۲۶ آذر ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۰
کد خبر: ۱۸٬۹۱۰

بازآرایش رسانه در معرکه منازعه تمدنی

قواعد طراحی جبهه رسانه‌ای تهاجمی

آزاده محمودیان _ دانش‌آموخته علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران
قواعد طراحی جبهه رسانه‌ای تهاجمی

آگاه
 روایت اول و بسته‌شدن پایان داستان
ما در کانون یک جنگ تمام‌عیار تبلیغاتی و رسانه‌ای در مقابل یک جبهه وسیع قرار گرفته‌ایم. دیده‌بانی میدان نبرد، خبر از آرایش پیوسته و منسجم و برنامه‌ریزی‌شده و مجهز در صفوف دشمن دارد. وضعیت دشمن در این میدان کاملا تهاجمی است؛ مترصد ایجاد رخنه‌ای کوچک برای حملات بزرگ است. از پس یک مرگ عادی یا یک برخورد روزمره یا یک حادثه طبیعی، به‌سرعت رگبار روایت‌پردازی‌ها از جبهه‌های از پیش‌آماده‌شده‌اش را  ‌آغاز می‌کند  و به رسانه‌های رسمی ما مجالی جز پاسخ و واکنش و پدافند نمی‌دهد. 
دشمن، غرض دارد و نمی‌خواهد واقعیت را بیان کند؛ بلکه می‌خواهد ناواقعیت بسازد و بتراشد و جنگ و نزاع پدید بیاورد. اکنون، رسانه در خدمت غرض سیاسی و حتی تمدنی قرار گرفته است. برگ برنده ازآن کسی است که زودتر، ماشه روایت را بچکاند و ذهن‌ها را دچار اعوجاج کند. 
رسانه‌های رسمی ما پیوسته در موقعیت دفاع و رفع‌ورجوع مهملات و قصه‌پردازی‌های بریده از واقعیت قرار دارند. اما پیروزی در این میدان نیازمند آرایش آفندی و تهاجم است. چطور با وجود جبهه منسجم و حرفه‌ای و تا بن‌دندان مجهز دشمنان، رسانه‌های رسمی می‌توانند خود را در موقعیت هجوم و حمله قرار بدهند؛ همین موضوع این نوشتار است.

 قاعده بنیادین در تکوین روایت غالب
نقطه آغاز رسیدن به «آرایش جنگی رسانه‌ای» و «موقعیت تهاجمی در نبرد روایت‌ها»، شناسایی دشمن و توان اوست. ایران به‌ویژه در دو دهه اخیر و با ظهور پدیده فضای مجازی آن‌قدر در نبرد رسانه‌ای زخم خورده است که عناصر جبهه دشمن را به دقت بشناسد. در مجموعه‌ای از دوایر متحدالمرکز از جبهه فعال دشمن، صهیونیست‌ها و آمریکا در مرکز و هسته قرار گرفته‌اند، در لایه بعدی بعضی از کشورهای اروپایی قرار دارند و در لایه حاشیه‌ای مزدورها و خائن‌ها و بی‌وطن‌ها. عناصر این جبهه، از پس یک جنگ تمام‌عیار نظامی به این باور رسیده‌اند که تصرف این ملک و این خاک و این سرزمین الهی و معنوی با ابزار نظامی ممکن نیست؛ از این‌رو «جنگ اطلاعاتی و جنگ روایت‌ها» را به‌عنوان سلاح کارساز خود بیش از پیش به‌کار گرفته‌اند. 
جنگ اطلاعاتی و روایتی به‌معنای استفاده برنامه‌ریزی‌شده از اطلاعات، روایت‌ها و رسانه‌ها برای تاثیرگذاری، تضعیف، سردرگمی یا کنترل ادراک افکار عمومی ایرانیان، به‌خصوص جوانان است. نبرد روایت‌ها هر بار به‌فراخور مختصات و وضعیت میدان، به‌گونه‌ای رخ می‌نماید؛ همواره در پی ساخت کج‌روایت مسلط است؛ از پرتاب روایت‌های رقیب غافل نمی‌شود؛ روایت تهاجمی و دست‌اول اما دروغین و ساختگی همیشه در آستین اوست و در نهایت با همین ابزارها بازی روانی خود را در کف میدان پیاده کرده و میوه‌اش را که تغییر و فتح فکرها و دل‌ها و ذهن‌هاست، در پایان یک عملیات ادراکی می‌چیند. 
همه این مراحل بدون در دست‌داشتن میدان نبرد یعنی فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی غیرممکن می‌نماید و امروز حکمرانی بر این میدان نبرد در دستان دشمن ماست. او طبق نقشه چندلایه جنگی‌اش، در این میدان می‌تازد، سربازانش فرامین فرمانده‌ها را پیاده می‌کنند و هر لحظه از نیروهای سرگردان ما، سربازگیری می‌کند و ما در این سوی جبهه، در این جدال به‌سر می‌بریم که ضرورت حکمرانی بر میدان جنگ فرهنگی را برای یکدیگر تئوریزه کنیم.
 از دگرگونی آرایش تا دگرگونی بازیگران رسانه‌ای
«ارتباطات راهبردی» یکی از مهم‌ترین چارچوب‌های رسمی رسانه‌ای در غرب، به‌ویژه آمریکاست. در ایده مرکزی این راهبرد همه پیام‌ها و سکوت‌ها و تصاویر و کنش‌ها باید در خدمت یک هدف راهبردی باشند. در این نگاه، رسانه سلاح است؛ پیام مهمات است و روایت همان نقشه جنگ است. پس، آرایش جنگی رسانه‌ای در این نظریه در مرحله ابتدایی یعنی هماهنگی رسانه‌ها، هم‌راستایی پیام‌ها، پرهیز از پیام‌های متناقض و در مرحله بعدی تعیین دشمن روایی و هدف ادراکی. در این راهبرد آرایش میدان، موقعیت تهاجمی یعنی به‌جای پذیرش قاب و چارچوب دشمن، چارچوب جدید تحمیل کنی. یعنی رسانه، اهمیت حیاتی این واقعیت را فهم کند که برنده این نبرد کسی است که روایت را زودتر، پرتکرارتر و سازمان‌یافته‌تر منتشر کند؛ بازیگران را او نام‌گذاری کند؛ مرز خیر و شر را او تعیین کند؛ کسی که تعریف می‌کند، برنده است؛ نه کسی که پاسخ می‌دهد. در نبرد رسانه‌ای، دستی که در مقام پاسخ و واکنش و دفع قرار دارد برنده نیست؛ حتی اگر پاسخ‌هایی بی‌نقص و با سرعت روانه میدان کند. آن سویی که روایت اول را بگوید، زمین معنا را طراحی کند و دشمن خود را وادار به واکنش کند در موضع و نقش تهاجمی قرار دارد، نه‌برعکس. نکته مهم و اغلب مغفول آن است که تهاجمی بودن لزوما به معنای اقناع همه نیست؛ بلکه به معنای داشتن روایت مستقل و فعال است. قرار گرفتن مقام پاسخگویی پسینی، انکار توضیح فنی، نه روایی، از علائم طرف شکست‌خورده نبرد رسانه‌ای است. بر این اساس و با استناد به نتایج نزاع‌های واقع شده در دو دهه گذشته، در نبرد روایت‌ها احساس بر منطق، سرعت بر دقت و تعریف بر توضیح، رجحان شدید و غلیظ دارد.

 واقعیت اینجاست؛ روایت آنجاست
این واقعیت که رسانه و ملزومات و دانش آن غرب‌خاسته است موجب شده تا ما فهمی نابومی از خویشتن رسانه‌ای خود داشته باشیم. نسبت ما با زادگاه علم ارتباطات و رسانه، تقلیدی و در مقام پیرو تعریف شده است. در بهترین راهبردهای رسانه‌های رسمی، شاهد خوب‌پیاده‌شدن الگوهای رسانه‌ای هستیم که در عالم غربی طراحی و مکرر اجرا شده‌اند. این در حالی‌است که ما زمانی پیروز یک نبرد خواهیم بود که توان اجرای طرحی را داشته باشیم که دشمن نسبت به آن مسلط و حتی آشنا نباشد. در این تردیدی نیست که ما آنچه از این دانش و مهارت‌ها و پیچ‌وخم‌های آن وجود دارد را باید بیاموزیم و لحظه‌ای از به‌روز شدن غافل نشویم؛ اما به‌موازات آن، ضرورت میدان نبرد ایجاب می‌کند که داشته‌های فرهنگی و خلاقیت و روح انقلابی را به‌هم پیوند بزنیم و طرحی نو در عالم ارتباطات و رسانه دراندازیم. اکنون و در میانه آتش، مرجعیت رسانه‌ای ما با دیگری تمدنی ماست و زمام افکار عمومی به دست غیر افتاده است. همانطور که در هر دهه بر مهارت مهندسی و ساخت تجهیزات نظامی ما افزوده شد، از حیاتی‌ترین اقدامات این بود که قرابت محافل علمی و دانشگاهی با میدان نبرد رسانه‌ای نیز مورد توجه جدی قرار گیرد؛ امر مهمی که حتی بدان پرداخت اولیه نیز نشد.

 در فضیلت تولید ادبیات غرب‌شناسانه انتقادی
«شناسایی نقاط ضعف دشمن» اولین گزاره در پاسخ به پرسش چگونه حمله کنیم، است. در ابتدا ما باید بر این مهم اشراف دانشی و البته قلبی داشته باشیم که با یک تمدن به شدت معیوب و مختل و دست به گریبان با انبوه دشواری‌ها، روبه‌رو هستیم. برخلاف سیل حجیم کج‌روایت‌های روانه شده به میدان نبرد، آنجا بهشت نیست. ادبیات رسانه‌ای ما نیز باید به سوی تولید ادبیات مبتنی بر غرب‌شناسی انتقادی حرکت کند و بر این متمرکز شود که تمدن غرب به حقیقت و بر اساس واقعیات میدان، در معرض افول و انحطاط است. این آگاهی برای رسانه‌های ما می‌تواند یک برگ برنده قطعی قلمداد شود که قابلیت نفوذ تا عمق میدان دشمن را دارد و باید منجر به طراحی یک خط رسواسازی از این دیگری منحط فرسوده شود. این مهم دست‌مایه طراحی نقشه یکی از بهترین تهاجم‌های رسانه‌ای ما خواهد بود. کشف و روایت‌پردازی درباره امراض درونی تمدن غربی، از سیاست قدرت‌مآب آن گرفته تا فرهنگ اباحه‌گر و اقتصاد سرمایه‌سالارش کار دشواری نیست. رسانه باید بر نقطه هدف‌گیری‌اش تمرکز داشته باشد.

 هویت اسلامی-انقلابی به‌مثابه من ما
حملات آفندی تنها بر نقاط ضعف دشمن استوار نیست؛ بلکه آرایش تهاجمی با تکیه بر شناسایی و بهره‌مندی از ذخایر درونی صورت‌بندی می‌شود. رسانه باید به‌نیکی بداند که جوهره ما چیست و چرا این قدرت درونی همواره زیر آماج تهاجمی دشمن قرار داشته است. طرح هویت‌زدایی فرهنگی از دهه ۷۰ آغاز شد و خط قدرتمندی را با هدف ایجاد واگرایی‌های فرهنگی در جامعه ایرانی در پی گرفت. تهاجم فرهنگی و سکولاریسم تحمیلی هوشمند از جدی‌ترین و علنی‌ترین راهبردهای این خط بود که تهی‌سازی جامعه ایران از ارزش‌ها را هدف اصلی خود قرار داده بود. حساسیت سه‌دهه‌ای رهبر انقلاب در این باره، نشان از میزان اهمیت این نقشه دشمن و ضرورت آرایش متناسب در جبهه خودی داشت. در برابر تهاجم به اصالت‌های فرهنگی باید به‌سراغ مقاومت فرهنگی رفت و مقاومت منهای هویت، فرومی‌پاشد و هویت فرهنگی ما تنها در سایه استقلال در امان خواهدماند. در شرایطی که از سوی مرزی مشخص احتمال هجوم افزایش می‌یابد باید تمرکز و قدرت آفندی و پدافندی در آن مرز افزایش یابد. در چنین شرایطی هیچ عقل سلیمی باز و رها کردن آن مرز را تایید نمی‌کند. در دهه‌های اخیر هیچ‌یک از مرزهای مورد هجوم ایران اسلامی به‌اندازه مرزهای فرهنگی مورد هجمه قرار نگرفته و البته خسارات وارده به افکار عمومی جامعه از مجرای رسانه‌های بیگانه غیرقابل انکار است. استقلال به‌عنوان یکی از مفاهیم کلیدی ادبیات و هویت انقلابی تضمین‌کننده اصالت‌های فرهنگی ماست که تنها با مرزبندی فرهنگی قابل تحقق است. مهم‌ترین هدف مرزبندی فرهنگی، جداسازی مواضع شناختی، ارزشی- هویتی و رفتاری میان خود و بیگانگان برای مصونیت از تهاجم نرم است. حکمرانی رسانه در این جبهه باید از دو سو طراحی داشته باشد؛ اولین و حیاتی‌ترین اقدام باید امنیت دادن به مرزهای فرهنگی و تضمین امنیت بلندمدت آن باشد و سپس طراحی حمله بر اساس نقاط برجسته و قدرتمند هویتی؛ که برخاسته از مؤلفه‌های اسلامی و انقلابی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.