زهرا بذرافکن- خبرنگار گروه فرهنگ: از هزاران سال پیش آسمان شب، بوم نقاشی کنجکاوی بشر بوده. انسان‌های نخستین در درخشش ستارگان، خدایان، هیولاها و قهرمانان را می‌دیدند. تمدن‌های بابل و یونان باستان با دقت حرکات اجرام آسمانی را ثبت می‌کردند، نه فقط برای کشاورزی یا جهت‌یابی، بلکه برای یافتن جایگاه خود در کیهان. این نگاه به آسمان، اولین جرقه‌های چیزی را زد که بعدها به علم و سپس به داستان‌سرایی علمی-تخیلی تبدیل شد.

جذابیت ابدی فضا و بازتاب آن در سینما

آگاه: اما رویاپردازی درباره کیهان فقط به اسطوره‌سازی محدود نماند. در قرن دوم میلادی، نویسنده یونانی، لوسیان ساموساتایی در کتابش «یک داستان واقعی» ماجرای سفری به ماه را روایت کرد. اگرچه هدف او هجو داستان‌های اغراق‌آمیز زمانه‌اش بود اما اثری خلق کرد که بسیاری آن را نیای داستان‌های علمی-تخیلی مدرن می‌دانند. این نشان می‌دهد که ایده رفتن به فضا و به قلب دنیاهای دیگر
 از همان ابتدا در ذهن بشر ریشه داشته است؛ ترکیبی از کنجکاوی، ماجراجویی و میل به فراتر رفتن از مرزهای شناخته شده.
پس از قرون وسطی، نگرش به ماه از یک لوح فانتزی به یک هدف با ظرفیت علمی تغییر کرد. این تغییر پارادایم با آثاری چون رمان «رؤیا» Somnium نوشته یوهانس کپلر (۱۶۳۴) آغاز شد که سفر به ماه را با رویکردی جدی‌تر و تاحدی مبتنی بر علم در نظر گرفت. این نقطه عطفی بود که تخیل فضایی را به سمت مرزهای علمی هدایت کرد. این روند با آثار بعدی تثبیت شد. کتاب «تاریخ کمیک کشورها و امپراتوری‌های ماه» (۱۶۵۷) اثر سیرانو دو برژراک فراتر رفت و برای اولین بار در ادبیات، ایده موشک چندمرحله‌ای را مطرح کرد. نکته قابل توجه اینجاست که سیرانو این ایده مکانیکی را در سال ۱۶۵۷ مطرح کرد، در حالی که فرمول‌بندی رسمی معادله موشک بر اساس قانون سوم نیوتن توسط ویلیام مور، تا سال ۱۸۱۳ طول کشید. این فاصله تقریبا ۲۰۰ساله میان طرح یک راه حل مکانیکی در ادبیات و تثبیت ریاضیاتی آن در علم، نشان می‌دهد که عطش تخیلی برای غلبه بر نیروی جاذبه و نیاز به ابزارهای علمی برای تحقق این رویاها، مستقل از واقعیت مهندسی، در حال شکل‌گیری بود.

رویای فضایی بشر از آغاز
انقلاب علمی در قرن هفدهم با بزرگانی چون گالیله و کپلر، نگاه بشر به کیهان را برای همیشه تغییر داد. تلسکوپ نشان داد که ماه، دنیایی با کوه‌ها و دره‌هاست و سیارات دیگر، گوی‌هایی سرگردان در خلأ نیستند، بلکه دنیاهایی مستقل‌اند. این کشفیات، فضا را از قلمرو خدایان به مقصدی قابل تصور و دست‌یافتنی تبدیل کرد. در قرن نوزدهم ژانر علمی-تخیلی که توسط مری شلی با فرانکشتاین (۱۸۱۸) پایه‌گذاری شد و توسط چهره‌هایی چون ژول‌ورن و اچ.جی. ولز تثبیت شد در آثار نویسندگانی چون ژول‌ورن به اوج خود رسید. رمان «از زمین به ماه» (۱۸۶۵)- که در فارسی بیشتر به سفر به ماه معروف است- نه تنها یک داستان ماجراجویانه، بلکه یک طرح مهندسی خام برای سفر به فضا بود که الهام‌بخش پیشگامان موشک‌سازی مانند کنستانتین تسیولکوفسکی، ویلیام مور و رابرت گدارد آمریکایی شد. رویاپردازی دیگر فقط یک سرگرمی نبود، به موتور محرک نوآوری تبدیل شده بود.

مسابقه فضایی و عصر طلایی سینما
اواسط قرن بیستم، رقابت جنگ سرد بین آمریکا و شوروی رویای فضا را به یک واقعیت سیاسی و فناورانه تبدیل کرد. پرتاب ماهواره اسپوتنیک و فرود انسان بر ماه، رویدادهایی بودند که از دل داستان‌های تخیلی بیرون آمده و به سرخط خبرهای جهان تبدیل شدند. این تب فضایی، هالیوود را نیز فرا گرفت و به خلق برخی از بزرگ‌ترین آثار سینمای علمی-تخیلی منجر شد. فیلم‌ها دیگر فقط درباره سفر به ماه نبودند؛ به کاوش در مفاهیم عمیق‌تری مانند هوش مصنوعی، تکامل انسان و جایگاه ما در کیهان می‌پرداختند. در این دوران، دو فیلم جریان‌ساز ظهور کردند. «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» اثر استنلی کوبریک که یک مراقبه فلسفی و بصری بود و استانداردهای جدیدی برای جلوه‌های ویژه و داستان‌سرایی هوشمندانه تعیین کرد. از سوی دیگر، «جنگ ستارگان» جرج لوکاس، فضا را به پس‌زمینه‌ای برای یک اپرای حماسی و ماجراجویانه تبدیل کرد که قلب میلیون‌ها نفر را تسخیر کرد و به یک پدیده فرهنگی بی‌بدیل تبدیل شد.
عصر جدید شگفتی‌ها و واقع‌گرایی
با پیشرفت فناوری دیجیتال و جلوه‌های کامپیوتری، سینماگران ابزارهای لازم برای به تصویر کشیدن فضا با جزئیاتی خیره‌کننده و واقع‌گرایانه را به دست آوردند.
فیلم‌های فضایی قرن بیست‌ویکم، نه تنها از نظر بصری شگفت‌انگیزند، بلکه اغلب تلاش می‌کنند تا به علم واقعی وفادار بمانند. این فیلم‌ها نشان می‌دهند که درام انسانی در خلأ بی‌رحم فضا، خود به اندازه کافی جذاب است و نیازی به هیولاهای فضایی نیست.
فیلم «جاذبه» (۲۰۱۳) به کارگردانی آلفونسو کوارون، تجربه‌ای نفسگیر و اول‌شخص از سرگردان شدن در مدار زمین بود که تحسین منتقدان را برای دقت فنی و کارگردانی بی‌نظیرش برانگیخت. 
سال بعد، «میان‌ستاره‌ای» (۲۰۱۴) کریستوفر نولان، با همکاری فیزیکدان برجسته کیپ تورن، تماشاگران را به سفری در دل کرم‌چاله‌ها و سیاه‌چاله‌ها برد و مفاهیم پیچیده فیزیک نظری را به داستانی احساسی و انسانی پیوند زد. کمی بعد، «مریخی» (۲۰۱۵) به کارگردانی ریدلی اسکات، با رویکردی خوش‌بینانه و مبتنی بر حل مسئله، نشان داد که چگونه علم و نبوغ انسانی می‌تواند بر سخت‌ترین شرایط در سیاره‌ای دیگر غلبه کند.این آثار ثابت کردند که علاقه عمومی به فضا همچنان زنده است و سینما بهترین رسانه برای ارضای این کنجکاوی
 بی‌پایان است.

میراث ابدی رویاپردازی
جذابیت همیشگی ما به فضا یک چرخه پایدار از همزیستی علم و فانتزی است. تخیل مسیر را نشان می‌دهد، علم آن را محقق می‌کند و سینما آن را جهانی کرده و برای نسل‌های بعدی جذاب نگه می‌دارد. فیلم‌های فضایی مدرن، با نمایش دقیق خطرات و چالش‌های اکتشافات آینده، جامعه را برای واقعیت‌های دشوار و پرهزینه آنها آماده می‌کنند.
افزایش دقت سینمایی در نمایش خطرات فضا باعث عادی‌سازی مفاهیم پیچیده در ذهن عامه می‌شود. این آمادگی روانی یک بخش ضروری از توجیه سیاسی و عمومی برای ماموریت‌های خطرناک و پرهزینه آینده است. از این منظر، سینمای فضایی نه تنها سرگرمی تولید می‌کند، بلکه سرمایه‌گذاری فرهنگی لازم برای اطمینان از اینکه بشر هرگز از خیر درنوردیدن مرز نهایی خود نخواهد گذشت را فراهم می‌کند.
سفر انسان از نگاه به ستارگان تا قدم گذاشتن بر ماه و رویاپردازی برای رسیدن به مریخ، داستانی از کنجکاوی بی‌پایان است. سینما در این سفر، هم آینه رویاهای ما بوده و هم الهام‌بخش قدم‌های بعدی. انگار تا زمانی که آسمان شب بالای سر ماست، داستان‌های جدیدی برای گفتن و دنیاهای تازه‌ای برای کشف کردن وجود خواهد داشت.

 چرخه فانتزی و واقعیت
جذب انسان به فضا یک مسیر خطی ساده از تخیل به واقعیت نیست، بلکه یک چرخه همزیستی مداوم است که در آن سینما نقش حیاتی در حفظ اشتیاق عمومی و توجیه سرمایه‌گذاری‌های عظیم دارد. فیلم‌های فضایی پرفروش و تاثیرگذار، به ویژه آنهایی که دقت علمی بالایی دارند به طور مستقیم الهام‌بخش نسل‌های جدید مهندسان، فیزیکدانان و دانشمندان هوافضا بوده‌اند. این امر، نیروی انسانی مورد نیاز برای تحقق رویاهای کیهانی را تامین می‌کند.
موفقیت فرهنگی و تجاری ژانر فضایی به سازمان‌هایی مانند ناسا و شرکت‌های خصوصی مانند اسپیس‌ایکس کمک می‌کند تا بودجه‌های کلان خود را برای ماموریت‌های سرنشین‌دار توجیه کنند. سینما در واقع رویاها را به سرمایه‌گذاران و سیاستمداران می‌فروشد و ثابت می‌کند که اشتیاق عمومی برای اکتشافات فضایی، یک پدیده جهانی و سودآور از لحاظ فرهنگی و اقتصادی است. رشد شرکت‌های فضایی خصوصی در دهه‌های اخیر موازی با رشد ژانر Hard Sci-Fi (آثار این‌گونه بیشتر روی جنبه علمی تمرکز دارند و سعی می‌کنند همه‌چیز را به علم نزدیک‌تر کنند) بوده و این همزمانی نشان می‌دهد که آستانه تحقق رویاهای فضایی در حال کاهش است.

کیهان بر پرده سینما

جذابیت ابدی فضا و بازتاب آن در سینما

سفر به ماه (۱۹۰۲) ، ساخته ژرژ ملی‌یس

اولین فیلم علمی-تخیلی صامت تاریخ که با تصویری نمادین از برخورد موشک به چشم مرد روی ماه، تخیل یک نسل را شعله‌ور کرد و نشان داد که سینما قدرتمندترین ابزار برای بصری کردن رویاهای فضایی است.

جذابیت ابدی فضا و بازتاب آن در سینما
متروپلیس (۱۹۲۷)، ساخته فریتز لانگ
این فیلم صامت اگرچه به طور مستقیم درباره سفر فضایی نیست اما با خلق یک آینده دیستوپیایی و شهری عظیم و فناورانه به شیوه اکسپرسیونیسم، زیربنای بصری بسیاری از فیلم‌های علمی-تخیلی پس از خود را بنا نهاد.

جذابیت ابدی فضا و بازتاب آن در سینما
زنی در ماه (۱۹۲۹)، ساخته فریتز لانگ
این فیلم به دلیل تصویرسازی دقیق و علمی از پرتاب موشک در زمان خود، مشهور است. فریتز لانگ با مشاوره کارشناسان، مفهوم «شمارش معکوس» قبل از پرتاب را برای ایجاد هیجان ابداع کرد؛ ایده‌ای که ناسا بعدها آن را به کار گرفت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.