۱۱ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۸
کد خبر: ۱۵٬۸۵۹

مدرسه مجازی عدالت یا عاملی برای شکاف؟

علی جواهری _ دبیر گروه جامعه

تصویب و ابلاغ «اساسنامه مدرسه مجازی» توسط شورای عالی آموزش و پرورش را می‌توان نقطه عطفی در تحول نظام آموزشی ایران دانست. این مصوبه که با استناد به سند تحول بنیادین و با هدف نهادینه کردن عدالت آموزشی و بهره‌مندی هوشمندانه از فناوری‌های نوین به تصویب رسیده، در تئوری می‌تواند دسترسی به آموزش باکیفیت را برای دانش‌آموزان در اقصی نقاط کشور فراهم کند. اما پرسش اساسی این است که آیا آموزش و پرورش ایران از پس اجرای موفق این طرح برمی‌آید؟

آگاه: تجربه آموزش مجازی در دوران همه‌گیری کرونا، همچون زنگ خطری برای این طرح است. در آن دوره، سیستم آموزشی با چالش‌های متعددی از جمله افت محسوس تحصیلی، نابرابری گسترده در دسترسی به ابزارهای هوشمند و کم‌رنگ شدن نقش تربیتی مدارس روبه‌رو شد. بسیاری از خانواده‌ها توانایی تهیه تبلت یا گوشی هوشمند را نداشتند و این موضوع به ایجاد شکاف آموزشی عمیق‌تری انجامید. اکنون، موفقیت اساسنامه جدید منوط به ارائه راه‌حلی عینی برای این مشکلات است. بدون تامین زیرساخت های فناوری فراگیر و دسترسی رایگان به اینترنت پرسرعت برای همه دانش‌آموزان، این طرح نه‌تنها به عدالت آموزشی نمی‌انجامد که به عاملی برای تعمیق شکاف طبقاتی تبدیل خواهد شد.
سوال اینجاست که مدرسه مجازی دقیقا چیست و چگونه عمل می‌کند؟ بر اساس این اساسنامه، مدرسه مجازی صرفا یک کانال برای پخش زنده یا آفلاین دروس نیست. بلکه یک «موسسه آموزشی» رسمی است که باید تمام خدمات یک مدرسه عادی از جمله تدریس، ارزشیابی، تعامل معلم و دانش‌آموز، برگزاری آزمون، ارائه کارنامه و حتی فعالیت‌های پرورشی را در بستر مجازی ارائه دهد. موفقیت آن منوط به طراحی یک پلتفرم تعاملی و هوشمند است، نه یک شبکه اجتماعی ساده.
نکته حائز اهمیت دیگر، تاکید اساسنامه بر «اولویت آموزش‌های حضوری» است. این نشان می‌دهد دیدگاه طراحان، حرکت به سمت آموزش ترکیبی است؛ مدلی که در آن مدرسه مجازی به عنوان مکمل هوشمند مدرسه حضوری عمل می‌کند و نه جایگزین آن. در این مدل، فضای مجازی امکان یادگیری شخصی‌شده و دسترسی به منابع آموزشی غنی را فراهم می‌کند، در حالی که مدرسه حضوری کانون تعاملات اجتماعی، فعالیت‌های گروهی و پرورش مهارت‌های زندگی باقی می‌ماند. تجارب موفق جهانی در کشورهایی مانند کره جنوبی و استونی نشان می‌دهد دستیابی به این هدف، علاوه بر زیرساخت، نیازمند سرمایه‌گذاری کلان روی آموزش معلمان، تولید محتوای استاندارد و تعاملی و طراحی نظام ارزشیابی هوشمند است. آیا بودجه و اراده لازم برای چنین سرمایه‌گذاری‌ای وجود دارد؟
آینده این طرح در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. در صورت اجرای دقیق و تامین همه جانبه منابع، می‌تواند به تحولی شگرف در کیفیت و عدالت آموزشی بینجامد. اما اگر با شتاب و بدون برنامه‌ریزی اجرا شود، خطر تبدیل‌شدن به یک پروژه شکست‌خورده و هزینه‌بر وجود دارد. موفقیت نهایی این طرح در گرو عزم ملی، مدیریت هوشمندانه و مهم‌تر از همه، یادگیری از درس‌های دوران کرونا است.  اساسنامه مدرسه مجازی یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. این طرح می‌تواند یک فرصت تاریخی برای جهش آموزشی ایران و ایجاد عدالت باشد، اما در عین حال یک تلنگر خطرناک است که اگر با شتاب و بدون برنامه اجرا شود، می‌تواند به یک بحران عمیق آموزشی منجر شود. آینده این طرح در گرو اجرای عاقلانه، تامین بودجه کافی و نظارت مستمر است تا از تبدیل یک ایده خوب به یک کابوس آموزشی جلوگیری کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.