آگاه:
۱. لندن: از مه غلیظ تا مناطق کمانتشار : لندن که در سال ۱۹۵۲ با پدیده مه بزرگ مواجه شد و هزاران نفر را کشت، با تصویب قانون هوای پاک ۱۹۵۶نقطه عطفی ایجاد کرد. این قانون، سوزاندن زغالسنگ را در مناطق شهری محدود کرد و سوختهای بدون دود را ترویج داد. در دوران مدرن، لندن با ایجاد «منطقه فوقالعاده کمانتشار»(ULEZ) در سال ۲۰۱۹، خودروهای آلاینده را جریمه میکند. نتیجه؟ در ۶ ماه اول، آلودگی سمی تا یکسوم کاهش یافت، هرچند چالشهایی مانند ذرات معلق (PM۲.۵) و دیاکسید نیتروژن همچنان باقی است. این تجربه نشان میدهد که ترکیب مقررات تاریخی با ابزارهای مالی مدرن میتواند موثر باشد.
۲. پکن: انقلاب در سوخت و حملونقل: پکن که در دهه ۲۰۱۰ با سطوح PM۲.۵ بیش از ۱۰ برابر حد مجاز سازمان بهداشت جهانی روبهرو بود، با برنامههای جامع ملی و محلی مقابله کرد. از سال ۱۹۹۸، استانداردهای فوقالعاده پایین برای انتشار خودروها وضع شد و شبکه حملونقل عمومی (مترو و اتوبوس) گسترش یافت. همچنین، یارانههای دولتی برای تغییر از زغالسنگ به گاز طبیعی در گرمایش خانگی، همراه با آموزشهای بهداشتی، آلایندهها را حدود ۵۰ درصد کاهش داد. بعد از آن سطح ذرات معلق ۳۵ درصد افت کرد و مناطق اطراف پکن ۲۵ درصد بهبود یافتند. پکن الگویی برای شهرهای صنعتی در حال توسعه است، جایی که اراده سیاسی و سرمایهگذاری دولتی کلید موفقیت است.
۳. نیویورک: دادهمحور : نیویورک از سال ۲۰۰۸ با نصب شبکههای پایش هوا، منابع آلودگی زمستانی (مانند نفت گوگرددار در گرمایش) را شناسایی کرد. این دادهها به تصویب قانون گرمایش پاک منجر شد که سوختهای تمیز را تا ۲۰۱۵ اجباری کرد. نتیجه: جلوگیری از ۲۹۰ مرگ زودرس، ۱۸۰ بستری تنفسی و ۵۵۰ مورد اورژانس آسم در سال، همراه با کاهش ۵۰ درصدی آلایندهها. این شهر نشان داد که ادغام دادههای بهداشتی و زیستمحیطی میتواند سیاستگذاران را به اقدام سریع ترغیب کند.
۴. بوگوتا: الکتریکیسازی و فرهنگ دوچرخه: بوگوتا، پیشرو آمریکای لاتین در کاهش آلودگی، بر حملونقل تمرکز کرده است. برقی کردن ناوگان اتوبوس و مترو، همراه با ترویج دوچرخهسواری (بیش از یک میلیون سفر روزانه)، هدف ۱۰ درصدی کاهش آلودگی تا ۲۰۲۴ را دنبال کرد. این رویکرد نه تنها انتشار گازها را کم میکند، بلکه با ایجاد زیرساختهای دوچرخهسواری، رفتارهای پایدار را تشویق و به مقابله با آلودگی ناشی از آتشسوزیهای جنگلی کمک میکند.
۵. ورشو: سنسورها و حذف زغال: ورشو که آلودگیاش سالانه ۴۷,۵۰۰ مرگ زودرس در لهستان ایجاد میکرد، با نصب ۱۶۵ سنسور هوا (بزرگترین شبکه اروپا) و ایجاد پایگاه داده کیفیت هوا، منابع را ردیابی میکرد. برنامههایی مانند حذف تدریجی گرمایش زغالی و ایجاد منطقه کمانتشار تا ۲۰۲۴، همراه با اشتراکگذاری تجربیات با دیگر شهرها، پیشرفتهای قابل توجهی ایجاد کرده است.
درسهای کلیدی برای آینده
این تجربیات نشان میدهد که موفقیت در مقابله با آلودگی هوا نیازمند ترکیبی از نظارت مداوم (مانند سنسورهای کمهزینه در کامپالا)، مقررات قاطع (مانند ULEZ لندن)، تغییرات فناوری (الکتریکیسازی در بوگوتا) و آموزش عمومی (در آکرا و پکن) است. هیچ راهحلی آسان نیست - مثلا مکزیکوسیتی با وجود محدودیتهای رانندگی، همچنان با رشد جمعیت دست و پنجه نرم میکند - اما شهرهایی که دادهمحور و مشارکتی عمل میکنند، نتایج پایدارتری به دست میآورند. برای شهرهایی مانند تهران، این الگوها میتوانند الهامبخش باشند: از گسترش حملونقل عمومی تا سرمایهگذاری در انرژیهای پاک. در نهایت، هوای پاک نه تنها یک ضرورت بهداشتی، بلکه سرمایهای برای رشد اقتصادی پایدار است.
نظر شما