آگاه: پیوند عمیق ایرانیت با ارزشهای دینی، بهویژه اسلام شیعی و تجلی آن در بزنگاههای تاریخی مانند دفاع مقدس، هویت ایرانی را بهعنوان سنتزی منحصربهفرد از فرهنگ، معنویت و مقاومت برجسته ساخته است. این هویت که در لایههای عمیق و ناخودآگاه جمعی جامعه رسوب کرده، فراتر از تعاریف نظری، در تعلق قلبی و ایمانی به سرزمین، تاریخ و ارزشهای متعالی متجلی میشود.در این راستا، کاوش در چیستی هویت ایرانی و ویژگیهای تمدن آن نیازمند نگاهی چندوجهی است که هم به عوامل تاریخی و فرهنگی توجه داشته باشد و هم به نقش دین و اراده انسانی در شکلگیری این هویت بپردازد. پرسشهای بنیادین درباره معنای هویت، تعلق به ایران و چگونگی حفظ و تقویت آن در مواجهه با چالشهای تمدنی، از موضوعات کلیدیای هستند که ذهن پژوهشگران این حوزه را به خود مشغول کرده است. در این راستا، در گفتوگویی که در محل دانشگاه باقرالعلوم انجام شد، دکتر احمد رهدار، رئیس اندیشکده فتوح اندیشه به بیان دیدگاههای خود در زمینه هویت و تمدن پرداخت.
دکتر احمد رهدار، در ابتدا با اشاره به ریشههای علاقه و دغدغه خود نسبت به هویت و تمدن ایرانی، اظهار کرد: ارتباط انسان با محیط و جغرافیای خود، بهویژه در جامعهای با پیشینه تمدنی غنی مانند ایران، بهصورت طبیعی و در لایههای عمیق و ناخودآگاه فرهنگی شکل میگیرد. وی تاکید کرد که شاید نتوان نقطه عطف زمانی مشخصی برای این دغدغه تعیین کرد، اما شدت یافتن آن را میتوان ردیابی کرد. به گفته این استاد دانشگاه، مطالعه کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهری» در سال ۱۳۷۶ و مواجهه با شبهات مرتبط با باستانگرایی، نقطه عطفی در توجه ویژه وی به مقوله هویت ایرانی بود. این مواجهه، همراه با تاثیر اساتیدی چون دکتر موسی نجفی، نگاه وی را به این حوزه کیفیتر و عمیقتر کرد.
دکتر رهدار افزود: «گرایش به مطالعات تاریخی، حتی در کنار تخصص اصلیام در علوم سیاسی و فقه، سبب شد که هویت ایرانی و تاریخ آن به یکی از محورهای اصلی تاملاتم تبدیل شود. برخی گمان میکرد رشته تخصصیام تاریخ است، درحالیکه علوم سیاسی و اندیشه دینی زمینههای اصلی فعالیتم بودهاند.»، وی همچنین به تاثیر هویت طلبگی و دلبستگی عمیق به انقلاب اسلامی اشاره کرد که پرسشها و شبهات مرتبط با تاریخ و عقبه انقلاب، ایران را بهعنوان یک مسئله محوری در ذهن وی مطرح ساخت. در دوره دکتری، فرصتی برای بورسیه در دانشگاههای معتبر خارجی مانند هاروارد فراهم شد، اما وی ترجیح داد در ایران بمانند و بر مسائل هویتی و تمدنی این سرزمین تمرکز کنند. این انتخاب، ناشی از ضرورت پاسخگویی دقیقتر و کیفیتر به پرسشهای مرتبط با هویت ایرانی بود که وی را به تامل عمیقتر در این حوزه سوق داد.
مفهومشناسی هویت و تمدن
وی در ادامه به تعریف مفهومی هویت و تمدن پرداخت و هویت را ترکیبی پویا از عناصر ثابت و متغیر دانست که در انسان، به دلیل ویژگی کمالجویی، از سیالیت خاصی برخوردار است. به گفته وی برخلاف اشیا یا حیوانات که هویتشان با عناصر ثابت تعریف میشود، هویت انسانی با توجه به زمان، مکان و تحولات تاریخی و فرهنگی تغییر مییابد. وی تمدن را تبلور عینی فرهنگ تعریف کرد که نیازمند سه عنصر کلیدی است: جغرافیای گسترده، تراکم انسانی و تداوم تاریخی. دکتر رهدار تاکید کرد: «تمدنها دیرپا و دیرزا هستند و واحد مقیاس آنها قرنهاست. برای مثال، مدینهالنبی ریشه تمدن اسلامی است، اما نمیتوان آن را نخستین نسخه تمدنی دانست، زیرا تداوم و استقرار از ویژگیهای کلیدی تمدن بهشمار میروند.»
این استاد دانشگاه در تشریح این موضوع افزود که تمدن، بر خلاف فرهنگ که میتواند در مقیاسهای کوچکتر و بدون نیاز به جغرافیای گسترده شکل گیرد، نیازمند بستری است که در آن عناصر انسانی، تاریخی و جغرافیایی بهصورت هماهنگ عمل کنند. به باور وی، تمدن ایرانی به دلیل پیشینه تاریخی چند هزارساله، جغرافیای متنوع و تراکم انسانی غنی، یکی از برجستهترین نمونههای تمدنی در تاریخ بشری است که توانسته در طول قرنها، هویتی متمایز و پویا را حفظ کند.
ویژگیها و تمایزات هویت و تمدن ایرانی
این استاد دانشگاه در ادامه به ویژگیهای هویت ایرانی پرداخت و اظهار کرد که تعریف هویت ایرانی نیازمند توجه به تمایزات و تعینات خاصی است که آن را از دیگر هویتها متمایز میسازد. وی با اشاره به اختلافنظر با اساتید برجستهای چون مرحوم امد افروغ و دکتر موسی نجفی، بیان کرد که برخی ویژگیها مانند عدالتخواهی، هرچند در هویت ایرانی نقش مهمی دارند، بهتنهایی نمیتوانند این هویت را بهصورت اختصاصی تعریف کنند. به گفته دکتر رهدار: «ترکیب عناصر مشترک و خاص و نحوه چینش آنها، هویت ایرانی را از دیگر هویتها متمایز میسازد. این ترکیب مانند یک اثر هنری، در منطق و ساختار خود هویت ایرانی را به نمایش میگذارد.»
دکتر رهدار همچنین اشاره داشت که برخی مفاهیم، مانند هویت، لزوما نباید بهصورت دقیق و جنسی - فصلی تعریف شوند، زیرا ممکن است قابل تعریف دقیق نباشند. وی با استناد به دیدگاه علامه طباطبایی درباره مفهوم وجود، تاکید کرد که فهم هویت، بهویژه هویت ایرانی، در آگاهی جمعی وجود دارد و نیازی به تعریف محدود و خشک ندارد. به گفته وی، تلاش برای تعریف بیش از حد دقیق هویت ممکن است به حذف تعلقات طبیعی و ناخودآگاه منجر شود که خود بخش مهمی از هویت ایرانی را تشکیل میدهند. برای مثال، تعلق عمیق به ایران در بزنگاههای تاریخی، مانند دفاع مقدس، بدون نیاز به تبیین خودآگاه، در رفتار و کنشهای افراد متجلی شده است. وی به حس همبستگی مردم در نقاط دوردست مانند خراسان در زمان جنگ تحمیلی اشاره کرد که نشاندهنده عمق این تعلق است.
این پژوهشگر حوزه هویت و تمدن در ادامه به ماهیت دوگانه تمدن بهعنوان پروسه و پروژه پرداخت و اظهار کرد که تمدنها هم نتیجه اراده انسانی و هم متاثر از عوامل غیرکتسابی مانند جغرافیا و طبیعت هست. به گفته وی: «ساختمانی در کنار رودخانه و جنگل، به دلیل ویژگیهای طبیعی محیط، چشمانداز تمدنی متفاوتی نسبت به ساختمانی در کویر دارد. این عوامل غیرکتسابی، در کنار تلاشهای انسانی، تمدن را شکل میدهند.» در بحث هویت و تمدن ایرانی، دکتر رهدار تاکید کرد که نباید با تعاریف بیش از حد دقیق، ظرفیتهای گسترده تعلق به ایران را محدود کرد. در عین حال در بزنگاههای تمدنی، مانند نبردهای تمدنی یا تزاحمات هویتی، ویژگیهای خاص هویت ایرانی، مانند مقاومت و ایثار، خود را نشان میدهند و میتوانند بهعنوان معیاری برای تعریف هویت ملی عمل کنند.
نقش دین و ارزشهای تاریخی در شکلگیری هویت متعالی ایرانی
دکتر رهدار به نقش دین در شکلگیری هویت ایرانی اشاره کرد و بیان کرد که در تفکر دینی، هویت ایرانی بهواسطه تعلق به یک محور کانونی، مانند امام یا ولایت شکل میگیرد. این تعلق که در فرهنگ ایرانی با مفاهیمی چون «فره ایزدی» در ایران باستان نیز پیوند دارد، فراتر از تعاریف ذهنی و زبانی است و در لحظات تاریخی حساس، مانند دفاع ملی یا همبستگی اجتماعی خود را نشان میدهد. به گفته وی: «ایرانیان در طول تاریخ، بهویژه در زمان تشیع، به دلیل پذیرش مفهوم امامت بهعنوان مظهر صفات الهی، هویتی متمایز یافتند که از پیوند عمیق با ارزشهای دینی و تاریخی نشأت گرفته است». این پیوند، هویت ایرانی را بهعنوان یک هویت پویا و متعالی متمایز ساخته که نهتنها از ارزشهای دینی بلکه از ظرفیتهای تاریخی و فرهنگی ایران نیز تغذیه میکند.
وی همچنین به نقش سرمایههای هویتی مانند شهادت، مقاومت و رهبری در تقویت هویت ایرانی اشاره کرد. شهادت، بهعنوان نمادی از ایثار و عزت ملی، فراتر از یک رخداد شخصی، به کنشی معنوی تبدیل شده که باورهای دینی و ملی افراد را تقویت میکند. به گفته دکتر رهدار: «مناسک و آیینهایی مانند تشییع شهدا، بهعنوان کنشهای معنوی، هویت ایرانی را در قالبی متعالی بازتعریف کردهاند»، دفاع مقدس نیز بهعنوان یکی از کانونهای اصلی هویتسازی، با ایجاد حس همبستگی و عزت ملی، نقش بیبدیلی در شکلگیری هویت ایرانی ایفا کرده است. این رخداد، با برجستهسازی ارزشهایی مانند ایثار، شهادت و معنویت، به پیشران تمدن و کمال جمعی تبدیل شده است.
وی در انتها تاکید کرد که هویت ایرانی، بهعنوان یکی از ارکان اصلی تمدن ایرانی، در پیوند عمیق با ارزشهای دینی، تاریخی و جغرافیایی ریشه دارد. این هویت بیش از آنکه از طریق تعاریف نظری دقیق بهدست آید، در لایههای عمیق و ناخودآگاه فرهنگی جامعه رسوب کرده و در بسترهایی مانند دفاع مقدس و تعلق به ایران بهصورت برجستهای متجلی میشود. ایرانیت بهعنوان یک بستر هویتی، نهتنها ظرفی برای پذیرش ارزشهای دینی مانند اسلام شیعی است، بلکه خود بهعنوان منبعی مولد، با عقلانیت تاریخی و فرهنگی خویش در دیالوگ با دین، سنتزی به نام ایران اسلامی تولید کرده است. این سنتز، هویت ایرانی را بهعنوان یک هویت پویا و متعالی متمایز میسازد.
دکتر رهدار افزود: «ایرانیت، بهعنوان یک سیستم عامل فرهنگی، بستری فراهم آورده که اسلام شیعی، بهعنوان تفسیری متعالی از دین، بر آن نشسته و با آن تعامل کرده است. این تعامل، نهتنها به تقویت هویت دینی کمک کرده، بلکه ایرانیت را نیز بهعنوان یک عنصر هویتساز مستقل برجسته ساخته است». برخلاف ملیگرایی که ممکن است در تعارض با ارزشهای دینی قرار گیرد، ایرانیت در این چارچوب با اسلام شیعی همافزایی ایجاد کرده و هویتی واحد و قدرتمند را شکل داده است. این هویت در مواجهه با چالشهای تمدنی، ازجمله تهاجمات خارجی، توانسته است انسجام ملی را حفظ کرده و بهعنوان عاملی برای همبستگی و عزت ملی عمل کند.
وی در پایان تاکید کرد که برای حفظ این هویت، نباید آن را به تعاریف ذهنی محدود کرد؛ بلکه باید به ظرفیتهای عمیق قلبی و ایمانی آن توجه داشت. هویت ایرانی، بهعنوان یک پیکره پویا و متصل به ارزشهای الهی و تاریخی، میتواند جامعه را در مسیر عزت و پیشرفت تمدنی هدایت کند. به گفته دکتر رهدار: «ایران، با پیشینه تاریخی و تمدنی غنی خود نهتنها برای ایرانیان بلکه برای دیگر جوامع که از این ظرفیت الهام میگیرند، اهمیت دارد. این هویت که از پیوند تاریخ، فرهنگ و دین شکل گرفته، باید بهعنوان یک کاتالیزور برای تقویت هویت ملی و تمدنی مورد توجه قرار گیرد.»
نظر شما