۲۳ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۴
کد خبر: ۱۷٬۰۴۸

سبک زندگی آینده ایرانیان را دیگر نمی‌توان مستقل از رسانه‌ها تحلیل کرد. رسانه‌های اجتماعی نه فقط ابزار بازتاب زندگی‌اند، بلکه خود به بافت زندگی تبدیل شده‌اند، آنچه در اینستاگرام، تلگرام یا پلتفرم‌های دیگر رخ می‌دهد، صرفا ارتباط نیست؛ بلکه نوعی زیست فرهنگی، اقتصادی و روانی جدید است. در دهه پیش‌رو، این شبکه‌ها بیش از هر نهاد دیگر، سبک زیستن، دیدن و حتی حس کردن ایرانیان را شکل خواهند داد. از سلیقه پوشش و نوع مصرف گرفته تا روابط خانوادگی، معنای موفقیت و شکل دینداری. همه از فیلتر رسانه عبور می‌کنند. به بیان دیگر، آینده سبک زندگی ایرانیان، آینده رسانه‌ای است.

سازندگان معنا

آگاه: در این بخش، نقش رسانه‌های اجتماعی را در پنج عرصه بنیادین بررسی می‌کنیم: خانواده، اقتصاد مصرف، هویت فردی، روابط اجتماعی و ارزش‌های اخلاقی.
این تحلیل، نه بر مبنای ترس یا ذوق‌زدگی، بلکه بر پایه فهم جامعه‌شناختی و فرهنگی از تحول زیست‌جهان ایرانی بنا شده است.

خانواده؛ از نهاد سنتی به شبکه ارتباطی
در گذشته، خانواده در فرهنگ ایرانی کانون انتقال ارزش‌ها و حافظ سنت بود اما رسانه‌های اجتماعی این ساختار را از درون تغییر داده‌اند و در آینده، این تغییر عمیق‌تر خواهد شد. خانواده ایرانی آینده بیش از پیش به یک شبکه ارتباطی بدل می‌شود، نه فقط یک نهاد زیستی و عاطفی. در نتیجه، خانواده به یک اکوسیستم چندرسانه‌ای تبدیل می‌شود که بقای آن، نه در انزوا، بلکه در گفت‌وگوی مستمر و درک متقابل ممکن است. اگر این تحول با تربیت رسانه‌ای همراه شود، می‌تواند به خانواده‌ای آگاه‌تر، صمیمی‌تر و برابرتر منجر شود؛ در غیر این صورت، خانواده به جزیره‌هایی جدا از هم در اقیانوس داده‌ها تبدیل خواهد شد.

اقتصاد مصرف؛ از بازار واقعی تا نمایش دیجیتال
در آینده، مصرف در ایران دیگر صرفا اقتصادی نخواهد بود، بلکه فرهنگی و نمادین است. رسانه‌های اجتماعی، مفهوم مصرف را از خرید کالا به نمایش هویت تبدیل کرده‌اند.
کاربران نه فقط برای استفاده، بلکه برای دیده‌شدن در حال استفاده خرید می‌کنند. اگر سیاست‌گذاران فرهنگی و اقتصادی این روند را درک نکنند، جامعه در دام مصرف‌گرایی تصویری فرو خواهد رفت. اما اگر به‌جای تقبیح، این انرژی نمادین به‌درستی هدایت شود، می‌تواند به موتور محرک صنایع فرهنگی، گردشگری، هنر و اقتصاد خلاق در ایران تبدیل شود.

هویت فردی؛ از خود واقعی تا خود رسانه‌ای
در آینده، مسئله اصلی نسل جوان ایرانی، نه یافتن شغل یا مدرک، بلکه یافتن خود خواهد بود. اما «خود» دیگر پدیده‌ای درونی نیست؛ بلکه در بستر شبکه‌ها ساخته می‌شود. هر کاربر در حال شکل دادن به «هویت رسانه‌ای» خویش است. هویتی که از طریق تصویر، لایک و فالو معنا می‌یابد.
در این جهان، فرد دائما در حال مقایسه خود با دیگران است. این مقایسه می‌تواند به رشد یا به اضطراب منجر شود. از سوی دیگر، هویت در رسانه‌ها «چندوجهی» است. کاربر ممکن است در یک شبکه، مذهبی و متفکر باشد و در شبکه‌ای دیگر، سرگرم و عامه‌پسند. این چندگانگی می‌تواند آزادی و انعطاف هویتی ایجاد کند، اما در عین حال خطر از دست رفتن انسجام روانی را نیز در پی دارد. برای ایران آینده، مسئله نه بازگشت به گذشته، بلکه تربیت نسلی است که بتواند میان خود واقعی و خود رسانه‌ای تعادل برقرار کند. چنین نسلی، نه از رسانه می‌گریزد و نه در آن گم می‌شود؛ بلکه رسانه را آینه‌ای برای خودشناسی می‌سازد، نه زندانی 
برای خودنمایی.

روابط اجتماعی؛ از هم‌زیستی فیزیکی تا هم‌زیستی داده‌ای
رسانه‌های اجتماعی به‌سرعت در حال بازآفرینی معنای ارتباط‌اند. در گذشته، ارتباط بر اساس مکان، زمان و حضور شکل می‌گرفت. اما در آینده، زمان و مکان اهمیت خود را از دست می‌دهند و روابط انسانی در شبکه‌ای از پیام‌ها، تصاویر و داده‌ها معنا می‌یابد. این وضعیت دو پیامد متضاد دارد: از یک‌سو، فرصت بی‌نظیری برای هم‌افزایی فرهنگی، همکاری مدنی و گفت‌وگو میان نسل‌ها و از سوی دیگر، خطر فرسایش ارتباط انسانی واقعی و افزایش احساس انزوا. بنابراین، آینده روابط اجتماعی ایرانیان به میزان توان ما در بازآفرینی معنا در ارتباطات دیجیتال بستگی دارد اینکه بتوانیم عمق را در میان سرعت حفظ کنیم.

ارزش‌های اخلاقی؛ بازتعریف خیر و شر در جهان مجازی
در جهان رسانه‌ای آینده، اخلاق از نو تعریف می‌شود. رفتار درست و نادرست دیگر در خلأ فردی معنا ندارد، بلکه در قاب عمومیِ دیده‌شدن سنجیده می‌شود. به بیان دیگر، اخلاق آینده، «اخلاق دیده‌شدن» است.
اما در همین بستر، فرصت‌های تازه‌ای برای بازآفرینی اخلاق نیز وجود دارد:
  آموزش عمومی در قالب داستان و تجربه دیجیتال؛
  احیای فضیلت‌هایی چون همدلی، شفقت و مسئولیت اجتماعی از طریق پویش‌های مردمی؛
  شکل‌گیری «اخلاق گفت‌وگو» به‌جای اخلاق تحمیل.
در واقع، آینده اخلاق ایرانی در رسانه به این بستگی دارد که آیا می‌توانیم از اخلاق نمایشی به اخلاق نیت‌محور بازگردیم  اخلاقی که ریشه در درک و حضور دارد،
نه در فالو و لایک.

سبک زندگی دیجیتال ایرانی؛ میان بومی‌سازی و جهانی‌سازی
در آینده، سبک زندگی ایرانی میان دو نیرو در نوسان خواهد بود:
از یک‌سو جهانی‌شدن فرهنگ رسانه‌ای و از سوی دیگر بومی‌سازی ارزش‌های ایرانی-اسلامی در بستر دیجیتال.
این تنش، تعیین‌کننده مسیر آینده فرهنگی ایران است.
اگر بومی‌سازی به‌درستی انجام گیرد، یعنی ارزش‌های ایرانی به زبان رسانه ترجمه شوند، سبک زندگی آینده می‌تواند تلفیقی زیبا از اصالت و نوگرایی باشد: ایرانیِ دیجیتال؛ جهانی اما ریشه‌دار.
اما اگر این ترجمه صورت نگیرد، ایران به مصرف‌کننده صرف محتوا تبدیل می‌شود و اصالت فرهنگی در هیاهوی الگوریتم‌ها گم خواهد شد. چالش اصلی، تولید روایت ایرانی از «زندگی خوب» در جهان رسانه‌ای است. روایتی که نه گذشته‌گرا باشد و نه غرب‌زده، بلکه بر مبنای حکمت، عدالت، زیبایی و کرامت انسانی بنا شود ارزش‌هایی که ریشه در فرهنگ ایرانی دارد و هنوز می‌تواند در جهان شبکه‌ای، الهام‌بخش  باشد.
رسانه‌های اجتماعی آینده، صرفا بازتاب جامعه نخواهند بود؛ بلکه به آینه‌ای از روح جمعی ایرانیان تبدیل می‌شوند. در این آینه، تمام شکاف‌ها، امیدها، باورها و ترس‌های ما نمایان خواهد شد. اگر جامعه بتواند با بلوغ فرهنگی و تفکر انتقادی، از این آینه برای خودفهمی و خودسازی استفاده کند، شبکه‌ها ابزار رشد خواهند شد. اما اگر از این آینه برای خودنمایی یا تقابل استفاده شود، رسانه به کارخانه تولید اضطراب، حسادت و بی‌معنایی تبدیل خواهد شد.
در نهایت، آینده سبک زندگی ایرانی در گرو یک انتخاب است: آیا می‌خواهیم در جهان رسانه‌ای مصرف‌کننده تصویر باشیم، یا سازنده معنا؟ پاسخ به این پرسش، سرنوشت فرهنگی یک ملت را تعیین خواهد کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.