احداث کریدور زنگزور در قفقاز جنوبی و در منطقه‌ای که مرز بین ایران و ارمنستان در آن واقع است، چند سالی است که از سوی دولت‌های آذربایجان و ترکیه پیگیری می‌شود. جمهوری اسلامی ایران طبق اصول ثابت خود همواره تاکید کرده که احداث چنین گذرگاهی نباید سبب تغییر وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه و مخدوش‌کردن ترسیمات مرزی شود.

توطئه‌ای به نام «زنگزور»

آگاه: الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان اخیرا اعلام کرده که کشورش بدون هیچ تردیدی، کریدور زنگزور را اجرایی خواهد کرد. علی‌اف مدعی است: اهمیت دالان زنگزور تنها اتصال آذربایجان به جمهوری خودمختار نخجوان نیست، بلکه این یک دالان ترانزیتی بین‌المللی است که برای منطقه اهمیت زیادی دارد. طبق ادعای رئیس‌جمهور آذربایجان، با استفاده از دالان زنگزور، حمل‌ونقل ترانزیتی در منطقه قفقاز جنوبی تا ۱۵ میلیون تن افزایش می‌یابد.
اما موضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص احداث کریدور زنگزور روشن است؛ مقامات کشورمان تاکید دارند که در قضیه مزبور باید به حقوق حاکمیتی همه کشورها احترام گذاشته شود و مراقبت شود که احداث چنین گذرگاهی عواقبی برای مباحث ژئوپلیتیک نداشته باشد. برخی معتقدند با فعال‌شدن گذرگاه زنگزور، ارتباط زمینی ایران با اروپا و روسیه قطع و یک آرزو برای محور علی‌اف و اردوغان محقق می‌شود. آذربایجان و ترکیه با احداث کریدور زنگزور به دنبال دورزدن و حذف ایران از صحنه ترانزیت و تجاری در منطقه هستند. مهم‌ترین هدف جاه‌طلبی و زیاده‌خواهی علی‌اف و اردوغان برای فعالیت جدی کریدور زنگزور، حضور فعالانه ناتو در منطقه و تغییر موازنه سیاسی و نظامی و افزایش نفع اقتصادی ناشی از همکاری با این دو است.

تجمیع عناصر ضدایرانی با احداث یک دالان!
احسان موحدیان، کارشناس روابط بین‌الملل طی یادداشتی در این رابطه تصریح کرد: ایجاد کریدور زنگزور بحثی دیرپاست؛ یعنی حتی از زمان خلافت عثمانی هم این بحث‌ها مطرح بوده و عثمانی‌ها به دلیل علاقه به منطقه قفقاز جنوبی، مرتب با روس‌ها و انگلیسی‌ها در جنگ و نبرد بودند. ترکیه سپس در زمان آتاتورک اقداماتی در این زمینه داشت که ناکام ماند، ولی به‌هرحال بعد از فروپاشی شوروی دوباره این بحث جدی گرفته شد. ایجاد این کریدور زنگزور ترکیه را به قطب ترانزیتی و انرژی منطقه تبدیل و طبیعتا برای آنها برتری سیاسی ایجاد می‌کند. احداث کریدور زنگزور از لحاظ اقتصادی، اهمیت کریدور شمال - جنوب را به‌شدت کاهش می‌دهد و با تبدیل ارمنستان و باکو به محل گذر کریدور شرق - غرب روسیه را دور می‌زنند.
به‌واسطه کریدور زنگزور، دولت باکو و همچون دولت ترکیه، قدرت ژئوپلیتیکی پیدا می‌کند. موحدیان معتقد است: افزایش قدرت دولت الهام علی‌اف که متاسفانه به دلیل گرایشات شدید غرب‌گرایانه، روابط ویژه‌ای با رژیم صهیونیستی ایجاد کرده است، می‌تواند منافع مشروع ایران و روسیه را تهدید کند. باکوی تحت سلطه علی‌اف فقط با ایران درگیر نیست و در هفته‌های اخیر با روس‌ها هم درگیر شده‌اند، چون گروه مافیایی را در روسیه کنترل می‌کرد که به دنبال تاثیرگذاری روی پوتین و شاهراه‌های اقتصادی، امنیتی، اطلاعاتی و سیاسی روسیه بود و در نهایت در هفته‌های اخیر دولت روسیه با این شبکه برخورد کرد. ایجاد این کریدور طبیعتا به مثابه از دست رفتن حاکمیت ارمنستان بر بخش مهمی از خاک خود خواهد شد و این کشور به زمین بازی ترکیه، باکو و آمریکا (ناتو) تبدیل می‌شود و حتی احتمال تجزیه و فروپاشی ارمنستان هم متصور است.
طبیعتا با تقویت نقش ناتو در قفقاز جنوبی و حضور دائمی آنها در این منطقه، دسترسی به اروپا از طریق دریای سیاه توسط کشورهای ترک و ناتو بلوکه می‌شود و رنگین‌کمانی ضدایرانی از نیروهای ناتو، وهابی‌ها، تکفیری‌ها، تجزیه‌طلبان قوم‌گرا، پان‌ترک‌ها و صهیونیست‌ها شکل می‌گیرد.
به اعتقاد موحدیان، کارشناس مسائل بین‌الملل باتوجه‌به این‌ که حمله اسرائیل به ایران به شکل هوایی به نتایج مطلوب منجر نشده است، محاصره ایران به‌واسطه ایجاد دالان زنگزور باعث می‌شود زمینه برای تجاوز نظامی اسرائیل به ایران به شکل زمینی از طریق مسیر باکو فراهم شود. فراموش نکنیم که جولانی هم اخیرا سفری به باکو داشته و با علی‌اف دیدار کرده است. خود علی‌اف هم چند بار به آلبانی سفر کرده و با منافقین دیدار داشته است که نشان از تشکیل یک شبکه ضدایرانی دارد. اگر این تحولات را در کنار تلاش‌هایی که اسرائیل برای بازکردن یک مسیر زمینی از سمت کردستان عراق به سمت ایران می‌کند و حملاتی که اخیرا به جنوب سوریه و دمشق انجام شده، بگذاریم، مشخص می‌شود هدف رژیم صهیونیستی ایجاد یک مسیر بزرگ زمینی به سمت مرز ایران از مرز خود است. به‌عبارت‌دیگر ایجاد این کریدور، زمینه‌ای است برای هم‌مرز شدن ایران و اسرائیل در مرزهای شمال، شمال غرب و غرب. باتوجه‌به اینکه برنامه‌ریزی‌ها برای تضعیف ایران و وحدت ملی‌اش از طریق بحران‌سازی در مناطق آذری و کردنشین از مدت‌ها پیش در جریان بوده، اکنون در رسانه‌های صهیونیستی صراحتا گفته و حتی صحبت از این مطرح می‌شود که بعد از ایران باید سراغ ترکیه و پاکستان بروند.

خاورمیانه بزرگ یا سایکس پیکوی قرن ۲۱
این موضوع یادآور طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ است؛ طرحی که براساس آن هیچ کشوری در منطقه غرب آسیا، صرف‌نظر از حکومتش، نباید باقی بماند که قدرت و جمعیت زیادی داشته باشد تا منافع اسرائیل را تهدید کند، پس ایجاد کریدور زنگزور یکی از پازل‌های تکمیل این طرح است.
برخی این طرح را سایکس پیکوی قرن ۲۱ می‌نامند، یعنی همان‌طور که صد سال پیش امپراتوری عثمانی تجزیه شد، این پروژه در خصوص ایران اجرا شود تا ایران ضعیف شود و خطری برای صهیونیست‌ها ایجاد نکند. این کریدور در واقع عقبه لجستیکی اسرائیل خواهد بود و به اسرائیل کمک می‌کند تا از انزوا خارج شود. در این میان روس‌ها هم به واسطه تحریم‌هایی که غرب به بهانه جنگ اوکراین علیه‌شان اعمال کرده، به این کریدور به‌عنوان جایگزین نگاه می‌کردند، خصوصا که ترکیه از طریق تنگه بسفر مشکلاتی برای روس‌ها ایجاد کرده و آنها در تنگنا بودند و هستند.
طبق تصریح موحدیان، کارشناس مسائل بین‌الملل باید با روس‌ها رایزنی شود و با ارائه شواهد متقن موجود برای مسکو روشن کرد که مسیر زنگزور قرار نیست در اختیار آنها قرار بگیرد؛ بلکه این مسیر، یک مسیر لجستیک برای سرریز ناتو و نیروهای تجزیه‌طلب به سمت دریای کاسپین و آسیای مرکزی خواهد بود و امنیت تمامیت ارضی روسیه و ایران توامان در خطر خواهد بود. همچنین باید روسیه اقناع شود که خط لوله انتقال گاز آنها به ایران باید از مسیر ارمنستان و گرجستان عبور کند، نه از طریق جمهوری آذربایجان. در رایزنی با چین هم باید به پکن هشدار دهیم که ظرفیت این مسیر ترانزیتی در اختیارشان قرار نخواهد گرفت، مضاف بر این‌که تمامیت ارضی چین هم با گسترش گفتمان پان‌ترک و با تحریک ایغورها در خطر است. در اوایل خردادماه سال جاری اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه در اظهارتی به‌صورت تلویحی از ایران خواسته بود تا دست از مخالفت با ایجاد کریدور ادعایی زنگزور بردارد و اجازه دهد تا با ایجاد این مسیر، منطقه قفقاز جنوبی به صلح و توسعه برسد؛ گویی این ایران است که با مخالفت غیرمنطقی خود با طرح ترکیه و آذربایجان در کریدور زنگزور، مانع از صلح و توسعه در قفقاز جنوبی شده است!
اظهارات و ادعاهای اردوغان در حالی مطرح می‌شد که جمهوری اسلامی ایران با راه‌اندازی مسیرهای ارتباطی در قفقاز جنوبی، ازجمله مسیر ریلی نرنادزور - آگاراک که در جنوبی‌ترین منطقه ارمنستان و در موازات مرز ایران، سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان را به نخجوان متصل می‌کند، در قالب طرح تقاطع صلح ارمنستان اعلام موافقت کرده است. در این طرح همه راه‌های مواصلاتی منطقه قفقاز جنوبی به روی همه کشورها باز می‌شود تا تجارت منطقه‌ای و بین‌المللی رونق یافته و سبب کسب منافع اقتصادی گسترده برای کشورهای قفقاز شود.
درعین‌حال در این طرح، هر کشور بر زیرساخت‌های ترانزیتی عبوری از خاک خود حاکمیت دارد؛ مسئله‌ای که در روابط بین‌الملل، تجارت جهانی و به‌ویژه در ادبیات حوزه کریدوری، اصلی پذیرفته شده و غیرقابل‌خدشه است. ایران حتی از این نیز فراتر رفته و با ارائه طرح ایجاد کریدور ریلی ارس در خاک خود، مسیری موازی مسیر ریلی ارمنستان در اختیار باکو قرار داده تا ارتباط سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان و نخجوان، گرفتار وابستگی کامل به ارمنستان نباشد.
در مقابل جمهوری آذربایجان و ترکیه مدعی‌اند برای کارآمدی ارتباط ریلی آذربایجان و نخجوان، عبورومرور از درون خاک ارمنستان باید بدون کنترل ارمنستان صورت پذیرد و کنترل این مسیر ریلی در اختیار آذربایجان باشد! به این معنا که ارمنستان از اصل حاکمیت خود بر مرزهای کشور چشم‌پوشی کرده، در ورودی ریل به خاک ارمنستان و خروجی آن از این کشور به‌سوی نخجوان، امکان بازرسی و مدیریت را از خود سلب کند!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.