لیبرالیسم
-
ورود فلسفه به ادبیات، ورود آن به زندگی مردم عامه بود
کامو ، عامکننده فلسفه
آلبر کامو، نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار فرانسوی-الجزایری، یکی از تاثیرگذارترین چهرههای ادبیات قرن بیستم است که با زبانی شفاف و بیپیرایه، پرسشهای بنیادین وجود انسان را به میان آورد. او در ۶ نوامبر سال ۱۹۱۳ در الجزایر تحت استعمار فرانسه به دنیا آمد و در سال ۱۹۶۰، تنها سه سال پس از دریافت جایزه نوبل ادبیات، در یک تصادف رانندگی درگذشت.
-
ظرفیتهای تمدنی ایران برای استعمارستیزی
حوزههای علمیه و نبرد روایتی
جهان معاصر با چالشهای عمیقی در عرصه حکمرانی و عدالت روبهرو است. الگوهای مسلط لیبرالیسم و سوسیالیسم، با شعارهای فریبنده صلح و دموکراسی، در عمل به ابزاری برای سلطهگری، کشتار و غارت ملتها تبدیل شدهاند. جنگهای نیابتی، تولید سلاحهای کشتار جمعی، اشغال کشورها و کشتار مردم بیپناه در فلسطین، یمن و افغانستان، عراق و اینک سودان تنها بخشی از نتایج شوم این الگوهاست.
-
غرب؛ از عقلمحوری تا استکبار جهانی
لزوم احیای عقل معنوی
تمدن غرب بر بنیاد تحولی عمیق در ماهیت عقلانیت بنا شده است؛ تحولی که از قرون وسطی تا روزگار مدرن، عقل را از جایگاه الهیاش جدا و به نیرویی خودبسنده و ابزار سلطه بدل کرد. از لحظهای که انسان در رنسانس، خود را معیار همهچیز معرفی کرد و گزاره «من میاندیشم، پس هستم» دکارت محور تفکر شد، مسیر تازهای آغاز شد: خروج عقل از دایره وحی و جایگزینی آن با تجربه. در اینجا عقل دیگر خادم ایمان نبود، بلکه داور نهایی حقیقت شد. علم نوین نیز بر این بستر شکل گرفت؛ علمی که نه در پی فهم معنا، بلکه در جستوجوی تسلط و تسخیر طبیعت بود.
-
تمدن غرب و استکبار جهانی؛ از نفوذ تا مقابله
از اومانیسم تا سکولاریسم
در روزگاری که جنگها دیگر تنها در میدان نبرد رخ نمیدهند، بلکه در ذهنها و روایتها جریان دارند، شناخت ماهیت تمدن غرب و سازوکارهای سلطه آن، ضرورتی تمدنی و معرفتی است. غرب با بهرهگیری از میراث فکری اومانیسم و سکولاریسم، توانسته است ساختاری پیچیده از نفوذ فرهنگی، اقتصادی و رسانهای پدید آورد که هدف آن استحاله آرام هویت ملتهاست.
-
علم بدون هدایت، فضیلت و انسانیت
کالبدشکافی یک احتضار قطعی
تهاجم فکری و روایی غرب علیه ما، همواره با یک نعل وارونه همراه بوده است: آنها مخالفت ما با «تمدن غرب» را مخالفت با «علم و پیشرفت» جا میزنند تا ما را واپسگرا و متحجر نشان دهند.
-
بنیانهای تمدن غرب؛ از اومانیسم تا استثمار
آزادی بیغایت و خالی از معنی
تمدن غرب، آنگونه که امروز بر جهان سایه افکنده، نتیجه تحولی تاریخی در بنیانهای فکری و فلسفی اروپاست.
-
-
نسبتشناسی حوزه و رسانه
از منبر تا الگوریتم
رسانه در عصر جدید، تنها ابزاری برای انتقال پیام نیست؛ زبان ساخت تمدن است. درست همانگونه که قلم در دوران کلاسیک حامل دانش بود، امروز تصویر، صوت، الگوریتم و شبکههای تعاملی در نقش تمدنساز ظاهر شدهاند. اگر حوزه علمیه، بهعنوان بستر نرمافزاری انقلاب اسلامی، همچنان اراده هدایت اجتماعی و شکلدهی به سبک زندگی ایمانی را دارد، چارهای جز ورود هوشمندانه، موثر و اصیل به منطق رسانه ندارد. اما این ورود چگونه باید باشد؟ آیا صرفا حضور در شبکههای اجتماعی کافی است؟ آیا طلبهای که ریلز میسازد، بهواقع مبلغ دین است؟ فراتر از آن، آیا حوزه درک روشنی از «رسانه» بهمثابه زبان عصر دارد؟ پاسخ به این پرسشها، آینده تعامل نهاد دین و فناوری را تعیین خواهد کرد.
-
نسبت حوزه با مردم و بستر ایجاد تمدن
تمدن برای مردم
علی عسگری - آگاه مسائل سیاسی: شاید تا کنون با این گزاره مواجه شده باشیم که اگر روحانیون وارد سیاست نمیشدند، احترام بیشتری داشته و مردم دیندارتر میماندند؛ اما بیایید تا با گذری در تاریخ این ادعای تکراری را صحتسنجی کنیم. آیا واقعا جدایی دین از هرآنچه دنیا خوانده میشود، سبب عزت معنویت میگردد؟ یا دین، عالمان و عاملان به آن، روزی برای سرگرمی در قاب عکسها ثبت شده و در موزههای مردمشناسی روبهروی تماشاچیان قرار میگیرند؟!