا با ترور فرماندهان و دانشمندان هستهای، ایران را با بحران روبهرو کند. برنامه اصلی آنها به شهادترساندن فرماندهان ارشد نیروهای مسلح و نیروهای علمی و هستهای بود، تا بعد از آن کیس دوم را روی میزشان قرار دهند؛ هدفشان ترور سایر مسئولان و شخصیتهای سیاسی بود. ابتدا به جلسه «شعام» حمله کردند تا اکثر مسئولان و کارگزاران نظام را به شهادت برسانند، اما به فضل الهی برنامه آنها محقق نشد، بعدا سازمان صداوسیما را مورد هدف قرار دادند. برنامه دیگرشان ترور ۲۳ مسئول دیگر بود.
در همین رابطه وزارت اطلاعات در بیانیه خود آورده است: کشف و خنثیسازی طرحهای تروریستی رژیم برای به شهادت رساندن ۲۳ نفر از مسئولین کشور در طول جنگ ۱۲روزه و ۱۳ توطئه مشابه در ماههای منتهی به جنگ که به فضل الهی منجر به پیشگیری از ترور ۳۵ نفر از مسئولین ارشد کشوری
و لشگری شد. صهونیستها می خواستند با حمله به ایران و سقوط حاکمیت، این کشور را تجزیه کنند؛ فلذا به گروهکهای تجزیهطلب خیلی دلخوش کرده بودند و براین باور بودند با کمک و حمایتهای آنها میتوانند «ایرانِ ما» ظرف یک هفته تجزیه میشود، با دست پُر هم وارد جنگ شده بودند؛ اما سربازان امام زمان (ع)، محل استقرار ۳۰۰ تروریست بیگانه در پایگاهی نزدیک مرزهای جنوب شرقی کشور که مترصد ورود به خاک ایران بودند را کشف کردند. از سوی دیگر، دشمن صهیونیست درصدد استخدام و ساماندهی صدها مزدور از بیگانگان تحت نام جعلی «جبهه متحد بلوچستان» بود که تحرکات آنها تحتنظر نیروهای اطلاعاتی ایران قرار دارد.
نمیشود از فرقه بهایت نام برد و رابطه آنان با صهیونیستهای اشغالگر را نادیده گرفت. رژیم صهیونیستی با به رسمیت شناختن فرقه ضاله بهائیت، از آنها به عنوان بازوی جاسوسی و عملی خود برای رسیدن به اهداف مختلف در کشورهای منطقه استفاده میکند. رادیو اسرائیل با ترویج فرقه ضاله بهائیت در برنامه خود در همین راستا بیان میکند: «اکنون کشور اسرائیل نه تنها مرکز دیانت کلیمی و مسیحی و اسلام است، بلکه دیانت چهارمی که دیانت بهایی است نیز مرکزش در این سرزمین است.»
مقالهای هم تحت عنوان بهائیات در مجله فرانسوی وابسته به صهیونیسم و اسرائیل به نام «زمین بازیافته» اسرائیل در شماره ۲۲ به تاریخ سپتامبر ۱۹۵۲ به قلم یکی از نویسندگان یهود منتشر میشود که ضمن آن تطبیق اهداف صهیونیستها با عقاید بهائیان در بر پایی کشوری مقتدر به نام «اسرائیل» را توضیح میدهد.
بهائیان معتقد بودند افزایش قدرت اسرائیل، به افزایش قدرت و نفوذ بهائیان میانجامد. آنها همچنین تشکیل «کشور اسرائیل» را آرزویی میدانستند که با محققشدنش میتوانند آسانتر از سابق به حیفا و عکا تردد کنند. خدمت بهائیت به اسرائیل و علیه اعراب و مسلمانان در آن جنگها در دهه ۱۳۴۰ بهقدری آشکار بود که جمال عبدالناصر رئیسجمهور وقت مصر که در آن سالها بهخاطر مقابله با اسرائیل به قهرمان اعراب تبدیل شده بود، در نطقی بهائیان را جاسوسان اسرائیل در جهان معرفی کرد. در سالهای اخیر نیز جریان مقاومت یمن همین روابط را در بهائیان آن کشور با اسرائیل کشف کرد.
بنابراین بهاییها همواره در زمین رژیم صهیونیستی بازی میکنند و خود را مُهره و سرباز اسرائیل میدانند و به پرچم نیل تا فراط صهوینست وفادر هستند، اما در طرف مقابل سرویسهای اطلاعاتی ما نیز اشراف کاملی به فعالیتهای فرقه بهاییت علیه ایران دارد؛ موضوعی که در بیانیه روز یکشنبه اطلاعات به آن اشاره شد. اشراف کامل اطلاعاتی بر «تشدید نامتعارف مراودات و ارتباطات سران فرقهی صهیونیستی بهاییت» با منشأ مرکزیت فرقه در سرزمینهای اشغالی (حیفا) و در فرصت مقتضی، دستگیری عناصری که بهصورت هدفمند و تشکیلاتی در خدمت پروژه صهیونیستی - سلطنتی در سراسر کشور بودند.»
البته در این مسیر فرقه ضاله تنها نیستند. سلطنتطلبان هرچند عددی محسوب نمیشوند و فقط با برگزاری سیرک میخواهند دیده شوند ـ نمونه اخیر آن برگزاری سیرک رضا پهلوی در مونیخ بود ـ اما همیشه از انجام عملیات تروریستی در خاک کشورمان حمایت کردهاند. به یاد داریم پسر محمدرضا پهلوی در دوره جنگ اسرائیل چگونه سنگ اشغالگران قدس را به سینه میزند. او در اصل به دنبال بازگشت به ایران و احیای نظام شاهنشاهی است که باید به او گفت: «شتر در خواب بیند پنبه دانه»
بگذریم! سلطنتطلبان به خط شده بودند تا به ایران اسلامی صدمه بزنند، اما با اشراف همهجانبه اطلاعاتی طرح سلطنتطلبانِ تحت فرمان موساد، برای راهاندازی و گسیل تیمهای مسلح عملیاتی از سراسر کشور به تهران، در اول تیرماه برای انجام اقدامات تروریستی در زمان بمباران زندان اوین و مراکز نظامی و انتظامی نزدیک به زندان و همزمان با فراخوان گسترده توسط رضا پهلوی و بوق صهیونیستی فارسی زبان وابسته، با هدف حضور تمامی عناصر مرتبط، خانوادههای زندانیان و... در محوطه پیرامون زندان و آغاز ناآرامیهای خیابانی از همان نقطه خنثی شد. این سناریوی سلطنتی - صهیونیستی با شناسایی عوامل دخیل و واردآوردن ضربههای پیاپی به تیمهای عملیاتی دشمن و دستگیری ۱۲۲ مزدور در ۲۳ استان کشور، پیش از هر گونه اقدام تروریستی آنها در تهران، خنثیسازی و مهار شد.
رصد هوشمند و طراحی و اعمال اقدامات پیشگیرانه در راستای مقابله دائمی فنی با تهدیدات و حملات سایبری دشمن، کشف آلودگیها و اخلالگریهای فنی و سایبری، کشف تسلیحات و تجهیزات در حوزه ضدتروریسم، از دیگر اقداماتی بود که توسط وزارت اطلاعات انجام شد.
با مروری به دستاوردهای وزارتخانه اطلاعات در جنگ ۱۲ روزه، میتوان به درستی پیبرد که تاسیس این وزارتخانه، گامی بلند در مسیر حفاظت از امنیت ملی و تحکیم پایههای نظام جمهوری اسلامی ایران بود. دشمن در جنگ اخیر در مقابل قدرت دفاعی و موشکهای بالاستیک ایران شکست خورد و خواهان آتش بس شد - به عبارتی به التماس روی آورد - اما در عین حال نقش نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در واجا، سازمان اطلاعات سپاه، سازمان اطلاعات فراجا و سایر دستگاههای امینی هم حقیقتا پرنگ بود. هرچند در آتشبس - توقف جنگ - به سر میبریم، اما قطعا تمامی اقدامات و تحرکات دشمنان زیر ذرهبین نیروهای اطلاعاتی ایران است و دشمن باید از سایه اطلاعاتیها ما هراس
داشته باشد.
۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۶
کد خبر: ۱۴٬۹۶۳
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷، با فقدان یک دستگاه اطلاعاتی متمرکز و کارآمد، روبهرو بودیم و فعالیتهای اطلاعاتی پراکنده توسط نهادهای مختلف، از جمله واحد اطلاعات سپاه، کمیتههای انقلاب اسلامی و بخشهای اطلاعاتی نخستوزیری و ارتش، نهتنها فاقد هماهنگی و همافزایی بود، بلکه به تشتت عملیاتی و ناکارآمدی در برابر تهدیدات پیچیده منجر شد. از سوی دیگر، تجربه سرکوبگرانه ساواک به عنوان بازوی اطلاعاتی رژیم پهلوی و اتهامات مرتبط با سرکوب و نقض اساسی حقوق مردم، مقاومتهای فکری و سیاسی عمیقی را در برابر تاسیس یک نهاد اطلاعاتی جدید ایجاد کرده بود.

نظر شما