۲۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۹
کد خبر: ۱۶٬۲۵۷

در دهه‌های اخیر، تصاویر آسمان‌خراش‌های سر به فلک کشیده دبی، پروژه‌های عظیم زیرساختی ریاض و مجامع جهانی فوتبال در دوحه، به عنوان نمادهای «پیشرفت» در کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس جلوه‌گری کرده‌اند. اما پرسشی بنیادین و عمیق پیش روی ماست: آیا این «توسعه خلیجی»، الگویی پایدار، بومی و مستقل است؟ یا صرفا نمایشی فریبنده از ثروت‌های نفتی که بر پایه وابستگی ساختاری به غرب و منابع هیدروکربنی استوار شده و در نخستین بحران، همچون خانه‌ای بر شن بنا شده، فرو می‌ریزد؟

پیشرفت پوشالی

آگاه: در این فرصت، با کاوش در ابعاد اقتصادی، نظامی، اجتماعی و ژئوپلیتیکی مدل توسعه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس (GCC)، آشکار می‌سازد که این پیشرفت، بیش از آنکه میوه تلاش‌های داخلی و نوآوری‌های بومی باشد، محصول وابستگی عمیق به فناوری، سرمایه و امنیت غربی است الگویی که در آزمون‌های واقعی بحران‌های منطقه‌ای، ناکارآمدی و شکنندگی خود را به‌روشنی نمایان ساخته است. این بررسی ما، بر پایه گزارش‌های معتبر بین‌المللی همچون صندوق بین‌المللی پول (IMF)، آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) و موسسه تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI) استوار است و درس‌هایی گران‌بها برای ملت‌های مستقل، به‌ویژه ایران اسلامی به ارمغان می‌آورد.

۱. بنیان‌های سست: اقتصاد بر پایه نفت و وابستگی به غرب
کشورهای حاشیه خلیج‌فارس مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، کویت، بحرین و عمان با جمعیتی بالغ بر ۵۵ میلیون نفر و تولید ناخالص داخلی بیش از ۲.۲ تریلیون دلار، در ظاهر اقتصادهایی پویا و شکوفا به نظر می‌رسند. اما این درخشش ظاهری، پوششی بر بنیان‌های لرزان است.
وابستگی همچنان حاکم: بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۲۴، نفت و گاز همچنان بیش از ۵۰ درصد درآمدهای دولتی و حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشورها را تشکیل می‌دهد. حتی در عربستان سعودی، با وجود برنامه «چشم‌انداز ۲۰۳۰»، سهم درآمدهای غیرنفتی از ۴۰ درصد در سال ۲۰۲۳ به ۴۸ درصد در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته است. پیشرفتی کند و ناکافی در برابر هدف ۶۰ درصدی تا سال ۲۰۳۰. گزارش‌های IMF تاکید می‌کنند که رشد غیرنفتی در سال ۲۰۲۴ حدود ۳.۴ درصد بوده، اما این رشد عمدتا وابسته به واردات و سرمایه‌گذاری خارجی است. تنوع‌بخشی وابسته محور: پروژه‌های «شهرهای هوشمند»، «اقتصاد دیجیتال» و «صنایع سبز» در امارات و عربستان، غالبا با همکاری غول‌های غربی همچون گوگل، مایکروسافت، بوئینگ و زیمنس اجرا می‌شوند. دانش فنی، مدیریت پروژه و حتی نیروی متخصص انسانی، از خارج تامین می‌شود. این نه تنوع‌بخشی واقعی، بلکه جابه‌جایی وابستگی از نفت به فناوری وارداتی است. گزارش‌های اخیر نشان می‌دهد که صادرات غیرنفتی عربستان در سال ۲۰۲۴ به ۵۱۵ میلیارد ریال سعودی (حدود ۱۳۷ میلیارد دلار) رسیده، اما این رقم همچنان تحت تاثیر نوسانات جهانی قرار دارد. 
اقتصاد اجاره‌ای و خاموشی سیاسی: در این نظام‌ها، دولت با توزیع درآمدهای نفتی، سکوت سیاسی شهروندان را خریداری می‌کند. اما جامعه مدنی، نهادهای مستقل و نوآوری بومی جایی برای رشد نمی‌یابند. 
نتیجه، نابرابری فاحش است: ثروت در دست خاندان‌های حاکم و نخبگان متمرکز شده، در حالی که نیروی کار خارجی که حدود ۷۰ درصد جمعیت امارات و قطر را تشکیل می‌دهد در شرایط نامساعد و بدون حقوق اجتماعی به سر می‌برد. این مدل، نه‌تنها پایدار نیست، بلکه بذر ناآرامی‌های آینده را می‌پروراند.

۲. نقد بنیادین مدل: وابستگی به جای استقلال، ظاهر به جای جوهر
این مدل توسعه، نه‌تنها ناپایدار است، بلکه به عنوان الگویی برای جهان اسلام و منطقه، خطرناک و گمراه‌کننده به شمار می‌رود.
تهدید امنیت ملی: وابستگی به تسلیحات و فناوری غربی، این کشورها را به گروگان سیاست‌های واشنگتن و لندن تبدیل کرده است. تصمیم‌گیری در حوزه دفاع، حمله یا حتی فعال‌سازی سامانه‌های پدافندی، در دست بیگانگان است، نه فرماندهان محلی. 
فرسایش در برابر تحولات جهانی: با گذار جهان به انرژی‌های تجدیدپذیر، تقاضای نفت خلیج‌فارس تا سال ۲۰۵۰ ممکن است ۴۰ تا ۵۰ درصد کاهش یابد، بر اساس گزارش آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) که پیش‌بینی می‌کند تقاضای جهانی نفت در سناریوهای پایدار، به حدود ۵۵ میلیون بشکه در روز برسد. برنامه‌های فعلی تنوع‌بخشی، همچون سرمایه‌گذاری در معادن یا گردشگری، ناتوان از پُر کردن این خلأ عظیم هستند. 
فرسایش فرهنگی و هویتی: این توسعه، با ترویج مصرف‌گرایی غربی، فرهنگ محلی و ارزش‌های اسلامی عربی را به حاشیه رانده است. دبی و دوحه، بیش از آنکه شهرهای اصیل عربی باشند، نسخه‌های تجاری‌شده و غربی‌شده‌ای از لاس‌وگاس یا نیویورک به نظر می‌رسند، جایی که هویت بومی در سایه برج‌های شیشه‌ای محو می‌شود.

۳. آزمون واقعی: ناکارآمدی نظامی در برابر حمله 
رژیم صهیونیستی به قطر
عصر سه‌شنبه (۱۸ شهریور ) در ساعات پایانی یک روز آفتابی، جنگنده‌های رژیم صهیونیستی بدون هشدار وارد حریم هوایی قطر شدند و با موشک‌های دقیق، ساختمانی در مرکز دوحه را که محل جلسه مقامات ارشد حماس بود، هدف قرار دادند. نتیجه: ۱۲ شهید، ۳۰ زخمی و شوکی عمیق امنیتی در سراسر کشورهای خلیج‌فارس. این حمله که توسط مقامات اسرائیلی تایید شد، هدفش رهبران حماس بود و منجر به اجلاس اضطراری رهبران عرب و اسلامی در دوحه شد. اما شگفتی اصلی، ناکارآمدی سامانه‌های پدافند هوایی پیشرفته قطر شامل باتری‌های پاتریوت و THAAD با هزینه میلیاردها دلار بود که حتی یک موشک را رهگیری نکردند. مقامات قطری پس از حادثه اعتراف کردند: «سامانه‌های دفاعی ما بدون مجوز واشنگتن فعال نمی‌شوند.» این رویداد نه‌تنها یک شکست تاکتیکی، بلکه نمودی آشکار از مدل توسعه وابسته بود:
قطر با میزبانی یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های نظامی آمریکا «العدید» و خرید صدها میلیارد دلار تسلیحات، در برابر حمله‌ای محدود، بی‌دفاع ماند. عربستان سعودی، با بودجه نظامی ۷۵ میلیارد دلاری در سال، در جنگ یمن نتوانست مرزهای خود را کنترل کند و به بمباران غیرنظامیان روی آورد. امارات با فناوری‌های پیشرفته غربی، در برابر پهپادهای حوثی‌ها آسیب‌پذیر است. گزارش موسسه تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI) نشان می‌دهد که هزینه نظامی خاورمیانه در سال ۲۰۲۴ به ۲۴۳ میلیارد دلار رسیده، با افزایش ۱۵ درصدی اما این هزینه‌ها عمدتا به سمت واردات تسلیحات غربی هدایت شده و استقلال واقعی به ارمغان نیاورده است.

۴. چشم‌انداز آینده: درس‌هایی برای ایران و جهان اسلام
توسعه خلیجی با همه درخشش ظاهری‌اش، الگویی برای پرهیز است نه تقلید. این مدل:
پایدار نیست: در برابر نوسانات قیمت نفت و تحولات فناوری جهانی، شکننده است.
مستقل نیست: تصمیم‌گیری‌های اقتصادی، فناورانه و امنیتی در دست بیگانگان قرار دارد.
 انسانی نیست: نابرابری، تبعیض و سرکوب مشارکت مردمی، بذر بی‌ثباتی آینده را می‌کارد. 
برای ایران اسلامی، این درس روشن و الهام‌بخش است: توسعه واقعی، تنها با استقلال اقتصادی، نوآوری بومی، تقویت دانش داخلی و امنیت خودبسنده تحقق می‌یابد. ما نباید در پی ساخت «دبی‌های دوم» باشیم، بلکه باید به‌سوی احیای «اصفهان‌های نوین» شهرهایی با هویت، دانش و استقلال گام برداریم. حمله رژیم صهیونیستی به قطر در سپتامبر ۲۰۲۵، زنگ خطری بود نه‌تنها برای خلیج‌فارس، بلکه برای هر کشوری که گمان می‌برد با خرید تسلیحات یا آسمان‌خراش‌های غربی، می‌تواند امنیت و پیشرفت را تضمین کند. پیشرفت حقیقی، از درون ملت می‌جوشد نه از بیرون تحمیل می‌شود.
منبع: گزارش‌های مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS) و موسسه تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI) سال ۲۰۲۵.

پیشرفت پوشالی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.