آگاه: هوشمصنوعی قادر است با تحلیل کلاندادههای فرهنگی، روندهای تهدیدزا را شناسایی و پیشبینی کند. به جای آنکه تهاجمات فرهنگی پس از وقوع مورد واکنش قرار گیرد، میتوان پیش از شکلگیری، سازوکار آنها را کشف کرد. الگوریتمها میتوانند الگوهای نفوذ روایی، تغییر ذائقه فرهنگی و عملیات رسانهای دشمن را بر اساس دادههای رفتاری کاربران تحلیل و مدلسازی کنند. این امکان، پدافند فرهنگی را از حالت واکنشی به وضعیتی فعال و هوشمند منتقل میکند. به علاوه، توان تولید سریع محتوا - از متن و تحلیل گرفته تا تصویر، انیمیشن و روایتهای خلاق - به جبهه فرهنگی اجازه میدهد در مقابل سیل روایتهای مخرب، پاسخهایی دقیق، جذاب و چندلایه ارائه کند؛ پاسخی که زبان نسل جوان را از دست نمیدهد و همزمان ریشه در معارف اصیل دارد.
اما ظرفیت هوشمصنوعی تنها در دفاع خلاصه نمیشود؛ بلکه میتواند موتور توانمندسازی گفتمان تمدن نوین اسلامی باشد. برای شکلدهی به این گفتمان، نخست باید مفاهیم و ارزشهای اساسی تمدنی به زبانی روزآمد و قابل فهم برای نسل دیجیتال بازتولید شوند. مدلهای زبانی بومی که بر دادههای فرهنگی و اندیشههای اسلامی–ایرانی آموزش یافتهاند، میتوانند روایتهایی بسازند که در عین جذابیت، حامل معنا و هویت باشند. این فناوری، امکان خلق آثار فرهنگی را از حالت محدود به تولید دستی، به تولید مقیاسپذیر و هدفمند ارتقا میدهد؛ آثاری که در قالبهای متنوع هنری مانند انیمیشن، موشنگرافیک، فیلم کوتاه یا حتی بازیهای دیجیتال روایتگر ارزشها و تاریخ انقلاب اسلامیاند.
یکی از بنیادینترین ظرفیتهای تمدنی هوش مصنوعی، توان آن در استخراج و نظاممندسازی اندیشههای عمیق مقام رهبری است. مجموعه عظیم بیانات، پیامها و تحلیلهای ایشان، گنجینهای از حکمت سیاسی، اجتماعی و تمدنی است که میتواند با ابزارهای هوشمند پردازش زبان، استخراج، طبقهبندی و تبدیل به یک «نظام دانشی منسجم» شود. از دل این نظام دانشی، میتوان درسنامههای آموزشی، نقشههای مفهومی، محتوای چندرسانهای و دورههای تعاملی تولید کرد که اندیشههای راهبردی رهبری را برای نسلهای مختلف قابل فهم و قابل استفاده سازد. تبدیل محتوای متنی به تجربههای هنری و رسانهای نوین نیز امکان دیگری است که میتواند امتداد فرهنگی سخنان رهبری را در قالبهای هنری خلاق تقویت کند.
تحقق همه این ظرفیتها نیازمند تغییر زاویه نگاه است. باید از مصرفکننده فناوری بودن فاصله گرفت و به مرحله طراحی و مالکیت هوشمند رسید. هوشمصنوعی اگر تنها ابزاری برای سرگرمی یا کاربری سطحی باشد، نهتنها کمکی به پیشرفت نمیکند، بلکه به ابزار نفوذ فرهنگی تبدیل خواهد شد. در مقابل، اگر قواعد اخلاقی، ساختارهای بومی فناوری، نهادهای پشتیبان و نیروی انسانی متعهد شکل بگیرد، این ابزار میتواند نقش یک «یار استراتژیک» برای جبهه فرهنگی ایفا کند.
در نهایت، آینده فرهنگی ایران در عصر هوشمصنوعی به میزان توانایی ما در تبدیل این فناوری به ابزار معنا و هویت بستگی دارد. اگر روایتهای انقلاب اسلامی با کمک هوشمصنوعی به زبان نسلها بازآفرینی شود، اگر سبک زندگی ایرانی–اسلامی با ابزارهای هوشمند آموزش و ترویج یابد و اگر اندیشههای رهبری در قالبی علمی، هنری و نظاممند توسط هوشمصنوعی منتشر شود، آنگاه میتوان گفت این فناوری نه تهدید، بلکه سکوی پرش تمدنسازی خواهد بود؛ سکویی که راه را برای تحقق تمدن نوین اسلامی هموارتر میکند.
۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۹
کد خبر: ۱۸٬۲۸۶
تقویت گفتمان انقلاب در زیستجهان دیجیتال
پدافند فرهنگی هوشمند در عصر هوش مصنوعی
سحر زردان _ آگاه مسائل فرهنگی
هوشمصنوعی امروز به نقطهای رسیده است که نه صرفا یک فناوری، بلکه یک زیستجهان تازه و میدان رقابت تمدنی به شمار میآید. در این میدان، جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی اگر نقش منفعلانه داشته باشد، میدان روایتسازی را به قدرتهای رسانهای جهانی واگذار خواهد کرد. اما اگر هوشمصنوعی در جایگاه یک محرک تمدنی و ابزار راهبردی فهم، تولید معنا و بازآفرینی فرهنگ قرار گیرد، میتواند سکوی پرش به سوی تحقق تمدن نوین اسلامی باشد. نقطه شروع این حرکت، فهم ظرفیتهای هوشمصنوعی در پدافند فرهنگی هوشمند است؛ زیرا دفاع از هویت اسلامی–ایرانی در عصر داده و الگوریتم، دیگر نمیتواند با ابزارهای سنتی پیش برده شود.
نظر شما