آگاه: این تصمیم در پی گفتوگوی ویدئویی نتانیاهو با رئیسجمهور خودخوانده سومالیلند اتخاذ شده است. همچنین نخستوزیر رژیم صهیونی در حضور وزیر امور خارجه و رئیسجمهور سومالیلند یک بیانیه مشترک و متقابل امضا کردند. سومالیلند در سال ۱۹۹۱ از سومالی اعلام استقلال کرد؛ اما تاکنون از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده است. آسوشیتدپرس پیشتر گزارش داده بود که رژیم صهیونیستی و آمریکا مذاکراتی را با سودان، سومالی و منطقه جداییطلب سومالیلند آغاز کردهاند تا میزبان فلسطینیهایی باشند که از جنگ کشتارجمعی رژیم صهیونیستی در نوار غزه قصد فرار دارند تا بدین ترتیب مقدمات کوچ اجباری مردم فلسطین را فراهم کنند. عبدالرحمن محمد عبدالله ایرو، رئیس سومالیلند اعلام کرده بود که جمهوری خودخواندهاش آماده است در ازای به رسمیت شناخته شدن از سوی ایالات متحده، یک پایگاه نظامی در نزدیکی ورودی دریای سرخ و همچنین دسترسی به معادن حیاتی را در اختیار آمریکا قرار دهد. وزارت امور خارجه مصر در بیانهای اعلام کرد که وزرای خارجه سه کشور مصر، سومالی و ترکیه بر مخالفت کامل هرگونه اقدام یکجانبهای که میتواند بر حاکمیت سومالی تاثیر بگذارد یا ثبات آن را تضعیف کند، تاکید کردند. اما هدف اصلی رژیم صهیونیستی از به رسمیت شناختن سومالیلند و برقراری ارتباط با این منطقه خودخوانده، اهمیت راهبردی آن است؛ این منطقه که در ورودی دریای سرخ و خلیج عدن واقع شده، طمع رژیم اسرائیل و امارات را برانگیخته است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند وقایع جنوب یمن، از جمله کنترل تقریبا تمامی اراضی یمن جنوبی سابق توسط نیروهای متحد امارات و اسرائیل نمیتواند بدون ارتباط با این به رسمیت شناختن سومالیلند توسط رژیم اسرائیل باشد. با تجزیه سومالی و به رسمیت شناخته شدن سومالیلند، کنترل کامل سواحل نزدیک به تنگه بابالمندب ممکن میشود. با کنترل بابالمندب، فضا برای دو رژیم اسرائیل و امارات برای ضربه زدن به یمن و انصارالله باز میشود.
موضع یمن تزلزلناپذیر است
همزمان با تحرکات ژئوپلیتیک در حوالی بابالمندب، صهیونیستها به تهدید یمن نیز مبادرت میورزند. محمد الفرح، عضو ارشد دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن طی سخنانی در واکنش به تهدیدات اخیر صهیونیستها علیه این کشور اعلام کرد که تهدیدات بنیامین نتانیاهو و اسرائیل کاتس، نخستوزیر و وزیر جنگ جنایتکار رژیم صهیونیستی، هرگز یمن را نمیترساند و موضع آن را تغییر نخواهد داد.
محمد الفرح تاکید کرد: کاتس و نتانیاهوی جنایتکار باید بدانند یمن تحت تاثیر فشارها و تهدیدات قرار نمیگیرد و از موضع خود عقبنشینی نمیکند. موضع اصیل یمن ناشی از اعتقاد راسخ، ایمان تزلزلناپذیر و مسئولیت مشروع و اخلاقی در قبال بیعدالتی و تجاوزی است که علیه فلسطین و همه کشورهای اسلامی که در معرض تجاوز مداوم اسرائیل قرار دارند، اعمال میشود. وی افزود: به نظر میرسد طرفهایی که این تهدیدات را بیان میکنند، از گذشته درس نگرفتهاند و هیچگونه آگاهی از فرهنگ و موضع مردم یمن ندارند. یمنیها مردمی هستند که آگاهی آنها در بوته صبر و شکیبایی پرورش یافته و پایداری خود را از ایمانشان میگیرند و مقابله با استبداد را یک وظیفه و مسئولیت دینی میدانند.
این مسئول انصارالله تاکید کرد: یکی از برجستهترین چیزهایی که امروز همه یمنیها را با هم متحد میکند، ایستادگی در برابر پروژه صهیونیستی، دفاع از حقیقت و مقابله با توطئههای مبتنی بر تجاوز و اشغالگری است. تکرار تهدیدات دشمن بیانگر قدرت آن نیست، بلکه پوچی آن را آشکار میکند و تجربه ثابت کرده مردم یمن که به آرمان خود ایمان دارند، هرگز با چنین لفاظیها و تهدیداتی تحت تاثیر قرار نمیگیرند.
محمد الفرح گفت که یمن به دنبال جنگ نیست؛ اما آمادگی آن را دارد و اگر جنگی تحمیل شود از آن فرار نخواهد کرد و آماده است تا از دین، کرامت، مواضع و حاکمیت خود دفاع کند. بار دیگر هشدار میدهیم که عواقب هر تجاوزی علیه یمن برای متجاوزان به گونهای خواهد بود که نمیتوانند تحمل کنند. این مسئول یمنی در سخنان دیگری به حوادث جنوب یمن و درگیری میان مزدوران سعودی و اماراتی پرداخته و گفت: آنچه امروز به دست شورای انتقالی جنوب در حال وقوع است، یک پروژه ملی نیست، بلکه ابزاری کاملا اماراتی است که برای تجزیه یمن به کار گرفته میشود. وی اظهار کرد: آنچه در جنوب یمن اتفاق میافتد، با هدف تبدیل کردن این منطقه به یک حوزه نفوذ آزاد در خدمت برنامههای خارجی و هموار کردن راه برای حضور مستقیم صهیونیستهاست. همچنین مداخله عربستان سعودی نیز هرگز به خاطر وحدت یا حاکمیت یمن نبوده است.
محمد الفرح تاکید کرد: امارات و عربستان در اشغال و غارت منابع یمن نقش دارند و این کار را از طریق مزدورانشان در داخل یمن انجام میدهند. ما همه مداخلات و هرگونه قیمومیت هر طرفی بر یمن را به هر شکلی رد میکنیم. این عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله گفت: هر پروژه سیاسی یا نظامی که مبتنی بر حاکمیت کامل یمن، وحدت تصمیمگیری در آن و حق مسلم مردم آن بر سرزمین و منابعشان نباشد، یک پروژه خصمانه است. یمن هرگز حوزه نفوذ هیچ طرف و هیچ پروژهای نبوده و غنیمتی نیست که دیگران بخواهند آن را بین خودشان تقسیم کنند.
گلوگاه رقابت ژئوپلیتیکی
تحولات اخیر در جنوب یمن نشان میدهد که این کشور دیگر صرفا صحنه یک جنگ داخلی یا نزاع منطقهای میان عربستان و انصارالله نیست، بلکه بهتدریج در حال تبدیل شدن به یکی از گلوگاههای رقابت ژئوپلیتیکی در دریای سرخ است.
ظهور و تثبیت شورای انتقالی جنوب با حمایت آشکار دولت امارات، تزلزل اتحاد ریاض–ابوظبی و همزمان گسترش نفوذ غیرعلنی بازیگرانی چون رژیم صهیونیستی در صحنه معادلات یمن، تصویری پیچیده از آینده این کشور را پیش روی ناظران قرار داده است، آیندهای که میتواند پیامدهایی فراتر از مرزهای این کشور، حتی بر امنیت منطقه غرب آسیا داشته باشد. یمن سالهاست که در کانون بحرانهای انسانی و امنیتی قرار دارد، اما آنچه در سالهای اخیر در جنوب این کشور رخ داده، نشاندهنده تغییر ماهیت بحران است. تشکیل شورای انتقالی جنوب یمن (STC) با پشتیبانی ابوظبی و کنترل عملی بخشهایی از عدن و سواحل جنوبی، معادلهای جدید در جنگ یمن ایجاد کرده است. این شورا که ریشه در جریانهای تاریخی جداییطلب یمن جنوبی دارد، امروز نهتنها یک بازیگر محلی، بلکه به یک ابزار ژئوپلیتیکی در رقابت قدرتهای منطقهای به ویژه برای پیشبرد جاهطلبیهای حاکمان اماراتی مبدل شده است. در همین حال، شکاف فزاینده میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی (دو ستون اصلی ائتلاف ضد انصارالله) نشان میدهد که اهداف این دو کشور در یمن حداقل در ظاهر دیگر همپوشانی کامل ندارد. در این بستر، پرسش مهمی مطرح میشود: آیا جنوب یمن میتواند به حلقه اتصال منافع امارات و اسرائیل و به سکویی برای فشار غیرمستقیم بر انصارالله و محور مقاومت تبدیل شود؟
نظر شما