آگاه: این نهادها باید مفاهیم بنیادین انقلاب مانند ولایت فقیه، اسلام ناب محمدی، عدالت، آزادی، استقلال، استکبارستیزی، مستضعفین، مهدویت، ایثار و شهادت و... را پیوسته به شیوههای مختلف در جامعه ایرانی برجسته سازند تا این مفاهیم به خوبی در اذهان تودههای مردم رسوب کرده و قوام یابد. زیرا اگر عملیات برجستهسازی، بازخوانی و پالایش مستمرا صورت نپذیرد، پس از مدتی مفاهیم گفتمان انقلاب دچار ابهام، تحریف و بیقراری شده و انسجام معنایی خود را از دست میدهند. بهعلاوه نهادهای فرهنگی حامی گفتمان همواره باید به موازات برجستهسازی مفاهیم انقلاب، مفاهیم گفتمانهای رقیب را نیز به حاشیه برانند و به نقد موثر و فعال آنها مبادرت ورزند. به عبارت دیگر تبیین «اثباتها» و «نفیها»ی یک گفتمان همیشه باید به موازات هم صورت پذیرد. برای مثال قرائتهای انحرافی از شریعت مبین نظیر «اسلام آمریکایی»، «اسلام سکولار»، «اسلام سلفی ـ تکفیری» و «تشیع انگلیسی» که در موضع غیریت و خصومت با قرائت معیار انقلاب اسلامی یعنی «اسلام ناب محمدی» هستند، باید توسط رسانههای حامی انقلاب مورد شالودهشکنی قرار گرفته و مطرود شوند. نهادهای فرهنگی و تبلیغی به واسطه کارکرد هویتسازی خود میتوانند نقش بسزایی در بازتولید و تداوم تعریف یک فرد ایرانی حامی گفتمان انقلاب از کیستی خود با صفاتی مانند دینمدار، مستقل، مقاوم، استکبارستیز و حامی مستضعفان جهان داشته باشند. آنها همچنین قادرند احساس خصومت و بیاعتمادی نسبت به دشمنان انقلاب اسلامی از جمله آمریکا و اسرائیل را همچنان در ذهن مردم ایران پابرجا نگه دارند. بدون تردید چنین اقدامات برجستهساز و حاشیهرانی موجب تثبیت جایگاه محوری گفتمان انقلاب اسلامی و به تبع آن استحکام ساخت درونی نظام سیاسی مبتنی بر این گفتمان خواهد شد. در این میان مسئلهای که اهمیت و ضرورت تلاش برای تثبیت مرجعیت معنایی گفتمان انقلاب اسلامی را دوچندان میسازد، اقدامات هدفمند و گسترده چهرهها و رسانههای حامی دشمنان انقلاب به منظور تحریف و شالودهشکنی آن است. دشمنان با درک صحیح این حقیقت که استحکام ساخت درونی نظام جمهوری اسلامی از استحکام منظومه گفتمانی انقلاب و اندیشه امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب نشأت میگیرد، ضمن عبور از کاربرد ابزارهای سختافزاری، بخش اعظم توان خود را بر تضعیف مبانی فکری و معنایی انقلاب اسلامی متمرکز کردهاند زیرا نیک میدانند که در صورت سست شدن این مبانی، ساختار سیاسی بنا شده روی آن نیز لاجرم فروخواهد ریخت. از همین رو رسانههای حامی جبهه معاند و انبوهی از شبکههای فارسیزبان ضدانقلاب با تولید و پخش برنامههای مختلف، هدف اعتبارزدایی از مفاهیم بنیادین گفتمان انقلاب اسلامی، بیاعتمادسازی مردم جامعه ایران نسبت به مشروعیت نظام سیاسی حاکم و ایجاد بحران هویتی در میان آنان، رسوخ مفاهیم گفتمانهای رقیب در اذهان مخاطبان، تغییر نگرشها به تعریف خود و دیگری و کمرنگ کردن مرز غیریت و خصومت ایرانیان با دشمنان انقلاب اسلامی را به صورت گستردهای دنبال میکنند. عطف به آنچه گفته شد، گفتمان انقلاب اسلامی ناگزیر است هماکنون پس از گذشت حدود نیم قرن از حیات خود، به پالایش و بازتولید مبانی اصلی خود بپردازد. پس از این پالایش و بازتولید با روشهای علمی و کاملا تخصصی، باید با تمام قوا به تولید محصولات فرهنگی با ضریب نفوذ بالا پرداخت که امروز گمشده اصلی جریان فرهنگی و تبلیغی ما فقدان آثار موثر، دقیق و جریانساز فرهنگی است.
۳ دی ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۳
کد خبر: ۱۹٬۱۱۹
گفتمان انقلاب اسلامی مانند سایر گفتمانها برای تداوم مرجعیت خود در بستر زمان و کارکردهایی که باید در جامعه داشتهباشد، نیازمند اقدامات حمایتی نهادهای فرهنگی و تبلیغی و تولید آثار فاخر و موثر در حوزههای تبلیغاتی و فرهنگی است.
نظر شما