آگاه: در ادبیات جامعهشناسی، «سرمایه نمادین» به معنای «اعتبار»، «حیثیت» و «مشروعیتی» است که به یک فرد، یک اثر یا یک جریان بخشیده میشود. این سرمایه، گاه از هر سرمایه اقتصادی قدرتمندتر است. تقریظ رهبری، دقیقا همین کار را میکند. این اقدام، بالاترین سطح از «سرمایه نمادین» در نظام جمهوری اسلامی را به یک کتاب و نویسنده آن تزریق میکند و در یک لحظه، آن را از یک اثر گمنام، به یک «پدیده ملی» تبدیل میسازد.
اولین و مهمترین کارکرد، «هویتبخشی به جبهه خودی» و اعتباربخشی به نویسندگان، ناشران و روایتهای جریان انقلاب است. در جهانی که رسانههای معاند با تمام توان در حال «بیاعتبار کردن» و «به حاشیه راندن» هنرمندان و متفکران انقلابی هستند، تقریظ مانند یک سپر عمل میکند. این اقدام به نویسنده، «هویت» و «مشروعیت» میبخشد و به او میگوید: «کار تو دیده شده و ارزشمند است.» این بزرگترین انگیزه برای ادامه راه و خلق آثار جدید است. رهبر انقلاب خود در جوانی این نقش را ایفا و به جوانان کتاب معرفی میکردند تا مسیر فکری آنها را روشن سازند. (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان، ۱۳/۱۱/۱۳۷۷) امروز نیز ایشان با هر تقریظ، به جوانان نویسنده این پیام را میدهند که در این مسیر تنها نیستند و کارشان در بالاترین سطح دیده میشود. این همان نیازی است که ایشان در دیدار با شاعران به آن اشاره کردند که باید به هنرمند جوان میدان داد تا احساس کند کارش مهم است.
کارکرد دوم، «جهتدهی به میدان نبرد» است. تقریظ، یک «قطبنما» است. رهبر انقلاب با انتخاب کتابهایی خاص (عمدتا در حوزه دفاع مقدس، تاریخ انقلاب و سبک زندگی اسلامی)، به صورت هوشمندانه، «اولویتهای» میدان نبرد فرهنگی را برای تمام فعالان این عرصه مشخص میکنند. هر تقریظ، یک بیانیه غیررسمی است که میگوید: «امروز، جنگ در این جبهه است. مهمات خود را به این سمت شلیک کنید.» این کار، از پراکندهکاری و هدر رفتن انرژی جبهه فرهنگی جلوگیری کرده و آن را روی اهداف استراتژیک متمرکز میسازد. این همان «هدایت جریانی» است که ایشان در دیدار با معلمان (۱۲/۰۲/۱۴۰۲) بیان فرمودند، آنجا که از روایت نکردن «گذشته تاریخی پر از حماسه و پر از شجاعت» گله کرده و بر لزوم معرفی این مفاخر به نسل جدید تاکید میکنند.
و کارکرد سوم، «گفتوگوی ملی و تولید مخاطب» است. همانطور که رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت شهدای استان گلستان (۱۵/۰۹/۱۳۹۵) فرمودند، «مشکلتر از کتاب نوشتن، رساندن کتاب به چشم و ذهن مخاطب است.» تقریظ، قدرتمندترین ابزار برای حل همین مشکل است. این اقدام، یک کتاب را از انزوای کتابفروشیها خارج کرده و آن را به یک «موضوع گفتوگوی ملی» تبدیل میکند. رسانهها به آن میپردازند، مردم درباره آن صحبت میکنند و یک «مخاطب» میلیونی برای آن خلق میشود. این فرآیند، نه تنها به حیات اقتصادی یک کتاب کمک میکند، بلکه پیام آن را در سطحی وسیع در جامعه منتشر میسازد. این همان «تولید مخاطب» است که ایشان در همان دیدار بر اهمیت آن تاکید ورزیدند و فرمودند که باید محصولات فرهنگی را به ذهنها و مخاطبان رساند.
اما تولید این «سرمایه نمادین»، تنها نیمی از راه است. این اقدام، به مثابه شلیک یک منور در تاریکی شب است که یک موقعیت استراتژیک و یک سنگر ارزشمند را در میدان نبرد فرهنگی روشن میکند. اما روشن کردن موقعیت، با فتح و تثبیت آن یکی نیست. نیمه دیگر و حیاتیتر راه، وظیفه نهادهای فرهنگی، رسانهها و نخبگان است تا این سرمایه را به درستی «بهرهبرداری» و به یک «قدرت نرم» عملیاتی تبدیل کنند. متاسفانه، این همان مرحلهای است که ما در آن دچار یک «انفعال مزمن» و ساختاری هستیم.
نهادهای فرهنگی ما اغلب به برگزاری یک مراسم رونمایی و نصب چند بنر اکتفا کرده و این سرمایه عظیم را در همان نقطه اولیه منجمد میکنند. رسانهها به جای تبدیل کتاب به یک «پرونده زنده» و جریانساز که هفتهها ذهن جامعه را درگیر خود کند، آن را به یک خبر یک روزه و قابل بایگانی تقلیل میدهند و نخبگان حوزوی و دانشگاهی ما کمتر به سراغ نظریهپردازی، عمقبخشی و استخراج نظام فکری نهفته در این آثار میروند. این دقیقا مصداق همان غفلتی است که رهبر انقلاب در مورد آن هشدار میدهند؛ اینکه صرفا به تولید کتاب دلخوش نباشیم، بلکه برای رساندن آن به مخاطب «هنر» و «دقت» به خرج دهیم (همان).
تبدیل روایت کتاب به دهها محصول چندرسانهای جذاب و کمحجم برای ذائقه نسل جدید (از پادکستهای روایی و موشنگرافیک تا مستندهای کوتاه و کلیپهای اقتباسی برای فضای مجازی)، برگزاری کرسیهای نقد تخصصی برای استخراج لایههای راهبردی و جامعهشناختی آن، ترجمه فوری و حرفهای برای صدور پیام انقلاب به جهان تشنه حقیقت، و مهمتر از همه، طراحی «بستههای آموزشی و تربیتی» برای ورود مفاهیم و الگوهای این کتابها به متن نظام آموزشی کشور در مدارس، دانشگاهها و مساجد. این همان راهی است که میتواند به «سلامت فکری» جامعه از طریق کتابخوانی که رهبری در مراسم جشن تکلیف دانشآموزان (۲۳/۰۹/۱۳۹۵) بر آن تاکید کردند، جامه عمل بپوشاند.
۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۷
کد خبر: ۱۸٬۱۰۰
سنت تقریظنویسی رهبر انقلاب بر کتابها را نباید صرفا یک «تشویق» یا «تبلیغ» برای کتابخوانی دانست. این نگاه، تقلیل دادن یک پدیده راهبردی به یک کنش فرهنگی ساده است. برای فهم عمق این سنت، باید آن را در چارچوب یک نظریه کلانتر تحلیل کرد: تقریظ، یک فرآیند هوشمندانه برای «تولید و توزیع سرمایه نمادین» در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است.
نظر شما